سیستان
معنی کلمه سیستان در لغت نامه دهخدا

سیستان

معنی کلمه سیستان در لغت نامه دهخدا

سیستان. ( اِخ ) سگستان. سجستان. سگزستان. ( معرب از: سگ ، سک ، سکه ( قوم ) + ستان ، پسوند مکان ) نام قدیم آن زرنگ بود پس از مهاجرت سکه ها ( سکا، اسکوت ، اسکیث ، سیت ) در زمان فرهاد دوم اشکانی ( 136 - 128 ق.م. ) واردوان دوم ( 127 - 124 ق.م. ) بطرف جنوب گروهی از آنان در زرنگ مستقر شدند از این زمان زرنگ به نام آنان سکستان خوانده شده. سیستان سرزمینی است که در دنباله کوههای افغانستان قرار گرفته و آن از اراضی شن زاری است که سیلابهای نواحی مجاور در گودالهایش جمع شده و دریاچه ها و باتلاقهای هامون و گودرزه را تشکیل داده است. در خاک سیستان رود هیرمند ( هیلمند ) جاری است که از کوههای افغانستان سرچشمه میگیرد و وارد خاک ایران میشود. وسعت سیستان 4412 کیلومتر مربع است که از این مقدار حدود 3000 کیلومتر مربع دایر و بقیه باتلاقی است. محصولات سیستان گندم ، جو، پنبه و تنباکو بمقدارکم کاشته میشود. مرکز سیستان شهر زابل است. سیستان یکی از انبارهای گندم ایران بود، ولی اخیراً بر اثر سدی که بر رود هیرمند در خاک افغانستان بسته اند آب آن کم شده و سطح کشت در سیستان بسیار تقلیل یافته. رجوع به زابل شود. ( فرهنگ فارسی معین ). ناحیتی است [ بحدود خراسان ] قصبه او را زرنگ خوانند. شهری با حصار است و پیرامن او خندق است که آبش هم از وی برآید واندر وی رودها است و اندر خانه های وی آب روان است وشهر او را پنج در است از آهن و ربض. او باره ای داردو او را سیزده در است و گرمسیر است. و آنجا برف نبود و ایشان را آسیاها است بر باد ساخته و از آنجا جامه های فرش افتد بر کردار طبری و زیلوها بر کردار جهرمی و خرمای خشک. ( حدود العالم ) : بهرام را از بهر آن سگانشاه گفتندی که بعهد پدرش والی سیستان او بود و سیستان را اصل سگستان است و از این به تازی سجستان نویسند. ( فارسنامه ابن البلخی صص 65 - 66 ).
بیاراسته سیستان چون بهشت
گلش مشک سارا بد و زرش خشت .فردوسی.بهمن اسفندیاری کاخ رستم سیستان
سیستان را بهمن آسا دادی احسنت ای ملک.خاقانی.ز آتشین تیغی که خاکستر کنددیو سپید
شعله ور شیر سیاه سیستان افشانده اند.خاقانی.شنیدم که دزدی درآمد ز دشت
بدروازه سیستان برگذشت.سعدی.رجوع به آنندراج ، جغرافیای سیاسی و طبیعی کیهان ، نزهةالقلوب و معجم البلدان شود.

معنی کلمه سیستان در فرهنگ فارسی

نام قدیم آن زرنگ ( پب ) بود . پس از مهاجرت سکه ها ( سکا اسکوتاسکیثسیت ) در زمان فرهاد دوم اشکانی ( ۱۲۸ - ۱۳۶ ق . م . ) و اردوان دوم ( ۱۲۴- ۱۲۷ ق م . ) بطرف جنوب گروهی از آنان در زرنگ مستقر شدند . از این زمان زرنگ بنام آنان سکستان خوانده شد. ۱ - سیستان سرزمینی پست است که در دنباله کوههای مرکزی و شرقی ایران بین کوههای مکران و نجد هشتادان و کوههای افغانستان قرار گرفته و آن از اراضی شن زاری است که سیلابهای نواحی مجاور درگودالهایش جمع شده ودریاچه ها و باتلاقهای هامون و گودزره را تشکیل داده است. در خاک سیستان رود هیرمند (هیلمند ) جاری است که از کوههای افغانستان سرچشمه میگیرد وارد خاک ایران میشود.وسعت سیستان ۴۴۱۲ کیلومتر مربع است که ازین مقدار حدود ۳٠٠٠ کیلومتر مربع دایر و بقیه باتلاقی است . محصولات سیستان گندم جو پنبه و تنباکو بمقدار کم کاشته میشود . مرکز سیستان شهر زابل است . سیستان یکی از انبارهای گندم ایران بود ولی اخیرا بر اثر سدی که بر رود هیرمند در خاک افغانستان بستهاند آب آن کم شده و سطح کاشت در سیستان بسیار تقلیل یافته است .
دهی است از دهستان مهرانرود بخش بستان آباد شهرستان تبریز .

