سلطانیه

معنی کلمه سلطانیه در لغت نامه دهخدا

سلطانیه. [ س ُ نی ی َ ] ( اِخ ) نام یکی از دهستانهای بخش حومه شهرستان زنجان. و طرفین راه آهن و شوسه زنجان به قزوین واقع و هوای آن سردسیر است. چمن بزرگ آن که فعلا چندان اهمیتی ندارد و در ازمنه قدیم مهم و مشهور بوده است. قصبه سلطانیه که دارای آثار ابنیه باستانی است مرکز این دهستان است. این دهستان از 34 آبادی بزرگ و کوچک تشکیل و جمع نفوس آن در حدود 20 هزارتن است. قراء مهم آن بشرح زیر است : سلطانیه ، گزلدره ، بوئین ، خیرآباد، قره بلاغ ، سرخه دیزج قلعه ، ساریجلو، یوسف آباد، ترکانده ، سنبل آباد. قصبه مرکزی دهستان سلطانیه. بخش مرکزی شهرستان زنجان است. و دارای 4250تن سکنه است. آب آن از قنات و رودخانه محلی تأمین میشود. محصول آن غلات و بنشن است. آثار باستانی مطابق دفتر اداره باستانشناسی بشرح زیر است :
1- مقبره سلطان محمد خدابنده در عهد همان سلطان بین 703 و 716 هَ.ق. بنا شده است.
2- مقبره ملاحسن شیرازی قسمت باختری قصبه. تاریخ بنا اوائل عهد صفویه. ملاحسن یکی از علمای معروف در حکمت الهی بود و در زمان سلطنت شاه اسماعیل اول میزیسته.3- مقبره چلبی اوغلی در قسمت باختری قصبه تاریخ بناء اوایل قرن هشتم هجری و خانقاه مجاورش دارای تاریخ 733 است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2 ).

معنی کلمه سلطانیه در فرهنگ فارسی

( گنبد ) با مقبره اولجاتیو .از آثار و ابنیه بزرگ قدیمی که از زمان مغول بیادگار مانده گنبد سلطانیه است که از آثار اولجاتیو سلطان محمد خدابنده ( ۷۱۶ - ۷٠۳ ) میباشد. این بنا مسجدی است بسیار زیبا از حیث معماری و تزیین و بزرگی در دنیا مشهور است . گنبد مزبور در پنج فرسخی سمت شرقی شهر زنجان در داخل باروی شهر قدیم سلطانیه قرار گرفته و بنایی است هشت ضلعی که طول هر ضلع آن ۸٠ گز میباشد. بر روی این اظلاع گنبد بلندی قرار گرفته که ارتفاع آنرا ۱۲٠ گز نوشته اند. در قسمت بالایی آن ساختمان دور تا دور اطاقها و غرفه ها ساخته اند. خود گنبد از کاشیهای فیروزه بی رنگ پوشیده شده . سقف داخل اطاقهای بالا با گچ بریها و آجرهای رنگارنگ تزیین یافته . در حاشیه طاقها آیات قر آنی و اسمائ الله با خط جلی نوشته شده است . بعضی نوشته اند مقبره سلطان محمد خدابنده در داخل آن مسجد است و او این بنا و گنبد را برای مدفن خود قرار داده بود و برخی این قول را صحیح نمیدانند و گویند از اول این بنا برای مسجد جامع بوده و در حوالی آن گنبدی جهت مدفن شاه خدابنده ساخته شده که اکنون نیز باقی و برقرار است و عوام آنرا چهار سو میگویند.
نام یکی از دهستانهای بخش حومه شهرستان زنجان .

معنی کلمه سلطانیه در دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] معنی سُلْطَانِیَهْ: قدرت و توانم (هاء در آن هاء سکت است و جزء کلمه نمی باشد وتنها برای حفظ حرکت حرف آخر اضافه شده است )
ریشه کلمه:
سلط (۳۹ بار)ه (۳۵۷۶ بار)

معنی کلمه سلطانیه در ویکی واژه

یکی از شهرهای استان زنجان است که در ۴۳ کیلومتری شهر زنجان واقع است.

