سپیدار. [ س َ / س ِ ] ( اِ مرکب ) مخفف سفیدار [ کذا ] است و آن از جمله درختهای بی ثمر است و نوعی از بید باشد. ( برهان ). درختی است معروف که بواسطه سپیدی چوبش آن را سپیددار گویند و سپیدار مخفف آن است و در پارسی معمول که چون دو حرف بواسطه ای بیکدیگر رسند یکی را محذوف نمایند. سپیدیو نیز از این گونه است یعنی دیو سپید، سپیدز نیز سپیددز بوده. ( آنندراج ). اسفیدار، اسپیدار، اسپیددار، یکی از آن پنج درخت که بار ندارند. ( شرفنامه منیری ).عیثام. ( ملخص اللغات حسن خطیب کرمانی ) : تا نَبُوَد بارِ سپیدار سیب تا نَبُوَد نار برِ نارون.فرخی.دلیران از نهیبش روز کوشش همی لرزید چون برگ سپیدار.فرخی.از مردم بداصل نخیزد هنر نیک کافور نخیزد ز درختان سپیدار.منوچهری.بادام به از بید و سپیدار ببار است هرچند فزون کرد سپیدار درازا.ناصرخسرو.اگر بار خرد داری وگر نی سپیداری ، سپیداری ، سپیدار. ناصرخسرو ( دیوان ، چ کتابخانه طهران ص 144 ). همه دیدار و هیچ فایده نه راست چون سایه سپیدارند.ناصرخسرو.از خجلت بالای تو در هر چمن و باغ افکنده سر سرو و سپیدار شکسته.؟سوزنی ( دیوان ، چ شاه حسینی ص 333 ).
معنی کلمه سپیدار در فرهنگ معین
(س ) (اِ. ) درختی است از تیرة بیدها دارای گونه های مختلف ، دو پایه و گل هایش کاملاً برهنه و بدون جام و کاسه و پرچم یا مادگی فقط برگک کوچکی در بغل دمگل خود دارد. بلندی آن تا بیست متر می رسد.
معنی کلمه سپیدار در فرهنگ عمید
درختی راست و بلند که پوست و چوب آن سفید است و در اغلب نقاط ایران می روید و بلندیش تا ۲۰ متر می رسد. چون تنه اش راست و صاف و بلند است در کارهای نجاری و ساختن سقف خانه ها و تیر و ستون چوبی به کار می رود. پلت، سفیدپلت، کبوده، تبریزی، سفیددار.
معنی کلمه سپیدار در فرهنگ فارسی
( اسم ) درختی است از تیره بیدها که در نیمکره شمالی گونه های مختلفش فراوان میروید . درختی است دو پایه و گلهایش کاملا برهنه و بدون جام و کاسه و پرچمها یا مادگی فقط برکگ کوچکی در بغل دمگل خود دارند گل نر این گیاه دارای پرچمهای زیاد و گل ماده دارای دو برچه است و دانه هایش کرکهای ریزی دارد جوانه های سپیدار آلوده با ماده صمغی چسبنده است . بلندی آن بالغ بر ۲٠ متر میشود و محیط دایره اش تا ۳ متر میرسد . پشت پهنک برگ سپیدار سفید رنگ است و چون تنه اش مستیما رشد میکند از آن برای ساختن تیر و ستون چوبی استفاده میکنند حور حورازرق غرب ابودقیق .
معنی کلمه سپیدار در فرهنگ اسم ها
اسم: سپیدار (دختر) (فارسی) (طبیعت) (تلفظ: sepidār) (فارسی: سپیدار) (انگلیسی: sepidar) معنی: درختی از خانواده بید با برگهای براق، ( در گیاهی ) نام چند نوع گیاه درختی از خانواده بید با برگ های براق که در کنار جوی ها کاشته می شود و چوب آن در کاغذسازی و کبریت سازی به کار می رود، سفیدار، سفیددار، شالک، تبریزی
معنی کلمه سپیدار در دانشنامه عمومی
سپیدار، سفیدار، کبوده ( نام علمی: Populus alba ) ( یا به طور دقیق تر سپیدار اوراسیایی ) ، درختی است از راسته مالپیگی سانان ( Malpighiales ) ، تیرهٔ بیدیان ( Salicaceae ) است. سپیدار درختی برگریز است با شاخه های گسترده و فرم باز و ارتفاع زیاد که گاهی به ۲۵ متر نیز می رسد. پوست تنهٔ آن سفید مایل به خاکستری و شاخه هایش سفید مایل به سبزند. شاخه ها و جوانه ها با پرزهای سفید و نرم پوشیده شده است. ریشه های سطحی و با رشد افقی و بسیار قوی و نفوذگر هستند. سپیدارها معمولاً به صورت قلمستان کاشته می شوند و بعد از بزرگ شدن بریده و با آنها برای ساخت تیر چوبی، کاغذ و مبل استفاده می شود. سپیدار در اصفهان بسیار انبوه است. این درخت دارای رشد زیاد است و در برابر کم آبی اصلاً مقاوم نیست. برگ ها ساده و متناوب به طول ۴ تا ۱۵ سانتی متر و عرض ۴ تا ۹ سانتی متر، دندانه دار و دارای ۵ لوب عمیق است. سطح فوقانی سبز تیره براق و سطح زیرین آنها سفید مات و پوشیده از کرک های نرم می باشد. سطح زیرین برگ های سپیدار دارای کرک های سفیدی است و سطح فوقانی برگ ها سبز تیره است و همین اختلاف رنگ زیاد سبب می شود هنگام تکان خوردن برگ ها، به نظر برسد درخت برق می زند. به غیر از سطح زیرین برگ ها، جوانه ها و دانه های این درخت نیز با کرک های سفید پوشیده شده است. به همین دلیل به آن سپیدار ( سپید+دار ) یا درخت سپید گفته می شود. پیش از ریزش برگ ها رنگ طلائی روشن تا زرد به خود می گیرند. گل ها در گل آذین دم گربه ای و فاقد ارزش زینتی ظاهر می شوند. میوهٔ سپیدار ارزش زینتی ندارد. ریشه اش سطحی، گسترده و تهاجمی است. مقاوم به گرما و سرما، سازش پذیر. شرایط ساحلی و همچنین بادهای متوسط را تحمل می کند ولی شاخه ها در بادهای شدید می شکند و درخت واژگون می شود. در هر نوع خاکی به خوبی رشد می کند. خاک های مرطوب و خشک را تحمل می کند. در تابش مستقیم نور خورشید و نیم سایه خوب رشد می کند. هرس: هرس های سنگین را قبول می کند. نهال جوان نیاز به هرس فرم دارد. مناسب ترین زمان برای هرس، فصل پاییز می باشد زمان هرس معمولاً در اوایل زمستان انجام می گیرد. نفع و زیان: از چوب این درخت برای ایجاد سایبان، کنترل فرسایش خاک و در صنایع کاغذسازی و جعبه سازی استفاده می شود. از عیب های این گیاه این است که به دلیل ریشه های تهاجمی اش بهتر است حداقل ۹ متر دورتر از تأسیسات و لوله ها کشت شود. همچنین تنه جوش های زیادی نیز تولید می کند. از جمله آفات این گیاه شته ها، سوسک چوبخوار و از بیماری های این گیاه فتیله نارنجی است. سپیدار (بویراحمد). سپیدار شهری از توابع بخش سپیدار شهرستان بویراحمد در استان کهگیلویه و بویراحمد ایران است. این روستا در تاریخ ۱ تیر ۱۴۰۰ توسط وزارت کشور به عنوان شهر ارتقا یافت. براساس سرشماری عمومی نفوس و مسکن در سال ۱۳۹۵، جمعیت شهر سپیدار برابر با ۱٬۵۰۳ نفر بوده است. سپیدار (محله). محله سپیدار یا کوی شهید رجایی یکی از منطقه های اهواز است که در شرق این شهر قرار گرفته است. این منطقه از فنی و حرفه ای سپیدار آغاز شده و تا بیمارستان امیرالمؤمنین ( سپیدار ) ادامه دارد. این منطقه شامل چند محله گوناگون می شود که از جمله آن ها می توان به دو، سه، چهار اتاقه ها و منازل آجر قرمزها نام برد. این منطقه پیشتر به دلیل حضور خانواده های جنگزده به نوعی فرهنگ حاشیه نشینی پیدا کرده بود که با تخریب آن ها در سال ۱۳۷۸ این منطقه شروعی تازه پیدا کرد و بافت فرهنگی - جمعیتی آن تغییر یافت و ساکنین قدیمی آن در کنار موج مهاجرت به این منطقه که با نوسازی و آپارتمان سازی در آن همراه بود فرهنگی جدید کسب کردند که اکنون این منطقه به یکی از خاستگاههای طبقه متوسط شهری در اهواز مبدل شده است. این محله به دلیل برخورداری از بسیاری از امکانات شهری با استقبال برای سکونت یا ادامه سکونت مواجه شده که پس از تغییرات سریع سال های ابتدایی دهه هشتاد اینک به ثبات جمعیتی رسیده است. در این محله دو بازارچه، پنج نانوایی، دو مسجد، فنی و حرفه ای سپیدار، بیمارستان سپیدار، بهزیستی، اتوبوسرانی، طب کار، دو جایگاه سوخت رسانی، نمایندگی ایران خودرو و چندین مدرسه مختلف قرار گرفته است. نقشه سپیدار • محله های اهواز • اختلاف نظر بر سر درستی • همه اختلاف ها بر سر درستی • مقاله های بدون منبع • همه مقاله های بدون منبع • مقاله های نیازمند به ویکی سازی
معنی کلمه سپیدار در ویکی واژه
درختی است از تیرة بیدها دارای گونههای مختلف، دو پایه و گلهایش کاملاً برهنه و بدون جام و کاسه و پرچم یا مادگی فقط برگک کوچکی در بغل دمگل خود دارد. بلندی آن تا بیست متر میرسد.
