سوگ

سوگ

معنی کلمه سوگ در لغت نامه دهخدا

سوگ. ( اِ ) مصیبت. غم. ماتم. اندوه. ( برهان ) ( جهانگیری ). ماتم. ( غیاث ). غم و ماتم بخلاف سور. ( آنندراج ) :
زمانی برق پرخنده زمانی رعد پرناله
چنان مادر ابر سوگ عروس سیزده ساله.رودکی.بخون پدر من جگرخسته ام
کمر برمیان سوگ را بسته ام.فردوسی.بسوگ سیاوش همی جوشد آب
کند چرخ نفرین بر افراسیاب.فردوسی.بسا جنگ جویا که نزد توآمد
سیه کرد در سوگ او جامه مادر.فرخی.در این سوگ بودند و غم یکسره
که گرشاسب زد نعره ای از دره.اسدی.گردون ز مشک و زعفران سازد حنوطاختران
بر سوگ آن دامن تران دَرَّد گریبان صبح را.خاقانی.ز شیرین یاد بی اندازه میکرد
بدو سوگ برادر تازه میکرد.نظامی.دل پرخون در این هیئت بمانده ست
فلک پشت دوتا در سوگ بنشست.عطار.ور ز رنج تن بود از درد سوک
ریسمان بگسست و هم بشکست دوک.مولوی.رجوع به سوک شود.

معنی کلمه سوگ در فرهنگ معین

(اِ. ) نک سوک .

معنی کلمه سوگ در فرهنگ عمید

۱. مصیبت، ماتم، عزا.
۲. غم، اندوه: سوی زال رفتند با سوگ و درد / رخان پر ز خون و سران پر ز گرد (فردوسی: ۱/۳۱۷ ).

معنی کلمه سوگ در فرهنگ فارسی

ماتم، مصیبت، غم، عزا، اندوه
( اسم ) ۱ - مصیبت ماتم عزا . ۲ - غم اندوه حزن .
مصیبت و غم و ماتم و اندوه ماتم

معنی کلمه سوگ در فرهنگستان زبان و ادب

{grief} [روان شناسی] درد و غمی که فرد پس از فقدان چیزی، به ویژه مرگ فرد عزیزی، حس می کند

معنی کلمه سوگ در دانشنامه عمومی

سوگ پاسخ و عکس العملی به از دست دادن فرد یا چیزی که متعلق به یک شخص یا گروه خاص است خطاب می شود.
عوارض سوگ ممکن است به از دست دادن تمرکز یا مشکلات جسمی باشد که ابعاد عاطفی، رفتاری، فلسفی یا اجتماعی دارد. سوگ یکی از عوامل ایجاد غم نیز می باشد.
گریه از بخش های طبیعی سوگ است که نتیجه تحریک عواطف است و اگر بیش از اندازه باشد موجب مشکلات جسمی و روحی می شود.
سوگواری در کشورهای مختلف بر اساس آداب و سنت های مردمان آن ها متفاوت است.
سوگ از سوختن می آید. سوگوار /sōgˈvār/: سخت اندوهگین، عزادار، ماتم زده، مویَه گر. صفت سوگ ( اندوه بسیار ) + وار ( پسوند، گونهٔ دیگری از بار؛ نگ. ـ وار ) . سوگ از ریشهٔ suč ”سوز“ اوستایی است، فریدون جنیدی درباره واژه سوگوار می نویسد «بار بر سوز و درد، کسی که بر توده ای از آتش نشسته باشد».
سوگ (فیلم ۲۰۱۰). «سوگ» ( انگلیسی: Bereavement ( film ) ) فیلمی در ژانر ترسناک و اسلشر است که در سال ۲۰۱۰ منتشر شد.
• مایکل بین
• الکساندرا داداریو
• جان سوج
• اسپنسر لیست
• نولان جرارد فانک
• پیتون لیست

جملاتی از کاربرد کلمه سوگ

اگر ماندنی شد جهان بر کسی بمان در غم و سوگواری بسی
تا توانی عجز و زاری پیش گیر در حیوة خویش سوگ خویش گیر
جانا به جز از یاد تو در سر هوسم نیست سوگند خورم من که به جای تو کسم نیست
جان شیرینم نباید جز برای مهر دوست بر همام او را به مهر خویش سوگندی بود
ترا بخواهم سوگند داد و دست به دست گرفت خواهم آن خواه شای و خواه مشای
سوگند خورده‌ای که از این پس جفا کنی سوگند بشکنی و جفا را رها کنی
مجنون چو اسیر دید در بند زن را به خدای داد سوگند
تا یافت عزت از تو مکان گوالیار سوگند خورده چرخ بجان گوالیار
سوگند می خورم به الف لام میم یاد کز وی ضمیر مومن نور حکم گرفت
آنکه هم در عقل ممنوعست و هم در شرع شرک جز به ذاتش گر به عزم وقصد سوگندی خوری