سینه زن

معنی کلمه سینه زن در لغت نامه دهخدا

سینه زن. [ ن َ / ن ِزَ ] ( نف مرکب ) کسی که در عزا و مصیبت بر سینه خودمیزند و نوحه گری مینماید. ( ناظم الاطباء ). آنکه در ایام عزاداری در جزو دسته مخصوص با دست بر سینه برهنه خود زند ( بعلامت سوگواری ). ( فرهنگ فارسی معین ).

معنی کلمه سینه زن در فرهنگ معین

( ~ . زَ ) (ص فا. ) آن که در ایام عزاداری خصوصاً عزاداری حضرت سیدالشهدا (ع ) در دستة مخصوص با دست بر سینة برهنة خود زند (به علامت سوگواری ).

معنی کلمه سینه زن در فرهنگ عمید

کسی که در ایام عزاداری با دست بر سینۀ خود بزند و عزاداری کند.

معنی کلمه سینه زن در فرهنگ فارسی

( صفت ) آن که در ایام عزاداری در جزو دسته مخصوص با دست بر سینه برهنه خود زند ( به علامت سوگواری ) .

معنی کلمه سینه زن در ویکی واژه

آن که در ایام عزاداری خصوصاً عزاداری حضرت سیدالشهدا (ع)

جملاتی از کاربرد کلمه سینه زن

گره بر سینه زن بی رنج مخروش ادب کن عشوه را یعنی که خاموش
اگر به سینه زنم صد شکاف، معذورم دلی فتاده در آن چاک پیرهن دارم
از مراسم معروف در این زمینه می‌توان به تعزیه خوانی (شبیه خوانی) – که از دیر باز در بین مردم این روستا رایج بوده است –سینه زنی و زنجیر زنی، احیا ی شب‌های قدر و تاسوعا و عاشورا و… می‌توان نام برد.
سنگ بر سینه زنم شیشه دل می شکند نزنم شوق چنین کرده تقاضا چکنم
کوه‌سنگی را در راهِ تو بر سینه زنم سنگ بر سینه زدن بهتر از این دارد راه
اعراب کشور عراق و همچنین کشورهای حاشیه خلیج فارس ارادت خاصی نسبت به این دو امام زاده بزرگوار دارند و در ایام خاصی خصوصا ماه محرم با برقراری دسته‌های سینه زنی عزاداری شایانی برگزار میکننداگر در طول سال به زیارت این امام زادگان مشرف شوید مشاهده میکنید بیشتر زوار عرب هستند.
برای استفاده از این روش در زمان بارداری زن باید کف زمین خم شده و تمام قسمت‌های سینه و دستان خود را روی زمین بگذارد به‌طوری‌که هیچ فشاری بر شکمش وارد نشود. در این حالت بهتر است چند بالش نرم در زیر شکم و سینه زن قرار گیرد تا فشار کمتری بر زن وارد شود. در این روش مرد توانایی ورود و خروج کنترل شده آلتش را دارد.
هرچه سنگی در برت بر سینه زن هرچه خاری جمله را بر دل شکن
بر آه و فغانم یک تن ندهد گوش از جور سنان دل در سینه زند جوش
چون سرو می کند به نظر جلوه گردباد از بس زدود دامن صحرا ز سینه زنگ
سنگ بر سینه زنان می رود و ناله کنان سیل ازان بیم که ناگاه به دریا نرسد
در دیده کشم میل اگر میل تو بینم بر سینه زنم تیغ اگر رای تو باشد
هرچند که تیغ برنمی‌آرد مرد چون سینه زنی به تیغ، تقصیر ز کیست؟