سی پاره

سی پاره

معنی کلمه سی پاره در لغت نامه دهخدا

سی پاره. [ رَ / رِ ] ( اِ مرکب ) پاره ای و جزوی از سی اجزای قرآن مجید. ( آنندراج ). اجزای قران کریم که در مجلد متساوی جلد شده و در مجالس ترحیم نهند و هر یک از حضار هر یک جزوی از آن را خوانند. ( یادداشت بخط مؤلف ) :
می نگردی مگر به بیغاره
گرد صندوقهای سی پاره.سنائی.از برای قدسیان سی پاره افلاک را
این ده آیتهای زر یارب چه موزون کرده اند.مجیرالدین بیلقانی.و بر هر جزوی سی پاره صد دینار مغربی خرج می شد. ( راحة الصدور راوندی ).
- سی پاره را قرآن کردن ؛ کنایه از سی پاره را جمع کردن و فراهم آوردن. ( آنندراج ) :
جمع اگر از بستن لب شد دل من دور نیست
خامشی سی پاره را بسیار قرآن کرده است.صائب ( از آنندراج ).

معنی کلمه سی پاره در فرهنگ معین

(رِ ) (اِمر. ) ۱ - سی جزء قرآن مجید که هر جزو را علیحده جلد کرده باشند. ۲ - قرآن مجید.

معنی کلمه سی پاره در فرهنگ عمید

سی جزء قرآن که هر جزء را جداگانه جلد کرده باشند.

معنی کلمه سی پاره در فرهنگ فارسی

۱ - سی جزو قران مجید که هر جزو را علی حده جلد کرده باشند . ۲ - قران مجید .

معنی کلمه سی پاره در دانشنامه عمومی

سی پاره (جیرفت). سی پاره روستایی در دهستان اسماعیلی بخش اسماعیلی شهرستان جیرفت استان کرمان ایران است.
بر پایه سرشماری عمومی نفوس و مسکن در سال ۱۳۹۵ جمعیت این مکان این روستا بدون جمعیت بوده است.

معنی کلمه سی پاره در ویکی واژه

سی جزء قرآن مجید که هر جزو را علیحده جلد کرده باشند.
قرآن مجید.

جملاتی از کاربرد کلمه سی پاره

نهاده برآن آب سی پاره ده یکایک چو شهری و از شهر مه
پیش ازان کز گلستان بلبل کند روشن سواد فال می دیدند طفلان از دل سی پاره ام
قیصر بَدَل بت و چلیپا سی پاره دهد به دست رهبان
از جدایی قطع پیوند خدایی مشکل است گر شود سی پاره، از هم کی شود قرآن جدا؟
نه صحیفه که به ده بند یکایک بستند تا نه بس دیر چو سی پاره مجزا شنوند
عکسی است سویدای دل از نقطه خالش سی پاره دل، گرده قرآن خط اوست
بسی اندر چله سی پاره خواندم کتب آخر در این دریا فشاندم
گر برداری حاجت بیچاره ای به که خوانی چل کرت سی پاره ای
از سخن چند چو سی پاره پریشان گردی؟ مهر زن بر لب گفتار که قرآن گردی
ما کجا دست آشنا با مهره گل می‌کنیم مشورت چون غنچه با سی پاره دل می‌کنیم