جملاتی از کاربرد کلمه سپیدار
پوشش گیاهی منطقه ابنو شامل بوتههای گون و درختان سپیدار، ارژن، بادام کوهی، پسته کوهی، بلوط، چنار و... است. بهعلت آبوهوای مناسب و وجود چشمهها و قناتها، این روستا هماکنون دارای باغات انگور فراوان میباشد.
دهقان چو تنور خود ازین هیمه برافروخت بگریست سپیدار و چنین گفت دگر بار
مهدی اخوان لنگرودی نخستین دفتر شعر خود را با نام سپیدار در سال ۱۳۴۵ با مقدمهٔ محمود پاینده لنگرودی چاپ کرد. از دیگر آثار وی میتوان به چوب و عاج (۱۳۶۹)، آبنوس بر آتش (۱۳۷۰)، خانه (۱۳۷۵)، سالیا (۱۳۷۸)، گل یخ (برگزیده اشعار ۱۳۷۸) اشاره کرد.
با نام «علی میرمیرانی» سه اثر صوتی نیز منتشر شدهاست؛ «به لهجهٔ سپیدار» که نوشتهٔ خود اوست و «داش آکل» صادق هدایت که هر دو اثر با استقبال روبهرو شدهاند. کتاب صوتی «سال هزار و سیصد و خستگی» نیز کتاب صوتی دیگر اوست.
این روستا در دهستان سپیدار قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۵، جمعیت آن ۲۳۵ نفر (۴۷خانوار) بودهاست.
ثابت قدمست چون چنار از دم او آن کو چو سپیدار که بی رعشه نبود
بادام به از بید و سپیدار به بار است هرچند فزون کرد سپیدار درازا
چو آید درگه لیلی پدیدار شوی زرد و بلرزی چون سپیدار
از آن سال تا امروز، او مسئولیتهایی چون مدیریت باشگاه کتاب افق، عضویت در شورای مباحث نظری و رمان نوجوان کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان و دبیری مجموعههای رمانهایی که باید خواند (نشر پیدایش)، مجموعهی کلاساولی، کتاباولی (نشر افق) و کارگروه بازآفرینی (انتشارات فنی ایران | کتابهای نردبان) را بر عهده داشته و هماکنون سرویراستار بخش کودک و نوجوان نشر افق است. او همچنین، داوری جایزههایی مانند پروین اعتصامی و کتاب سال وزارت ارشاد، جشنوارهٔ سپیدار، جشنوارهٔ کتاب برتر و ادبیات کودک شیراز و کتاب سال شورای کتاب کودک را نیز در کارنامهی خود دارد.
دلیران از نهیبش روز کوشش همی لرزند چون برگ سپیدار
آن قصه شنیدید که در باغ، یکی روز از جور تبر، زار بنالید سپیدار
بشکست و بکند سرو آزاده بنشاند به جای او سپیداری
چو بفشاند ز شاخ علم خود بار رباید رعشه از برگ سپیدار
همی بالدت تن سپیداروار ز بیدانشی مانده جان چون خلال
از مهمترین کوههای استان میتوان به کوه بل با ۳۹۴۳ متر ارتفاع، کوه گر با ۳۱۰۹ متر ارتفاع، خرمن کوه با ۳۱۸۳ ارتفاع، کوه تودج با ۳۱۵۰ متر ارتفاع، کوه ختابان بوانات با ۳۳۶۲ کوه سپیدار واقع در فرمشکان کوار و خفر و میمند با ۳۱۷۰متر ارتفاع، کوه قلات بوانات با ۲۵۵۰ ارتفاع و کوه قند یله با ۲۳۵۰ متر ارتفاع اشاره نمود.
تا نبود بار سپیدار سیب تا نبود نار بر نارون
قسمت شرقی شهر بیشتر بازار و مراکز اقتصادی شهر را در خود جای داده، خیابانهای نادری (سلمان فارسی) و امام خمینی (پهلوی) و آزادگان (۲۴متری یا ششم بهمن یا رضاشاه کبیر) و شریعتی (۳۰ متری یا کوروش کبیر) و باغ شیخ (ادهم) و طالقانی (شاپور) و زند (اباذر) مرکز قسمت شرقی شهر هستند و همچنین محلههای معروف پادادشهر، آریاشهر، زیباشهر، سپیدار، مهدیس، باهنر، حصیرآباد، رسالت، منبع آب، کوروش، کوت عبدالله زیتون کارمندی، شهرک نفت در این قسمت از شهر واقعاند.