سلوت

معنی کلمه سلوت در لغت نامه دهخدا

سلوت. [ س َل ْ وَ ] ( ع اِمص ) بیغمی. ( غیاث ) ( دهار ) ( آنندراج ). خرسندی. ( دهار ) ( مهذب الاسماء ). سلوة اسم است از تسلی. ( منتهی الارب ) :
نه ز دولت نظری خواهم داشت
نه ز سلوت اثری خواهم داشت.خاقانی.بخوان سلوتم بنشاند و خوان حاجت نبود آنجا
که اشکم چون نمک بود و رخ زرین نمکدانش.خاقانی.شد سیاهی دیده دولت سپید
شد سپیدی چهره سلوت سیاه.خاقانی.چون دری میکوفت او از سلوتی
عاقبت دریافت روزی خلوتی.مولوی ( مثنوی ).رجوع به سلوة شود. || ( اصطلاح عرفان و تصوف ) سلوت فراغت باشد و به معنی خرسندی است ، زیرا هرگاه کسی از چیزی نومید شود خرسند شود و تا هنوز امید باشد خرسند نگردد و چون از نفس سلوت جوید بسوی دوست رود. ( مصطلحات العرفاء سجادی ص 224 ). || آرام و خوشی. ( غیاث ) ( آنندراج ). فراخی. زندگانی. ( منتهی الارب ).

معنی کلمه سلوت در فرهنگ معین

(سَ وَ ) [ ع . سلوة ] (اِمص . ) ۱ - شادی ، خوشی . ۲ - آرامش خاطر.

معنی کلمه سلوت در فرهنگ عمید

۱. خرسندی، شادی، خوشی.
۲. فراخی عیش.
۳. آرامش خاطر.

معنی کلمه سلوت در فرهنگ فارسی

خرسندی، شادی، خوشی، فراخی عیش، آرامش خاطر
۱ - شادی خوشی شادمانی . ۲ - تسلی .

معنی کلمه سلوت در ویکی واژه

شادی، خوشی.
آرامش خاطر.

