سنگ تراش

معنی کلمه سنگ تراش در لغت نامه دهخدا

سنگ تراش. [ س َ ت َ] ( نف مرکب ) تراشنده سنگ. حجار. که سنگ میتراشد.

معنی کلمه سنگ تراش در فرهنگ معین

( ~ . تَ ) ۱ - (ص فا. ) کسی که کارش کندن ، تراشیدن ، صیقلی کردن و شکل دادن سنگ هاست . ۲ - (اِمر. ) صورت فلکی کوچکی در آسمان نیم کرة جنوبی .

معنی کلمه سنگ تراش در فرهنگ عمید

۱. کسی که سنگ برای ساختمان می تراشد.
۲. کسی که چیزهایی مانند مجسمه و ظرف های سنگی یا چیز هایی دیگر از سنگ می تراشد.

معنی کلمه سنگ تراش در فرهنگ فارسی

تراشنده سنگ . حجار . کسی که سنگ میتراشد .
( صفت ) ۱ - آنکه سنگ را تراشد تا در ساختمان به کاربرند . ۲ - کسی که مجسمه ها و اشیایی از سنگ سازد . ۳ - کلنگ و میل آهنی که سنگ تراشان بدان سنگ تراشند .

معنی کلمه سنگ تراش در فرهنگستان زبان و ادب

{Sculptor, Scl, Sculptor} [نجوم] صورت فلکی کم نوری در آسمان جنوبی (southern sky ) و در مجاورت صورت قیطُس

معنی کلمه سنگ تراش در دانشنامه آزاد فارسی

سنگ تراش (Sculptor)
(یا: حجّار) صورت فلکی نامشخص نیمکرۀ جنوبی آسمان. قطب جنوب کهکشان راه شیری در آن قرار دارد. اخترشناس فرانسوی، نیکلا دو لاکای، در ابتدا آن را ابزار سنگ تراش نامیده بود.

معنی کلمه سنگ تراش در ویکی واژه

کسی که کارش کندن، تراشیدن، صیقلی کردن و شکل دادن سنگ ه
صورت فلکی کوچکی در آسمان نیم کرة جنوبی.

جملاتی از کاربرد کلمه سنگ تراش

این اتاق‌ها در آخر دماغه کوه مبارک واقع شده‌است. دو اتاق از سنگ تراشیده وجود دارد که گویا از دوران ساسانی بازمانده‌است.
نخستین پیشرفت عمده در انتزاع، استفاده از اعداد برای نشان دادن تعداد بود. که اجازه می‌دهد تا سیستم‌هایی برای ثبت تعداد زیاد ساخته شوند. مصریان باستان سیستم قدرتمندی از اعداد را با هیروگلیف مشخص برای ۱، ۱۰ و قدرت ۱۰ تا بیش از ۱ میلیون ایجاد کردند. یک سنگ تراشیده شده در کارناک، که از حدود ۱۵۰۰ سال قبل از میلاد قدمت دارد و اکنون در موزه لوور پاریس نگه داری می‌شود، ۲۷۶ را ۲ صدها، ۷ ده و ۶ مورد نشان می‌دهد. و به همین ترتیب برای عدد ۴۶۲۲. بابلی‌ها دارای یک سیستم ارزش مکانی بودند که اساساً بر اساس اعداد ۱ و ۱۰ استفاده می‌شود، با استفاده از پایه شصت، به طوری که نماد برای شصت همان نماد برای یک بود - مقدار آن از زمینه تعیین می‌شد.
تا کی است این ستم ای سنگین دل عاشق از سنگ تراشیده نشد
سقف و دیوار و ستون هر مقام کرده از سنگ تراشیده تمام
از آثار کشف‌شده توسط باخنهایمر می‌توان به یافتن امضای سنگ تراشان نقوش قبر ناتمام داریوش سوم اشاره کرد.
نه هر که سنگ تراشید و نقش شیرین بست به تیشه ی هنر، این پیشه ختم کوهکن است
کنار در ورودی بقعه، سنگ سیاه تو خالی بزرگی به صورت سنگ قبر دیده می‌شود که نقش‌های زیبایی در چهار طرف آن حک شده‌است. در محوطهٔ اطراف بقعه، تعدادی سنگ تراشیده ظریف به صورت پلکان نصب شده که سنگ قبر سیاهی در قسمت کفش کن دیده می‌شود و کتیبه‌ای دارد که متأسفانه به سبب فرسودگی، نوشته هاش خوانا نیست.
«ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا عَبْداً مَمْلُوکاً» مفسّران را درین آیت دو قول است: یکی آنست که ربّ العزّه خود را مثل زد با معبود باطل که کافران وی را انباز گفتند، می‌گوید بنده‌ای عاجز مملوک که بر هیچیز پادشاه نه و او را توان انفاق نه با آن خواجه که ملک دارد و او را توان انفاق بود تا چنانک خواهد فراخ می‌زید و فراخ نفقه می کند، ایشان هر دو برابر و یکسان نه‌اند، اگر چه خلق ایشان یکسانست بمعنی یکسان نه‌اند که یکی عاجز است و دیگری قادر، پس چون برابر و یکسان دارند در عبادت خدای تعالی که قادرست و توانا و دانا بهمه چیز، خلق را دارنده و ایشان را روزی دهنده با بتی مرده از سنگ تراشیده، نه او را حرکت و قوّت، نه ازو نفع و ضرّ، آن گه گفت: «الْحَمْدُ لِلَّهِ» ای لیس الامر کما یفعلون و لا القول کما یقولون، ما للاوثان عندهم من ید و لا معروف فتحمد علیه انّما الحمد الکامل للَّه خالصا لانّه هو المنعم و الرّزاق، و لکنّ «أَکْثَرُهُمْ» یعنی جمیع الکفرة «لا یَعْلَمُونَ»، انّ الحمد لی لانّ جمیع النّعم منّی. و قوله: «هَلْ یَسْتَوُونَ» ذکره بلفظ الجمع و هما اثنان لانّ ما عدا الواحد جمع. قول دیگر آنست که ربّ العزّه درین آیت مثل زد کافر را و مؤمن را: «عَبْداً مَمْلُوکاً لا یَقْدِرُ عَلی‌ شَیْ‌ءٍ» مثل کافر است ربّ العزّه او را روزی داد و مال جمع کرد و وی را از آن مال هیچ خیر و نفع نه.