سپاسگزار
معنی کلمه سپاسگزار در فرهنگ معین
معنی کلمه سپاسگزار در فرهنگ عمید
معنی کلمه سپاسگزار در فرهنگ فارسی
معنی کلمه سپاسگزار در ویکی واژه
riconoscente
سپاسدار، شاکر.
جملاتی از کاربرد کلمه سپاسگزار
پس از این قضایا، وی که از زندگی سر خوردهاست، نخست به فلسفه و سپس به مذهب روی میآورد، یک آئین سپاسگزاری برای ایسیس (الههٔ وفور نعمت در مصر باستان، خواهر و همسر اوزیریس، خدای مصر باستان) به جای میآورد که این آئین، شباهت بسیاری به نیایش یک نفر مسیحی برای حضرت مریم دارد.
سپاسگزار خواهم شد اگر این بیانیه را به اطلاع فدراسیون صهیونیسم برسانید.
با درک این خطر، الک برای نجات شعبدهباز دست به کار میشود و در این راه، از جادوی کلاه استفاده میکند. پس از این، او و پرستو ستایش تماشاگران را به دست میآورند. پرستو نیز به شکلی سپاسگزار، هویج را (با استفاده از تواناییهای جادوگریاش برای بازگردانی هویج به حالت اصلی) به الک میدهد. پس از این، پوستر جدید شعبدهباز نمایش مییابد که خرگوش هم در آن دیده میشود (بر خلاف پوستر نخست که کلاه در دست شعبدهباز بود) و این پوستر، نمایشی با تمرکز بر خرگوش را تبلیغ میکند.
بدین ترتیب آشکار شد که عقل سلیم و رای درست و طبع راست حکم میکند که سپاسگزاردن نعمتهای خداوند تعالی واجب نیست.
از خطبه های امیرمؤمنان(ع): به خدا سوگند که این روی پوش را چندان وصله زده ام که از وصله زنش دیگر شرم همی برم. بمن گفتند که این جامه بدور نیندازی؟ گفتم: از من دور شو چه صبحگاهان آن کسان که شب راه درنوردند، سپاسگزارده شوند.
سرانجام داریوش پس از دریافت گزارشهای گوناگون، از شوش بهسوی آسیای صغیر به راه افتاد و تا «بسفر» پیش راند. «ماندروکِلِس» به سفارش شاهنشاه، پلی از کشتی بر روی بسفور زد. داریوش از کار معمار «ساموسی» سپاسگزاری کرد و به او پیشکشهای گرانبهایی بخشید. به دستور «ماندروکلس» پردهای از داریوش بزرگ کشیدند که او را تکیه زده بر تخت شاهی نشان میداد در حالی که سپاه او آمادهٔ گذشتن از پل بود. او پس از چندی این اثر را در شهر خود به معبد الاهه هِرا پیشکش کرد.
بعضی از پروتستانها از واژههایی چون مراسم الهی یا مراسم پرستش (و اغلب فقط مراسم)[الف]، بیشتر از خود واژه عشای ربانی استفاده میکنند. در مسیحیت شرقی و کلیسای کاتولیک شرقی برای جشن سپاسگزاری واژههای دیگری همچون مناجات الهی استفاده میشود.
خداوند تعالی فرموده است: «هل جزاء الاحسان الا الاحسان » بنگر تا چگونه نکوئی کند و جزایش نام دهد و حق آن دقایق بگذار و آن که ترا بدین راهها داند، سپاسگزاری کن.
در آسایش سپاسگزار است. به دشمن نیز ستم نکند. و بهر کسی که دوست دارد دست به گناه نزند. پیش از آن که بهر او شاهد آرند، بر حق اعتراف کند.
نیز فرمود: کسی از تندی و سخط کس نبرد، سپاسگزاری نعمت نکند. وی را از فضیلت علی(ع) پرسیدند که کسی در آن شریک وی نیست.
در آن سالها، ارنستو سامپر، رئیسجمهور کلمبیا از کمک ارامنه قدردانی کرد. وی گفت: ما از ارمنیانی که در آن شرایط سخت به ما کمک کردند سپاسگزاریم. کمک ارامنه صرفاً کمک مالی نبود. گروههای بزرگی از ارامنه-آرژانتین در بازسازی شهر مشارکت داشتند.
حکیمی گفت: کسی که در سخن گفتن کوتاهی کند، قدرش بالا گیرد. و کسی که در سرزنش و عتاب فزونی نکند، سپاسگزاریش واجب بود. از این رو باید سخت نرم و عتابت لطیف بود.
چون دبیر از شیوا زبان نامه فرو خواند، سردار در اندیشه فرو ماند. دیگر دوستان نیز از گوشه و کنار یار خواری را در راست داشتن یاری کرده یکباره از مکافاتش چالش برگشت و به آزار و مالش سخن چین یاوه درا فرمان راند. هر چه خواست کرد، هر چه داشت برد و بیش از آنچه در بند نگارش و گزارش آید، به باره من اندر سخن های زیبا فرمود. چندی بر این روش انجمن ها ساخت تا زنده بود با من راه خشنودی سپردی و به پاسداری و سپاسگزاری نام بردی.
و سپس بنگر که خرد روشن تو چگونه به ضرورت سپاسگزاری نعمت دهنده ی تو اشاره کند. نیز بنگر که بین مردمان آیا کسی از پدر و مادر تو بیش به تو نعمت دهد؟ و بیش از آن رو به سپاس و نیکوکاری تو شایسته است؟
زیرا که آنچه شما بصورت ترس از جزا و گمان عقاب دلیل وجوب فوق شمرده اید، هنگامی هم که بنده بوظایف سپاسگزاری و لطایف حمد خویش قیام کند، موجود است.
ناشر کتاب از تو میخوانم محتوای این کتاب را «یک قدردانی پراحساس از سیزده آمریکایی پیشگام و همچنین قدردانی نسبت به اندیشههایی که ملت ما را شکل دادهاند» توصیف کردهاست. در این کتاب از شخصیتهایی چون آبراهام لینکلن، نیل آرمسترانگ، مارتین لوتر کینگ و حتی گاو نشسته سپاسگزاری شدهاست.
این چنین کس، قطعا حکم خواهد کرد که کسی که از سپاسگزاری آنهمه لطف روی گرداند و از حمد آنهمه قدرتی که روز و شب و آشکارا و پنهان او را زیر منت خود دارد، غفلت ورزد، نه فقط مستحق مذمت و ملامت که در خور بزرگترین و سخت ترین پادافره ها و جزاهاست.