سوزانی
معنی کلمه سوزانی در فرهنگ فارسی
جملاتی از کاربرد کلمه سوزانی
اگر به دوزخ آشفته را بسوزانی که دل ز حب ده و چار برنمیگیرد
نیست داغت به دل از لاله عذاران، زاهد خبری می شنوی ز آتش سوزانی چند
خویش را ساخته آماده سد شعله خسی گرم همصحبتی آتش سوزانی بود
سرنگون سازیم شهرستان شان هم بسوزانیم خانمان آن
بت بسوزانید و جان کافران جمله را ویران کنید ای پردلان
هر دو گریانیم و هر دو زرد و هر دو در گداز هر دو سوزانیم و هر دو فرد و هر دو ممتحن
اگر بزخم زبان برنیارم آتش از آب مرا چو شمع روا باشد ار بسوزانی
عشق هندو به همه حال بود سوزانتر که در انگشت بود عادت سوزانی نار
برحذر باشی ز سوزانی و اف و پف کنی تا دهان مرده ریگت را نسوزی خم زنی
در تاریخنگاریهای اروپا نوشته شده که خشایارشا بعد از ورود به آتن آن شهر را به تلافی شهر سارد پایتخت لیدیه که یونانیان سوزانیده بودند، سوزانید و ویران کرد.
گر تو در مجمره غم دل ما سوزانی همچنان بوی تو یابند ز خاکستر ما
آب هوای این مناطق در تابستان اکثراً معتدل و در زمستان آب و هوای خیلی سرد دارد. در بعضی نواحی و درههای کوه پامیر کوه بابا سفیدکوه هندوکش سالنگها بامیان و غور بارش برف و یخبندان الی تابستان طول میکشد. در بعضی نواحی راه بندی ۹ماه طول میکشد. ارتفاعات پست و بلند این مناطق باعث بادهای شدید و بالا رفتن دما شده است. این مناطق تابستانهای سوزانی ندارند و آب و هوایشان در تابستان معتدل است.