سوخ

معنی کلمه سوخ در لغت نامه دهخدا

سوخ. ( اِ ) پیاز است و به عربی بصل خوانند. ( برهان ) ( جهانگیری ) ( اوبهی ) ( فرهنگ رشیدی ) :
می نیابم نان خشک و سوخ شب
تو همه حلوا کنی در شب طلب.کسایی.

معنی کلمه سوخ در فرهنگ عمید

۱. پیاز.
۲. پیازی که زیر زمین در ریشۀ گیاه تشکیل می شود و اگر آن را سال دیگر زیر خاک کنند گیاه از آن می روید، مثل پیاز نرگس و برخی گیا هان دیگر: من نیابم نان خشک و سوخ شب / تو همه حلوا کنی در شب طلب (کسائی: لغت نامه: سوخ ).

معنی کلمه سوخ در فرهنگ فارسی

( اسم ) ۱ - پیاز بصل . ۲ - پیازی که زیر زمین است مانند پیاز نرگس .

معنی کلمه سوخ در فرهنگستان زبان و ادب

{bulb} [کشاورزی- علوم باغبانی] اندام اختصاصی شدۀ زیرزمینی و اغلب پوشیده از فلس های ضخیم گوشتی که دربرگیرندۀ محور ساقه ای کوتاه و گوشتی و به طور معمول عمودی باشد متـ . پیاز

معنی کلمه سوخ در دانشنامه آزاد فارسی

سوخ (corm)
ساقۀ کوتاه و متورم زیرزمینی. با برگ های فلسی محافظتی احاطه شده است. نمونۀ آن در گیاهان جنس زعفران Crocus دیده می شود. این اندام محل ذخیرۀ موادغذایی و وسیله ای برای تولیدمثل رویشی است و گیاه با کمک آن می تواند فصل نامساعد را بگذراند. در طول سال، با مصرف ذخایر موادغذایی، برای تولید شاخه های برگ دار و گل از جوانه های جانبی، سوخ تحلیل می رود. در مرحلۀ بعد، در قاعدۀ این شاخه ها و در بالای سوخ قدیمی چندین سوخ جدید تشکیل می شود.

معنی کلمه سوخ در ویکی واژه

اندام اختصاصی‏شدۀ زیرزمینی و اغلب پوشیده از فلس‌های ضخیم گوشتی که دربرگیرندۀ محور ساقه‏ای کوتاه و گوشتی و به‏طور معمول عمودی باشد

جملاتی از کاربرد کلمه سوخ

در سال ۲۰۰۵، به علت اینکه شاخص آلودگی هوا به بالای مقدار ۵۰۰ افزایش پیدا کرد در پورت کلانگ وضعیت اضطراری اعلام گردید. مالزی برای کنترل و مهار سوختن پوده، به مسئولان اندونزی کمک کرده است.
هیچ پروا نیستش از سوختن باید از اوعلم عشق آموختن
آن علیل از سینه آهی برفروخت کز تف آن آه نه افلاک سوخت
آتش سودای تو جانم بسوخت یک شررش هر دو جهانم بسوخت
مهم‌ترین مزیت خودروهای هیبریدی مصرف سوخت پایین و در نتیجه آلایندگی کمتر می‌باشد که باعث شده این خودروها به خودروهای سبز نیز شهرت پیدا کنند.
آن دل که تو سوختی ترا شکر کند
شد در سر شمع و شمع را شب همه شب از سوختن خویش بدو پروا نه
همچنین این شرکت حدود دو هزار و ۳۰۰ جایگاه عرضه سوخت، در سراسر کشورهای اسکاندیناوی، لهستان، حوزه بالتیک و روسیه دارد و حدود ۱۷ هزار کارمند و کارگر در جایگاه‌های عرضه سوخت این کشور و همچنین دو هزار نفر در بخش‌های ستادی کشورهای اروپایی مشغول به کار می‌باشند.
تا بریشم در وجود خود نسوخت در مفرح کی تواند دل فروخت
می توان در عاشقی دیدن عیار مرد کار سوختن عیب و هنر ظاهر نماید عود را
دامنت دود دل عود گرفت و خوش شد تا بدانی که دم سوختگان را اثرست
در چارسوی حکم چو بانگ بلا بخاست جانهای پاک سوخته پیش صلا کشد
زآتش غم سوختند از بس به تن گل‌های داغ پوست بر اعضا اسیران ترا گلدام شد