سیئات. [ س َی ْ ی ِ آ ] ( ع اِ ) ج ِ سیئة. ( از دهار ) ( ترجمان القرآن ). معاصی. گناهان. ( غیاث ) ( آنندراج ). سیئات اعمال. کارهای بد وناشایسته. ( ناظم الاطباء ). مقابل حسنات : و صَیَّرَ دهرک الاحسان فیه الینا مِن عظیم السَیّئات ِ.ابن الانباری ( از تاریخ بیهقی چ ادیب ص 192 ).دیدم که سیئات جهانش نکرد صید زآن رو نکردم این حسنات موقرش.خاقانی.تا که غفاری او ظاهر شود سیئات جمله راغافر شود.مولوی.
معنی کلمه سیئات در فرهنگ معین
(سَ ی ِ ) [ ع . ] (اِ. ) جِ سیئه ،اعمال زشت .
معنی کلمه سیئات در فرهنگ عمید
کار های زشت و ناپسند.
معنی کلمه سیئات در فرهنگ فارسی
( اسم ) جمع سیئه کارهای ناپسند اعمال زشت .
معنی کلمه سیئات در دانشنامه اسلامی
[ویکی الکتاب] معنی سَّیِّئَاتِ: گناهان - بدیها(از"سوء" به معنی حادثه و یا عملی که زشتی و بدی را با خود همراه دارد ، و به همین جهت ای بسا که لفظ آن بر امور و مصائبی که آدمی را بد حال میکند نیزاطلاق میشود ، نظیر آیه : و ما اصابک من سیئة فمن نفسک هیچ مصیبتی بتو نمیرسد مگر از ناحیه خود... ریشه کلمه: سوء (۱۶۷ بار) «سَیِّئات» در آیه فوق، همه زشتی ها و بدی ها را اعم از بدی های عقیدتی یا عملی شامل می شود.
معنی کلمه سیئات در ویکی واژه
جِ سیئه ؛اعمال زشت.
جملاتی از کاربرد کلمه سیئات
نمودم عفو و از بهر نجاتش بدل کرد بخوبی سیئاتش
چون مبدل میکند او سیئات طاعتیاش میکند رغم وشات
بود ز حلقه این مه اشارتی از غیب که حلقه گشته خط سیئات خلق تمام
ذلِکَ اشارة الی الاضلال و الاصلاح، بِأَنَّ الَّذِینَ کَفَرُوا یعنی بسبب انّ الذین کفروا، اتَّبَعُوا الْباطِلَ، و هو الشرک «و» بسبب أَنَّ الَّذِینَ آمَنُوا اتَّبَعُوا الْحَقَّ مِنْ رَبِّهِمْ، و هو القرآن، کَذلِکَ یَضْرِبُ اللَّهُ لِلنَّاسِ أَمْثالَهُمْ ای هکذا یبیّن اللَّه لامّة محمد (ص) امثال من کان قبلهم و هلاکهم و قیل یبیّن اللَّه امثال حسنات المؤمنین و سیئات الکافرین.
و گفت: توحید نور است و شرک نار است. نور توحید جمله سیئات موحدان را بسوزاند و نار شرک جمله حسنات مشرکان را خاکستر گرداند.
عَسی رَبُّکُمْ أَنْ یُکَفِّرَ عَنْکُمْ سَیِّئاتِکُمْ ان تبتم. وَ یُدْخِلَکُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِی مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ یَوْمَ لا یُخْزِی اللَّهُ النَّبِیَّ ای یکفّر عنکم سیئاتکم فی یوم لا یخزی اللَّه النّبی، ای لا یذلّه و لا یهینه و لا یشوره فیما یشفع و لا یقع خلف فیما وعد المؤمنین من اللَّه. وَ الَّذِینَ آمَنُوا مَعَهُ لا یخزیهم ایضا. و قیل: تمّ الکلام علی النّبی ثمّ استأنف فقال: وَ الَّذِینَ آمَنُوا مَعَهُ نُورُهُمْ یَسْعی بَیْنَ أَیْدِیهِمْ وَ بِأَیْمانِهِمْ ای یحیط بهم نور اعمالهم اذا مشوا علی الصّراط. و قیل: اراد بقوله وَ بِأَیْمانِهِمْ ای و بایمانهم کتبهم الّتی فیها بشارتهم بالجنّة. و فی التّفسیر انّ انوارهم متفاوتة علی حسب اعمالهم منهم من یکون نوره الی مسافة بعیدة یسعی بین یدیه و منهم من نوره لا یتعدّی موضع قدمه و هذا عند جوارهم علی الصّراط. یَقُولُونَ رَبَّنا أَتْمِمْ لَنا نُورَنا وَ اغْفِرْ لَنا إِنَّکَ عَلی کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ انّما یقولون ذلک اذا طفئ نور المنافقین و یبقون فی الظّلمة فیخافون ان یطفأ نورهم ایضا.
و المعنی من تاب و رجع من الشرک و عمل بطاعته، فانّ ذلک یرجع الی اللَّه. و مثله قوله: وَ ما تَفْعَلُوا مِنْ خَیْرٍ یَعْلَمْهُ اللَّهُ، ای یجازی علیه اذا علمه. و قال بعضهم: هذه الآیة ایضا فی التوبة عن جمیع السیئات و معناه من اراد التوبة و عزم علیها فلیبادر الیها و یوجه بها الی اللَّه. و قیل معناه من تاب فلیتب للَّه لا لغیره. فقوله: «یتوب الی اللَّه خبر بمعنی الامر، و قیل معناه فلیعلم انّ توبته و مصیره الی اللَّه، و قیل من تاب من ذنوبه فانّه یتوب الی من یقبل التوبة عن عباده و یعفو عن السیئات، فلا تهتم لذنوبک اذا تبت عنها الی اللَّه. ثم قیده بالمصدر فقال: مَتاباً تأکیدا، ای یتوب الی اللَّه حقا.
وَ الْوَزْنُ یَوْمَئِذٍ الْحَقُّ میگوید: وزن اعمال روز رستاخیز بودنی است در ترازویی که آن را عمود است و دو کفه و زبان. مردی از ابن عباس پرسید که: ترازوی قیامت بر چه صفت است؟ گفت: طول العمود خمسون الف سنة، و هو من نور شطره، و شطره من ظلمة. اما الظلمة ففیها السیئات، و الشطر الذی هو من نور، ففیه الحسنات، فویل للمکذبین بهذا ایها الرجل! و روی انّه قال: الکفّة التی توزن بها الحسنات من نور، و موضعها عن یمین العرش، و التی توزن بها السیئات من ظلمة، و موضعها عن یسار العرش. و روی ان داود النبی (ص) سأل ربه ان یریه المیزان، فأراه، فاذا کل کفة من کفتیه مثل السماء و الارض. فلما رآه خرّ مغشیّا علیه، ثم افاق، فقال: الهی! من یقدر علی ان یملأها حسنات؟ فقال اللَّه سبحانه: یا داود! انی اذا رضیت عن عبدی ملأتها بتمرة.
پیر مغان گناه مرا گر ثواب کرد تبدیل سیئات بحکم کتاب کرد