سگی. [ س َ ] ( ص نسبی ) منسوب و متعلق بسگ. || ( حامص ) رفتار سگ. ( ناظم الاطباء ) : هشیار شد از خمار مستی بگذاشت سگی و سگ پرستی.نظامی.توان کرد با ناکسان بدرگی ولیکن ز مردم نیایدسگی.سعدی.
معنی کلمه سگی در فرهنگ فارسی
سگ بودن کلبیت . منسوب و متعلق بسگ . یا رفتار سگ
معنی کلمه سگی در دانشنامه عمومی
سگی ( به مجاری: Szegi ) یک شهرداری در مجارستان است که در ناحیه توکای واقع شده است. سگی ۹٫۰۵ کیلومتر مربع مساحت و ۳۳۳ نفر جمعیت دارد.
جملاتی از کاربرد کلمه سگی
اگر چه کین نستاند همی خدای جهان همی ستاند کینش ز دشمن مسگین
از فیلمها یا برنامههای تلویزیونی که وی در آن نقش داشتهاست، میتوان به مرد سگی، خوششانس، قلب پاک، پایندهباد ایتالیا و واحد ضد مافیا اشاره کرد.
من نمیگویم که حسان توام تا منم خاک سگی زان توام
آقای پیبادی سگی است که علیرغم انسان نبودنش، بسیار عالم است و اختراعات زیادی کردهاست و در شهر بسیار معروف است. او پسر بچهای را به نام شرمن به فرزندی خود میپذیرد.
شیر دلی تو را رسد، کز در بارگاه تو یاری کمترین سگی، شیر کند شغال را
ترکمان را گر سگی باشد به در بر درش بنهاده باشد رو و سر
ای پیر، خداوند سگی را نپذیرد هرچند که فربیش کنی، از تو به قربان
گفت گرگی با سگی، دور از رمه که سگان خویشند با گرگان، همه
خود سگی کردنم نفرمایند این دو شیر عرین که من دارم
کو هرچه دهد یا که بیارد ببرد حاشا چو سگی که قی کند خود بخورد
و شیخ ابوالعباس شقانی که امام وقت بود، رضی اللّه عنه گفت: من روزی به خانه اندر آمدم، سگی دیدم زرد بر جای خود خفته. پنداشتم که از محلت اندر آمده است. قصد راندن وی کردم وی به زیر دامن من اندر آمد و ناپدید شد.
از مهمترین عوامل غیرقابل کنترل در ابتلا به پوکی استخوان میتوان به افزایش سن (در مردان و زنان)، جنسیت مؤنث، کمبود استروژن پس از یائسگی که باعث کاهش حجم مواد معدنی در استخوان میشود، اشاره کرد. البته در مردان کاهش سطح تستوسترون منجر به پوکی استخوان میشود. پوکی استخوان در همه نژادهای بشری رخ میدهد، اما اروپاییها و آسیاییها در ابتلا به پوکی استخوان مستعدتر هستند.
از دل و جان و جوانی همه بیگانه شدم تا سگی را به سر کوی تو بشناخته ام
نام شهری در سرزمین میانی و پایتخت قدیم گاندور است. این شهر توسط الندیل و پسرانش ایسیلدور و آناریون در پایان دورهٔ دوم بنیان گذاشته شد. اُسگیلیاث در دو سوی رود آندوئین قرار داشت. در جریان نزاعهای داخلی اسگیلیاث سوخت و پالانتیر آن گم شد. پس از آن در ۱۶۴۰ دورهٔ سوم پایتخت به میناس آنور منتقل شد و این رویداد شروع سقوط اسگیلیاث بود. در ۲۴۷۵ دورهٔ سوم پس از یورش اورکهای موردور شهر نیمه ویران کاملاً رها شد و پل بزرگ آن نابود شد. اما برومیر از گاندور، اورکها را به عقب راند.