سوا. [ س َ ] ( اِ ) جدا. سیوا [ در لهجه خراسانی ]. رجوع به سوا کردن شود. سوا. [ س َ ] ( ع ص ، اِ ) سَواء. برابر. برابری. ( غیاث ). سواء. یکسان. برابر. - سلیمان سوا ؛ سلیمان مانند. همتای سلیمان : آن کو بملک و فصل خطاب و بحکم عدل امروز با گذشته سلیمان سوا شده ست.ناصرخسرو.رجوع به سواء شود.
۱ - ( اسم ) وسط میانه . ۲ - یکسان معادل برابر . ۳ - جز مگر غیر ( از ) : از دودمان سطنت سوای او و شاه شجاع پسرش دیاری نماند ( عالم آرا ) . برابر و برابری سوائ یکسان برابر
معنی کلمه سوا در دانشنامه عمومی
سوا (ادیان هندی). سِوا ( پنجابی: ਸੇਵਾ، انگلیسی: Seva ) ، در آیین هندو و بعد از آن در سیک، یک خدمت فداکارانه است که بدون هیچ گونه انتظار از نتیجه یا جایزه برای انجام آن انجام شده است. چنین خدماتی می تواند به نفع سایر انسانها یا جامعه باشد. Seva به معنای 'خدمات' است، اشاره به تلاش های فداکارانه برای رفاه حال همه. تفسیر جدیدتر این کلمه «فداکاری به دیگران» است. Seva کوتاه کلمه kar seva است که از واژه های سانسکریت kar به معنای دستان یا کار کردن و seva به معنای خدمت گرفته شده است. در پنجابی، کلمه seva همچنین به معنای «پرستش، ستایش، ادای احترام از طریق عمل عشق» است. در نوشته های گوروهای سیک، این دو معنی seva ( خدمت و عبادت ) ادغام شده اند. انتظار می رود Seva کاری عاشقانه باشد که بدون میل و قصد و تواضع انجام می شود. کار سوا اغلب به عنوان «کار داوطلبانه» ترجمه می شود. داوطلب کار سوا کار سواک ( kar sevak ) نامیده می شود. کار سواک کسی است که خدمات خود را آزادانه به یک هدف دارمی ارائه می دهد. این اصطلاح از واژه های سانسکریت kar ( دست یا کار ) و sevaka ( بنده ) گرفته شده است. سیک ها از اصطلاح کار سواک برای نشان دادن افرادی استفاده می کنند که در خدمت به دین و جامعه مشغول به خیرخواهی نوع دوستانه و تلاش های بشردوستانه هستند. Sevadar ( پنجابی: ਸੇਵਾਦਾਰ ) ، به معنای واقعی کلمه "پشتیبان seva"، واژه پنجابی دیگری برای داوطلب است که seva را اجرا می کند، از ریشه های سانسکریت seva و dhṛ گرفته شده است. ایده خدمت فداکارانه ( seva ) در تعدادی از ادیان یک مفهوم مهم است زیرا خداوند تصور می شود که به رفاه دیگران و همچنین رفاه خودی تمایل دارد. خدمت به دیگران عملی عبادی در نظر گرفته شده است که به طور غیرمستقیم به خدا بندگی می کند و زندگی دینی دارد که برای دیگران سودمند است. افراد از هر مذهبی در این سرویس گنجانده می شوند.
جملاتی از کاربرد کلمه سوا
او حدیث امین به جای بماند بشد و صد سوار در صف راند
دم اسب دیگر سواری گرفت بگرداند بر گرد سر از شگفت
یک حدیثست و صد هزار ورق یک سوارست و صد هزار فرس
از باشگاههایی که در آن بازی کردهاست میتوان به سوانزی سیتی، تیم ملی فوتبال کاتالونیا، اسپانیول، ختافه و تیم ملی فوتبال زیر ۲۳ سال اسپانیا اشاره کرد.
طورگ بداندیش و چندی سوار برفتند در اندرون حصار
هر غباری که در فضای هوا گر پیاده و گر سوار کنند
پیاده همه کرد یکسر سوار دو اسبه سوار از پس کارزار
سوار اشک که راند به هر طرف گلگون چو خاک پای تو بیند روان فرو آید
مرا از هرچه باشد بیش یا کم یکی مسواک بود از مال عالم
اسپ داند اسپ را کو هست یار هم سواری داند احوال سوار