سلبی

معنی کلمه سلبی در لغت نامه دهخدا

سلبی. [ س َ با ] ( ع ص ، اِ ) ج ِ سلیب ، به معنی ربوده عقل. ( منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ). رجوع به سلب شود.
سلبی. [ س َ ] ( اِ ) گل مریم. ( گل گلاب ). || ( ص نسبی ) منسوب به سلب. ( از فرهنگ فارسی معین ).

معنی کلمه سلبی در فرهنگ معین

(سَ لْ ) [ ع . ] (ص . ) منسوب به سلب ، نفیی ، منفی .

معنی کلمه سلبی در فرهنگ فارسی

( صفت ) منسوب به سلب نفیی منفی : صفات سلبی .
گل مریم . یا منسوب به سلب

معنی کلمه سلبی در ویکی واژه

منسوب به سلب، نفیی، منفی.

جملاتی از کاربرد کلمه سلبی

و اما فهمیدن کیفیت صفات، از اینکه علم «حضوری» است یا «حصولی»، یا قدیمی است یا حادث، و مثل اینها، و بحث از حقیقت صفات، و همچنین حقیقت بعضی از احوال نشأه آخرت، مطلقا لزومی ندارد، بلکه در بعضی احادیث نهی از آنها شده، بلکه کافی است که همین قدر اعتقاد نماید که واجب تعالی شانه متصف به جمیع صفات کمالیه است، و منزه است از جمیع صفات و نقایص به نحو اشرف، یعنی اتصاف او به جمیع کمالات، و تنزه او از نقایص بر وجهی است که از آن اشرف متصور نیست، کو آن وجه را نفهمد و به حقیقت آن نرسد و همچنین اعتقاد کند که آنچه پیغمبر او فرموده صدق و مطابق واقع است، کو تفصیل و حقیقت بعضی از آنها ادراک ننموده باشد و واجب است، بر هر مکلفی که اعتقاد جازم و راسخ به جمیع امور مذکوره داشته باشد به نوعی که اطمینان و سکون از برای او حاصل شده باشد، و مجرد تصدیق به زبان بدون اطمینان قلب، در نجات اخروی و وصول به مراتب سعادت حقیقیه کمالیه کفایت نمی کند بلی، کو از برای حفظ خون و مال و حکم به طهارت و اسلام این ها احکام دنیویه کافی باشد، و بعد از آنکه اطمینان قلبی حاصل شود، نجات اخروی و رستگاری حاصل می شود، اگر چه اعتقاد و اطمینان او از دلایل حکمیه و «براهین کمالیه نباشد: زیرا که از شرع و عرف تکلیف به زیادتر از تصدیق و جزم به اعتقادات مذکوره ثابت نشده پس اگر از برای کسی اطمینان حاصل شود در اتصاف واجب به صفات کمالیه و تنزه او از «اوصاف سلبیه» به مجرد اینکه غیر از این نقص است، و نقص لایق پروردگار نیست کافیست از برای نجات.
هم آفتاب کفیم هم ماه بی کلفیم از انبیا خلفیم بر اولیا سلبیم
ابوسلبیخات بزرگ، روستایی از توابع بخش مرکزی شهرستان اهواز در استان خوزستان ایران است.
تا درین باغ و درین خان و درین مان منند دارم اندر سرشان سبز کشیده سلبی
برای مولوی نیز اصل اول عدم است؛ امری ناشناخته و فراتر از هرچه هست و خواهد بود؛ امری که هیچ است اما در همه چیز هست. بعدها در مغرب زمین هم این کلام فلوطین الهام بخش نحله‌های عرفانی همچون «اکهارت» آلمانی و همچنین الهیات سلبی دیوگنسیوی مجعول گشت.
فنای آن خفایت در لطیفه بود ز اوصاف سلبیه وظیفه
ولسوالی سنگِ تخت و بندر از شمال با ولسوالی‌های لعل و سرجنگل و دولت‌یار، از غرب به شهر چغچران و ولسوالی دولینهٔ غور، از جنوب با ولسوالی خدیر و قسمتی از ولسوالی اَشترلی و از شرق با ولسوالی اَشترلی سرحد دارد. آب وهوای این ولسوالی در فصول بهار، تابستان و خزان معتدل و در فصل زمستان سرد است. مرکز این ولسوالی در دهن «سلبیتو» ی بندر است و دارای ۲۹۰ قریه ۵۲۵۶ کیلومتر مربع مساحت و به تعداد ۵۹٬۰۴۳ نفر نفوس در سال ۱۳۹۹ است.
بوش در جنبش نودریافتگری شرکت کرد. در کارهای اولیه اش از تکنیک نقطه‌چینی استفاده می‌کرد، اما به خاطر آنکه بیشتر کارهایش در سبک دریافتگری است معروف شده‌است. او که شاگرد ایزودور وایدن بود، تحت تأثیر تئو فان ریسلبیرگ که در گروه دوازده نفری ملاقات کرده بود قرار گرفت.
چاک ماندست دلم چون دل خرما تا تو چاک داری ز پس و پیش ببسته سلبی
آیت- ظهور این امور شامله از ادراک و معرفت و شوق و هدایت و توجه و حرکت و عبادت به حسب کثرت وقلت تعینات ورتبت ظهور وجود بود و از این جهت در بیشتر مواضع تعبیر از نطق عام به اعتراف موجد به تسبیح فرمود، که از صفات سلبی است: و ان من شییء الا یسبح بحمده.
آنگه سلبی که داشت در بند پوشید در او به عهد و سوگند
سلسلبیل نطق را هم منبع این سرچشمه است سرنوشت موج فیضش لذه للشاربین