جملاتی از کاربرد کلمه سلوت

آناتولی داودوویچ ۲۸ مارس سال ۱۹۶۵ در شهرستان «کاپیل» مینسک در جمهوری شوروی سوسیالیستی بلاروس تولد یافت. به خاطر اینکه در سال‌های آتی همراه با خانواده اش به سلوتسک منتقل شد، آموزش متوسطه اش را آنجا گذراند. سال ۱۹۸۹، از «مدرسه عالی توپخانه نظامی» سومی در کشور اوکراین فارغ‌التحصیل شد و در واحد نظامی ماوراء قفقاز و پایگاه نظامی غربی اتحاد جماهیر شوروی مستقر در آلمان خدمت کرد.
شد سیاهی دیدهٔ دولت سپید شد سپیدی چهرهٔ سلوت سیاه
ارسن اسلوتیوک (اوکراینی: Арсен Борисович Слотюк؛ زادهٔ ۲۸ دسامبر ۱۹۹۳) بازیکن فوتبال اهل اوکراین است.
دهد حزمت اندر وغا امن و سلوت دهد عزمت اندر بلا من و سلوی
شخصیت اِلن برای اولین بار در قرن سیزدهم در مجموعهٔ مرگ شاه‌آرتور و با نام دوشیزهٔ اِسکَلات ظاهر می‌شود. او در این داستان به خاطر عشق یک‌طرفه‌اش به لانسلوت می‌میرد رودخانه جنازهٔ او را که در قایقی قرار دارد به شهر کاملوت می‌برد. این شخصیت همچنین در یک نسخهٔ ایتالیایی با نام بانوی اِسکالوتا (قرن سیزدهم) ظاهر می‌شود که به احتمال زیاد بانوی شالوت از آن الهام گرفته شده‌است.
کس نداند جمال سلوت من ره ندارد کسی به خلوت من
بوری از اواخر سال ۱۹۴۹ شروع به آزمودن کار بر روی مواد نا مرسومی چون کرباس، کنف، چوب، پلاستیک، اکسید آهن، چسبهای پی وی سی و قیر نمود. در اواسط سال ۱۹۵۰ او چوب سوخته را وارد کارهای پارچه‌های کرباس خود کرد که قراضه‌های ورقه‌های آهن و همچنین ورقه‌های شفاف پلاستیک رنگی بر روی آن چسبانده شده بود. از سال ۱۹۷۹ خلق نقاشیهای ترک خورده خود را آغاز نمود. از سال۱۹۷۹ تا سال ۱۹۹۹ مجموعه‌ای از آثاری را خلق کرد که با مادهٔ صنعتی عایق سلوتکس کار شده بود.
در اوایل دوره استوارت، الهیات غالب کلیسای انگلستان هنوز کالوینیسم بود، اما گروهی از روحانیون مرتبط با اسقف لانسلوت اندروز با بسیاری از جنبه‌های اصلاح‌شده، به‌ویژه آموزه‌های آنها در مورد جبر، مخالف بودند. آنها به جای اصلاح طلبان به پدران کلیسا نگاه می‌کردند و ترجیح می‌دادند از کتاب دعای ۱۵۴۹ استفاده کنند. به دلیل اعتقاد آنها به اراده آزاد، این جناح جدید به عنوان حزب آرمینیان شناخته می‌شود، اما گرایش کلیسایی بالای آنها بحث برانگیزتر بود. جیمز اول سعی کرد بین نیروهای پیوریتن در کلیسای خود با پیروان اندروز تعادل برقرار کند و به بسیاری از آنها در پایان سلطنت خود ارتقای شغلی داد.
شاه آرتور نام فیلمی در ژانر درام تاریخی و ماجراجویی به کارگردانی آنتوان فوکوآ است که در سال ۲۰۰۴ اکران و سپس عرضه شد. این فیلم به نویسندگی دیوید فرانزونی و با بازی ستارگانی چون کلایو اوون در نقش اصلی، کیرا نایتلی در نقش ملکه گوئینویر، یوان گریفید در نقش لانسلوت به داستان زندگی شاه آرتور، پادشاه اسطوره‌ای بریتانیایی‌ها می‌پردازد. مس میکلسن، جوئل اجرتون، هیو دنسی، ری وینستون، استیون دیلین، استلان اسکاشگورد، و تیل شوایگر دیگر بازیگران فیلم هستند.
طیره‌ای گاه سلوت از اعدا خجلی وقت دعوی از احباب
یکی گوشه گزین از بهر خلوت که تا یابد دلت آرام و سلوت
ترک اوطان ز پی قصد خراسان گفتم عوض سلوت اوطان به خراسان یابم
روز نور و مکسب و تابم توی شب قرار و سلوت و خوابم توی
سلوتی نیست خلق را از کس سلوتِ روح خلوت آمد و بس
در نسخهٔ قرن پانزدهم ِ مرگ شاه آرتور اِلنِ آستلات دختر برناردِ آستلات که یکی از وفاداران شاه آرتور است می‌باشد. پدر او مسابقه‌ای با حضور پادشاه و تمامی شوالیه‌های دربار ترتیب می‌دهد. لانسلوت با وجود این که در ابتدا در لیست شرکت‌کنندگان نبود، قبل از مسابقه با برنارد و پسرانش دیدار می‌کند و تصمیم به شرکت کردن می‌گیرد.
لیک نوعی بود ز سلوت دل گر کنم شمه ای از آن تقریر
از لب و دندان من بدرود باد خوان آن سلوت که باری داشتم
کرتین دو تروا، نویسنده قرن دوازدهمی فرانسوی، لانسلوت و جام مقدس را به داستان اضافه کرد و سبب تبدیل‌شدن افسانه‌های آرتوری به یک ژانر مهم در ادبیات قرون وسطایی گردید. در داستان‌های فرانسوی، گاه تمرکز داستان از آرتور به دیگر شخصیت‌ها، مانند شوالیه‌های میز گرد، معطوف شده‌است. حتّی زمانی برخی از پادشاهان بریتانیا مانند چارلز دوم انگلستان، فکر می‌کردند شجره‌شان به آرتور بازمی‌گردد و حتی تصور می‌کردند استون هنج را آروتور بنا کرده. محبوبیت داستان‌های آرتوری بعد از قرون وسطی کاهش پیدا کرد تا اینکه در قرن نوزدهم دوباره توجهات به آن جلب شد. در قرن ۲۱، این افسانه در ادبیات، تئاتر، سینما، تلویزیون، کمیک و دیگر رسانه‌ها کماکان محبوب است.