سه خوان. [ س ِ خوا / خا ] ( نف مرکب ، اِ مرکب ) جماعتی هستند که به اب و ابن و روح القدس قایل اند و دعوی پیروی حضرت مسیح کنند وآنان را سه خوانا گویند. ( آنندراج ). قومی از نصاری که سه خدا میخوانند خدای عز و جل ، عیسی و مریم علیهماالسلام. ( غیاث ). جماعتی را گویند که ایشان قایل بثالث ثلثه اند و آنها نوعی از نصاری باشند که ذات واجب را سه میدانند: خدا، مریم و عیسی. ( برهان ) : به یک لفظ آن سه خوان را از چه شک به صحرای یقین آرم همانا.خاقانی.
معنی کلمه سه خوان در فرهنگ معین
( ~ . خا ) (ص فا. ) قایل به تثلیت ، مسیحی .
معنی کلمه سه خوان در فرهنگ عمید
مسیحی، که قائل به سه اقنومِ اب، ابن، و روح القدس باشد.
معنی کلمه سه خوان در فرهنگ فارسی
( صفت ) قایل به تثلیث : مسیحی . جماعتی هستند که به اب و ابن و روح القدس قایل اند و دعوی پیروی حضرت مسیح کنند و آنانرا سه خوانا گویند
معنی کلمه سه خوان در ویکی واژه
قایل به تثلیت، مسیحی.
جملاتی از کاربرد کلمه سه خوان
به یک لفظ آن سه خوان را از چه شک به صحرای یقین آرم همانا
و اگر تمنای زوال نعمت از او نکند، بلکه مثل آن را از برای خود خواهد، آن را غلبه و منافسه خوانند و اگر زوال چیزی را از کسی خواهد، که صلاح او نباشد آن را غیرت گویند.
ابتدا سه خوانندهٔ اصلی و اولیه گروه، سامان رضاپور (سامان ویلسون)، مهراد مستوفیراد (مهراد هیدن) و سهراب مصطفوی (سهراب امجی) بودند. سیاوش جلالی (سیجَل)، علیرضا جزایری (علیرضا جیجی) و نسیم پاریزه (نسیم) نیز از سال ۱۳۸۴ به این گروه پیوستند.
طبع طامع را نباشد از گدایی چاره یی جز کف در یوزه نبود کاسه خوان طمع
ما که در مدرسه خواندیم بسی علم وکتاب دفتر عشق بتان نیز کتابی دگر است
آفت در طول سالهای دهه۱۳۳۰ (خورشیدی)، همراه با مهوش و شهپر، یکی از سه خوانندهٔ عامهپسند و پرطرفدار ایران بود. آفت را رقیب مهوش خوانندهٔ مردمی کافههای تهران میدانستند، اما لقب بلبل شرق در تئاترها و کافه کابارهها فقط متعلق به آفت بود. کار خوانندگی را در کافههای ساز و ضربی لالهزار شروع کرد.
گرچه زمینهٔ اجتماعی و فکری ملیگرایی در این نواحی به قرن هجدهم بازمیگردد، بیداری ملی و برانگیختهشدن احساسات ضدخارجی در این نواحی با فتوحات ناپلئون آغاز شد. ناپلئون در ۱۸ می ۱۸۰۴ خود را امپراتور فرانسه خواند، و یک سال بعد در ۱۷ مارس ۱۸۰۵ عنوان پادشاهی ایتالیا را به آن افزود. با سقوط ناپلئون در ۱۸۱۵ و بنابر تصمیمات کنگره وین، سرزمینهای ایتالیایی بین قدرتهای اروپایی؛ و بهویژه شهریاران اتریشی، تقسیم شدند.
زاده شد. او در خاطراتش میگوید ۵ ساله که بودم، پشت میکروفون رفته و شعر از حفظ میخواندم؛ و اولین شعری که حفظ کرده شعر (اشک یتیم) پروین بود که در مدرسه خوانده و آقای آذر، وزیر فرهنگ وقت به او گلدانی نقرهای هدیه میکند. پدرش رئیس اداره فرهنگ و مادرش معلم زبان انگلیسی بود. او پس از ازدواج به همراه شوهر خود به ارومیه سفر میکند و اولین بار گویندگی را در رادیو ارومیه با اخبار در سال ۱۳۳۶ شروع کرد. چند سال بعد فرزند او بیمار شده و او مجبور به عزیمت به تهران میگردد و در تهران ضمن گویندگی خبر در برنامه گلها مجری و گوینده میشود. آذر پژوهش هماکنون در فرانسه زندگی میکند.
چرخ سیاه کاسه خوان ساخت شبروان را نان سپید او مه، نان ریزهاش اختر
چهره از لوث سه خوانی پاک کن جامۀ شبرنگ بر تن چاک کن
که آن میزبان سیه کاسه خوان نهد تا به کشتن دهد میهمان
همچنین معبد داشکسن به (پارسی سنگشکن) باقیمانده از زمان سلسله ایلخانیان نیز از آثار تاریخی این استان است. این استان در مقطعی در زمان قاجار با نام ایالت خمسه خوانده میشد.
آمریکاییها در آن زمان «واقعاً تمام آنچه را که در چهارم ژوئیه شنیدهاند یا در کتابخوانهای مدرسه خواندهاند باور داشتند. اعلامیه استقلال، مانیفست سرنوشت آمریکا، لولهکشی جدید، رشد سیستم کارخانه، روزنامه صبح، و کلیسا اجتماعی بود. مال خودشان و همیشگی… آنها فقط کشوری را داشتند که میخواستند… و باور داشتند که همینطور خواهد بود، به جز وانهای بیشتر و قطارهای سریعتر، برای همیشه… برای آخرین بار در خاطره زنده همه میدانستند. دقیقاً معنای آمریکایی بودن چیست.»
مهبط روح القدس ناقوس او از سه خوانی سرگران ناموس او
واما اصول علم ریاضی چهار نوع بود: اول معرفت مقادیر و احکام و لواحق آن، و آن را علم هندسه خوانند؛ و دوم معرفت اعداد و خواص آن، و آن را علم عدد خوانند؛ و سیم معرفت اختلاف اوضاع اجرام علوی به نسبت با یکدیگر و با اجرام سفلی و مقادیر حرکات و اجرام و ابعاد ایشان، و آن را علم نجوم خوانند، و احکام نجوم خارج افتد از این نوع؛ و چهارم معرفت نسبت مؤلفه و احوال آن، و آن را علم تألیف خوانند، و چون در آوازها بکار دارند به اعتبار تناسب با یکدیگر و کمیت زمان سکنات که در میان آوازها افتد آن را علم موسیقی خوانند. و فروع علم ریاضی چند نوع بود، چون علم مناظر و مرایا و علم جبر و مقابله و علم جر أثقال و غیر آن.