سیستم
معنی کلمه سیستم در فرهنگ عمید
۲. آنچه شکل، ساختار، و یا تجهیزات متفاوت یک وسیله را تعیین می کند: سیستم کامپیوتر.
۳. مجموعه ای از قواعد و اصول تثبیت شده: سیستم متری.
۴. قاعده، شیوه.
معنی کلمه سیستم در فرهنگ فارسی
( اسم ) ۱ - روش طریقه ترتیب قاعده . ۲ - دستگاه متری .
معنی کلمه سیستم در دانشنامه عمومی
معنی کلمه سیستم در ویکی واژه
sistema
روش، طریقه.
دستگاه، نظام.
مدل.
جملاتی از کاربرد کلمه سیستم
به دم زنده کردم همی مردگان همانا که اعجاز عیسیستم
گه درازم گاه کوته همچو سایه پیش نور جمله فرعونم چو هستم چون نیم موسیستم