جملاتی از کاربرد کلمه سلطانیه

«یکی از افراد وابسته به این خاندان اظهار داشته‌است که جد بزرگ او در زمان قاجاریه با اسناد و احکام جهت عرض و دادگاهی عازم مرکز حکومت می‌شود، ولی در حوالی سلطانیه امروز بر اثر ابتلاء به بیماری درگذشت و اسناد مزبور نیز همان‌جا از بین می‌رود.»
ابوالحسن ماوردی (۳۶۴ تا ۴۵۰ ه‍.ق / ۹۷۴ تا ۱۰۵۷ میلادی) فقیه اهل سنت در دوره آل بویه و اوایل سلجوقیان بود و در بغداد می‌زیست. او ارتباط نزدیکی با خلافت عباسی داشت و آثار مهمی در تبیین فقه اهل سنت و به‌خصوص فقه سیاسی خلافت نوشت، که مهمترین شان کتاب الاحکام السلطانیه است. ماوردی در این کتاب می‌کوشد از مشروعیت خلافت عباسی دفاع کند و چارچوب حقوقی آن را در شرایط سیاسی زمانه خود تدوین کند. این کتاب را حسین صابری با نام آیین حکمرانی به پارسی برگردانده و انتشارات علمی و فرهنگی چاپ کرده است.
از آن خواجو از این منزل سفر کرد که سلطانیه بی سلطان نخواهد
اهل سنت با وجود اعتقاد به اینکه خلیفه خود محکوم به رعایت احکام شرعی است، تلاش کرده‌اند تا اعمال حاکمیت خلیفه را در چهارچوب احکام شرعی قرار دهند. در پی همین تلاش‌ها آثاری با عنوان الاحکام السلطانیه در قرن پنجم به نگارش درآمد که اساسی‌ترین مسائل خلافت را به صورت نظام‌مند تدوین کرد. اما در شیعه به جهت آنکه حکومت همواره متعلق به غیر بوده‌است، مسائل حکومتی کمتر مورد توجه عالمان شیعی قرار گرفته‌است و با این حال اندک رساله‌هایی در عصر آل بویه نوشته شده‌اند.
شهرستان‌های استان زنجان شامل شهرستان خدابنده، خرمدره، ابهر، طارم، ماهنشان، زنجان، شهرستان ایجرود، سلطانیه می‌باشند.
اوحدی را با چنین قوم اوفتاد راه سلطانیه و دارالسلام
اسدآباد، روستایی از توابع بخش مرکزی شهرستان سلطانیه در استان زنجان ایران است.
در بیروت تحصیلات خود را آغاز نمود و سپس در مصر شاگرد شیخ محمد عبده (سال ۱۳۲۰ هجری) گردید؛ و به مدت ۲ سال مجله نبراس را در بیروت منتشر کرد و سپس بعنوان استاد عربی در در مدرسه سلطانیه استخدام گردید؛ و بعنوان مدرس ارتش چهارم عثمانی در جنگ جهانی اول انتخاب شد. سپس به بیروت برگشت و بعنوان معلم به کار خود ادامه داد.
دیری نگذشت که قضیت معکوس شد و مجعولات دشمنان را حق پنداشت. تا کار بدین جا رسید، چون چنین دیدم هر چه پیش آمد تحمل کردم و آنچه خواستند دادم و آنچه از ناملایمات گفتند شنیدم، چندانکه آرزوی صد ساله از دل خصمای دیرینه بیرون رفت و شکایت به احدی نبردم و نمی برم، زیرا که چندانکه چونان امری شنیع و ناروا خاصه در اختیار بندگان جلالت ارکان فخر الامرا دام اقباله نسبت به من که از نیک خواهان قدیم ایشانم معلوم است از عالم بالا و تعلقات قضا و قدر است. در این صورت تحمل و بردباری و رضا و شکرگزاری خوشتر از روز اول، تا حال سررشته داوری را از دست تدبیر ربوده به قبضه تقدیر گذاشته ام. اگر سزاوار بی آبروئی و خرابی بودم بیش از آنها که دل دشمن خواست واقع گشت. جای شکایت و داوری نیست، و اگر به کسی نیز تظلم برم احدی یاوری نخواهد کرد. و چنانچه مظلوم و بی گناه بودم و هستم جناب اقدس الهی و کیفر اعمال و استحقاق صاحب اختیار ولایت و سردار لشکر و صدر مملکت را که پناه ستم رسیدگانند بر ریاست و سیاست خواهد داشت. تا حال شکیبائی ورزیده ام باز هم بردباری خواهم کرد. تا از صدر بارگاه غیب چه مقدر باشد، یعنی اگر اردوی کیهان شکوه در شرف حرکت نبود، و استیفای خدمت نواب اشرف والا و بساط بوس اولیای دولت علیه خاصه آن اشخاص که حضرت والا در رقم همایون نام برده اند بدلخواه میسر می شد، خودی به طهران می کشیدم. امروز آن مقام دست نخواهد داد، به شرط حیات و حکم نذر تا آخر ماه، عزم اندیش عتبات علیه جناب علی بن موسی سلام الله علیه خواهم گشت. در مراجعت خواه اردوی اسلام از چمن رجعت کرده باشد خواه هم چنان سلطانیه مضرب خیام جلالت باشد، محض زیارت بساط والا راه پیمای دارالملک ری خواهم آمد. در این قضیه که مرا روی داد از دوست و آشنا و کوچک و بزرگ یاری ندیدم، مگر نواب والا که دو سه مجلس سخن راند و حمایت فرمود و از گفتن کلمه حق خاموش نشد. تا قیامت ممنون و سپاس دارم، اینقدر درباره من و کسان بدانند که معادات خصمای ولایتی محض رشک و حسد و تنگ نظری و پست فطرتی است و این گونه عداوت را جز مرگ هیچ چاره نیارد کرد.
حوزهٔ انتخابیه ابهر، خرمدره و سلطانیه یکی از ۴ حوزه استان زنجان برای انتخابات مجلس شورای اسلامی است. این حوزه به مرکزیت خرمدره ۱ نماینده دارد.
چون با مرگ تیمور، نواحی تحت نفوذ میرزا ابابکر دستخوش آشوب و اغتشاش بود، برادر میرزا ابابکر - امیر زاده محمد عمر - او را دستگیر و در سلطانیه به زندان انداخت.
آل خرابه سی مربوط به دوره ایلخانی - دوره صفوی است و در شهرستان ابهر، بخش سلطانیه، دهستان سلطانیه، ۳۵۰۰ متری شمال شرقی روستای کاکا آباد واقع شده و این اثر در تاریخ ۱۸ شهریور ۱۳۸۷ با شمارهٔ ثبت ۲۳۲۵۰ به‌عنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.
البته در همان زمان کتاب دیگری با همین نام(الاحکام السلطانیه) توسط ابویعلی الفراء به نگارش در آمده بود که البته شهرت ماوردی را نیافت.
هر وفاتی که بسلطانیه واقع گردد تو یقین دان که بفریومد از آن خوشتر نیست