معنی کلمه سیستان در دانشنامه عمومی

سیستان (شاهنامه). سرزمین سیستان در شاهنامه اهمیت ویژه ای دارد. این ناحیه که نام های گوناگونی به آن اطلاق می شده است، محل حکومت سام نریمان و فرزندان و نوادگانش بوده است و بسیاری از اتفاقات و رویدادهای مهم شاهکار حکیم توس در آنجا به وقوع می پیوندد سرزمین مقدسی که محل پیدایش و خیزش بسیاری از پهلوانان ایران زمین از جمله رستم است.
سیستان با دشت های زیبا و چراگاه های پهناور، محلی برای آرامش و جشن و سرور رستم و خاندانش و پهلوانان و پادشاهان است. این سرزمین را در شاهنامه با نام های سیستان، زابلستان، زابل، سجستان، سکستان و نیمروز خوانده اند. اهمیت سیستان تا بدان جاست که نابودی آن برابر با نابودی رستم و تمام افتخارات است. در گفتگوهای رستم با اسفندیار یکی از دغدغه های رستم آن است که پس از مرگش دیگر سیستان حامی ندارد و نگران تاراج است.
در ماجرای ارتباط سیستان با اساطیر و حماسه های ایرانی باید به این نکته مهم توجه داشت که سیستان از نظر قدمت یکی از کهن ترین مناطقی است که شواهد و قراین به دست آمده وجود پیشینه فرهنگ و تمدن بزرگ بشری در این سرزمین را نشان می دهد. از سوی دیگر از آن جا که منطقه سیستان یکی از نقاط حساس و در معرض حملات اقوام مختلف قرار داشت و از دیرباز یکی از نقاطی بود که برای حفظ سرزمین ایران باید در آن جا تهاجم ها دفع می شد. برهمین اساس نبردهای بزرگ و سرنوشت ساز در کهن ترین دوران برای حفظ کشور در این منطقه اتفاق افتاده که بسیاری از آن ها با پیروزی ایرانیان به پایان رسیده است. قدمت اتفاقات مهم و سرنوشت سازی که برای ملت ایران در این گذرگاه جغرافیایی رخ داده با خطرکردن ها و پایداری ایرانیان سبب تثبیت ملیت ایرانی شده و این سرزمین را مستعد کانون وقایع حماسی کرده است.
به گفته بسیاری از محققان، فردوسی، رستم، فرهنگ و آیین سیستانی ها را می شناخت و بدون دلیل این پهلوان را انتخاب نکرد، با توجه به آیین جوانمردی که در امیر یعقوب لیث صفاری وجود داشت فردوسی می دانست چنین شخصیت هایی در سیستان است. با آیین و فرهنگ آن ها آشنا بود و بهترین پهلوانش را از سیستان انتخاب کرد، نه تنها فقط یک پهلوان، بلکه دوره پهلوانی که بهترین دوره شاهنامه است و زیباترین ابیات شاهنامه در این دوره سروده شده مربوط به سیستان و خاندان زال است.

جملاتی از کاربرد کلمه سیستان

یکی بهره شد زان سوی سیستان ز کین بر سر زال گیتی ستان
از تو همی حکایت حیدر کند به جنگ در سیستان همی خبر از خیبر آورد
سیستان و بلوچستان به واسطه اقلیم گرم و خشک خود مکان مناسبی برای پرورش شتر است به طوری که بیشترین نفرات شتر در ایران، در سیستان و بلوچستان یافت می‌شوند.
سوی سیستان رفت تا بنگرد یکی پیش آب زره بگذرد
فرستاد رستم هم اندر زمان چو دو نامداران سوی سیستان
اگر من گریزم ز اسفندیار تو در سیستان کاخ و گلشن مدار
که شادان شو و جفت خود را ببین سوی سیستان آر و آنجا نشین
بدو گفت مشنو ازین سان سخن ره سیستان گیر و تندی مکن
شماساس کز پیش جیحون برفت سوی سیستان روی بنهاد و تفت
امام‌آباد، روستایی در دهستان تنگ بخش کهیر شهرستان کنارک در استان سیستان و بلوچستان ایران است.
الله‌آباد، روستایی در دهستان لاشار شمالی بخش مرکزی شهرستان لاشار در استان سیستان و بلوچستان ایران است.
این‌جدال‌از هند و سند وسیستان رفت تا خوارزم و بلخ و بامیان
خدایا تو شبرو به آتش مسوز که ره می‌زند سیستانی به روز