سیاه نامه

معنی کلمه سیاه نامه در لغت نامه دهخدا

سیاه نامه. [ م َ / م ِ ] ( ص مرکب ) کنایه از عاصی. گنهکار.فاسق. بدکاره. ظالم. ( از برهان ). عاصی. گناهکار. فاسق. فاجر. ظالم. بدکاره. ( ناظم الاطباء ) :
سیاه نامه تر از خود کسی نمی بینم
چگونه چون قلمم دود دل بسرنرود.حافظ.رجوع به سیه نامه شود.

معنی کلمه سیاه نامه در فرهنگ معین

(مِ ) (اِمر. ) گناهکار.

معنی کلمه سیاه نامه در فرهنگ عمید

گناهکار، عاصی، بد کار، فاسق، فاجر: سیه نامه چندان تنعم براند / که در نامه جای نبشتن نماند (سعدی۱: ۱۱۷ ).

معنی کلمه سیاه نامه در فرهنگ فارسی

آن که نامه عملش سیاه باشد گناهکار عاصی .

معنی کلمه سیاه نامه در ویکی واژه

گناهکار.

جملاتی از کاربرد کلمه سیاه نامه

سیاه نامه‌تر از خود کسی نمی‌بینم چگونه چون قلمم دودِ دل به سر نرود
سیاه نامه و جز حب تو عمل نبود چرا که نفس شریرم وقاحتی دارد
در لحد با خود مبر زنهار این مار سیاه نامه خود را بشو در بحر بی پایان صبح
شاهی سیاه نامه شد و رند و عشقباز بگذاشت نام زهد ریایی، که ننگ بود
کیست فغانی حزین مست سیاه نامه یی تا بزبان عارفان وصف کند خدای را
یارب چو من سیاه نامه کاراستم این ورق به خامه
سیاه نامه تر از وی کسیست روز حساب که نان خود خورد و در حساب خلق بود
مکش، ار به نامه ای جان رقم وفا نوشتم نه من سیاه نامه به جز این گناه دارم؟
چه ازینم که روزگار سیاه نامه گو باش روز حشر سپید
چند لوح آورد از سنگ سیاه نامه‌ای کندند بهر پادشاه