سه دختر

معنی کلمه سه دختر در لغت نامه دهخدا

سه دختر. [ س ِ دُ ت َ ] ( اِخ ) سه خواهران است که کنایه از سه ستاره باشد از بنات النعش. ( برهان ). بنات النعش. ( فرهنگ رشیدی ) :
نقشی از آن گرد سندسی سازد
بر سر هر سه دختر اندازد.خاقانی.آن سه دختر وآن سه خواهر پنج وقت
در پرستاری به یک جا دیده ام.خاقانی.

معنی کلمه سه دختر در فرهنگ معین

( ~ .دُ تَ ) نک سه خواهران .

معنی کلمه سه دختر در فرهنگ فارسی

بمعنی سه خواهران است که کنایه از سه ستاره باشد از بنات النعش بنات النعش

جملاتی از کاربرد کلمه سه دختر

سه دختر بیامد چو خرم بهار به آرایش و بوی و رنگ و نگار
و به این جهت سید عرب و عجم فرمود که «کسی که زحمت کشد در تحصیل نفقه عیال، مانند کسی است که در راه خدا جهاد کند» و فرمود که «هر که نماز او نیکو، و عیال او بسیار، و کم مال باشد، و غیبت مسلمین را نکند با من در بهشت خواهد بود، مثل این دو انگشت من که با یکدیگر» و فرمودند که «بعضی از گناهان هست که هیچ چیز کفاره آن نمی شود مگر زحمت در طلب معیشت» و فرمود که «هر که را سه دختر باشد و به ایشان نفقه دهد و احسان نماید تا آنها از تربیت پدر مستغنی شوند خدای تعالی بهشت را بر او واجب می کند» و شکی نیست در اینکه خمود از شهوت و ترک نکاح، باعث حرمان از همه این فواید می شود.
سه دختر بدم چون سه خرم بهار ز من بستد آن دیو ناهوشیار
از فیلم‌هایی که وی در آن نقش داشته است می‌توان به مهمان ناخوانده هالیوود، سه دختر هالیوودی، جوانان مبارز و پرستار شب اشاره کرد.
سه دختر نشسته چو تابنده خور فکنده یکی فرش نرم از بلور
دادم دو پسر خدای و سه دختر هر پنج بزاده از یکی مادر
او سه بار ازدواج کرد که حاصل دو ازدواج او جدایی زودهنگام بود و در ازدواج سوم صاحب سه دختر و یک پسر به نام بنیامین شد که مرگ بنیامین کوچک در پنج سالگی او را دچار اندوه و مصیبت بی‌پایانی کرد. او که در دوره‌ای از عمر خود به شغل معلمی مشغول بوده‌است به واسطهٔ فراز و فرودهایی که در مسیر زندگی‌اش قرار گرفت این شغل را از دست داد و دههٔ پایانی عمر خود را با مصائب و دشواری‌های فراوانی گذراند.
ابو الغد در سال ۱۹۵۱ با «جانت لیپمن» ازدواج کرد، او یک تحصیل کرده و دارای یک کتاب مشهور دربارهٔ قاهره بود؛ او سه دختر بنام‌های «لیلا، مریم و دینا و یک پسر بنام جواد» داشت، ازدواج آنها در سال ۱۹۹۱ با طلاق پایان یافت. در زمان وفات، وی شش نوه داشت.
بدو پیر گفت این سه دختر چو ماه به راه کیومرث و هوشنگ شاه
هم‌اکنون گریگوریان به همراه همسر و سه دخترش در آلمان زندگی می‌کند.
آگوستو پینوشه در ۲۵ نوامبر ۱۹۱۵ در شهر بندری والپاریزو واقع در شیلی زاده شد. پدرش ورا و مادرش آولینا در حدود سده نوزده میلادی به شیلی مهاجرت کرده بودند و از جمله مهاجرین شیلیایی محسوب می‌شدند. او مدارس ابتدایی و راهنمایی (مرحله دوم تحصیل) را در صومعه سن رافائل در شهر والپاریزو گذراند. در سال ۱۹۳۷ به هنگ چاکابوکو در پارگوته نام‌نویسی کرد و دو سال بعد در سال ۱۹۳۹ با درجه ستوان به هنگ میپو نکه پادگانش در شهر والپاریزو نقل مکان کرد و سپس دوباره در سال ۱۹۴۰ به مدرسه سواره نظام بازگشت. در سال ۱۹۴۳ با لوچیا هریارت ازدواج کرد این زن برای او پنج بچه به دنیا آورد که سه دختر (آینز لوچیا، ماریا ورونیکا، جاکولین ماری) و دو پسر (آگوستو اوسوالدو و مارکو آنتونیو) بودند.
چون وقت وفاتش نزدیک شد، همه مال خود را به درویشان داد. مریدی بر بالین او بود. گفت: ای شیخ! سه دخترک داری و دیه از دنیا فراز می‌کنی. ایشان را چیزی بگذار. تدبیر چه کرده‌ای؟
آرزو زن سلم است. فریدون پادشاه پیشدادی ایران که سه پسر داشت، سه دختر سرو شاه یمن را برای پسرانش به زنی گرفت. از میان این سه دختر آرزو که بزرگ‌تر بود زن سلم اولین پسر فریدون شد.
تو از هر سه دختر یکی برگزین که چون بینمش خوانمش آفرین
تعداد فرزندان وی هشت فرزند که پنج پسر با نام‌های محمد هادی، رضا، صادق، احمد، محمد و سه دختر می‌باشند.
از سال ۱۹۹۲، هاینز و همسرش شرکتی را اداره می کنند که شرکت ها و هتل ها را تجهیز می کند. این زوج سه دختر دارند.
هونلاین در نویشتتلاین، فرانکونیای علیا، متولد شد. او در سال ۱۹۰۶ با همسرش پائولا (نی دویملینگ) ازدواج کرد. این زوج صاحب سه دختر شدند که یکی از آنها در کودکی درگذشت. او در جنگ جهانی اول حضور داشت و طی آن به درجه سرگردی دست یافت. همچنین به دلیل خدمات در جنگ نشان صلیب آهنین درجه دو و درجه یک به او اعطا شد. پس از جنگ جهانی اول، از ۱۹۱۹ تا ۱۹۲۰ به عنوان فرمانده گروهان در فرایکور خدمت کرد. او اولین بار در سال ۱۹۱۹ در پادگان هنگ گارد محافظتی باواریا سخنرانی آدولف هیتلر را شنید. او تا سال ۱۹۲۳ در گروه ملی‌گرای یهود ستیز ارنست روم، به نام بوند رایش‌کریگس‌فلاگه (انجمن پرچم جنگ امپراتوری)، عضو بود.
بنن سه بار ازدواج کرده که هر سه بار به طلاق انجامیده‌است. او سه دختر بزرگسال دارد.
بدو گفت برگرد گرد جهان سه دختر گزین از نژاد مهان
من و جفت و سه دختر و دو پسر هفت دلخسته همچو عقد برن!