شاطه

معنی کلمه شاطه در لغت نامه دهخدا

( شاطة ) شاطة. [ طْ طَ ] ( ع ص ) زن بلندبالا. ( مهذب الاسماء ). راست قامت : جاریة شاطة؛ دختر راست قامت. ( منتهی الارب ). ای طویلة حسنة القوام و قیل معتدلة. ( اقرب الموارد ). زن درازبالا. || البعید. ( مهذب الاسماء ): دار شاطة؛ خانه دور. ج ، شَواطّ. ( ناظم الاطباء ).

معنی کلمه شاطه در فرهنگ فارسی

زن بلند بالا راست قامت

معنی کلمه شاطه در ویکی واژه

شاطه (جمع شاطه‌ها)
آرایشگر

جملاتی از کاربرد کلمه شاطه

حسن را مشاطه ای چون صافی آیینه نیست ازدل ما حسن خوبان گشت خودبین اینقدر
که مشاطه دولت فیلقوس چو آراست روی زمین چون عروس
پر از چین زلف و، رخ پر نور گفتی نشینندی مشاطه چینیانت
از خیال لطف می مشاطهٔ چالاک طبع در ضمیر برگ گل خوش می‌کند پنهان گلاب
خون امیدوار مرا پایمال کرد مشاطه ای که دست ترا در حنا گرفت
مشاطهٔ عروسِ ضمیرِ تو اند پاک این نغزپیکران که برین سبزگلشن‌اند
زلف پر چین تو مشاطه شبی شانه نکرد که دو صد خون به دل محرم و بیگانه نکرد
شاهی، که مشاطه وار آراست تیغ و قلمش لقای دولت
شکسته سرو بهر دست او مانند مشاطه نگار از برگ و ظاهر کرده نقش و هیئات آن را
سعی مشاطه غم زشتی ایجاد نخورد زنگی از داغ جبین سوخت به آرایش خال