سفلی

معنی کلمه سفلی در لغت نامه دهخدا

سفلی. [ س ُ ] ( اِ ) دیگ آهنی را گویند که سرش گشاده بود. ( برهان ). دیگ آهنی را گویند که سرش گشاده بود و اهل هندکراهی خوانند. ( آنندراج ) ( شرفنامه ).
سفلی. [ س ُ لی ی ] ( ع ص نسبی ) نقیض عُلْوی. ( از اقرب الموارد ). در عربی به معنی پستی است که در مقابل بلندی باشد. ( برهان ). پست تر و این مؤنث اسفل است. بالکسر و بالضم و کسر لام منسوب به سفل که معنی پستی است. ( غیاث ) ( آنندراج ). ضد علوی. ( جهانگیری ) :
ترکیب تو سفلی و کثیف است ولیکن
صورتگر علوی و لطیف است بدو در.ناصرخسرو.ترا معلوم گرداند از این دریای ظلمانی
که او این عالم سفلی چرا بر خشک و تر دارد.ناصرخسرو.تا دایره گنبد معلق
بر مرکز سفلی مدار دارد.مسعودسعد.مدار ملکت عالم مراد خلقت آدم
قوام مرکز سفلی امام حضرت اعظم.خاقانی.- هفت سفلی ؛ زمین :
کنم قصدنه شهر علوی که همت
از این هفت سفلی نمود امتناعی.خاقانی.

معنی کلمه سفلی در فرهنگ معین

(سُ لا ) [ ع . ] (ص . )مؤنث اسفل ، پست - تر، پایین تر.
(سُ یا س یُ ) [ ع . ] (ص نسب . ) منسوب به سفل ، پایینی .

معنی کلمه سفلی در فرهنگ عمید

= اسفل
پایین و پست، پایینی.

معنی کلمه سفلی در فرهنگ فارسی

مونث اسفل، پست تر، پایین تر، پایین وپست، پایینی، نقیض علوی
( صفت ) منسوب به سفل پایینی زیرین مقابل علوی . یا عالم سفلی . جهان زیرین دنیا . مقابل عالم علوی جهان زبرین .
دیگ آهنی را گویند که سرش گشاده بوده ٠ دیگ آهنی را گویند که سرش گشاده بود و اهل هند آنرا کراهی خوانند ٠

معنی کلمه سفلی در ویکی واژه

منسوب به سفل، پایینی.
مؤنث اسفل، پست - تر، پایین

جملاتی از کاربرد کلمه سفلی

جان علوی در تن سفلی چسان گیرد قرار؟ صید وحشی چون شود آسوده در دام و کمند؟
ظاهر ز مظاهر جهات ذات منست گر علوی و سفلی است و گر جان و تنست
آقابیل سفلی، روستایی از توابع بخش مرکزی شهرستان فریمان در استان خراسان رضوی ایران است.
اصحاب سفلی، روستایی از توابع بخش سارال شهرستان دیواندره در استان کردستان ایران است.
سفلی ست خاک اگر چه نه بر مقتضای طبع همراه گردباد کشد سر بر آسمان
مطیع امر تو گر سفلی است اگر علوی عیال جود تو گر امهات اگر آبا
آدم دره‌سی سفلی، روستایی در دهستان انگوت غربی بخش مرکزی شهرستان انگوت در استان اردبیل ایران است.
دو روستای جداگانه به نام های آب‌یاریک سفلی و آبیاریک علیا در فاصله نزدیک (تقریباً ۵ کیلومتر) از هم هستند.
گه به طوف عالم علوی رود گه مطاف عالم سفلی شود
اشکان سفلی، روستایی است از توابع بخش مرکزی شهرستان سردشت استان آذربایجان غربی ایران.
و چون در آن سه سر از اسرار زکوه بیندیشد، بداند که منت نهادن از جهل بود و برای حذر کردن از منت، سلف مبالغت کرده اند و بر پای ایستاده اند پیش درویش و به تواضعی تمام پیش او نهاده اند، آنگاه سوال کرده اند که از من قبول کن و گروهی دست فرا پیش داشته اند تا درویش برگیرد و دست درویش بر زبر باشد که «الید العلیا خیر من یدالسفلی» کسی را سزد که منت برنهد.
آبشاران سفلی، روستایی در دهستان مشایخ از توابع بخش ناغان، شهرستان کیار در استان چهارمحال و بختیاری است.
قبرستان ابرده سفلی مربوط به سدهٔ ۹ ه‍.ق تا اواخر دوره قاجار است و در روستای ابرده سفلی واقع شده است. این اثر در تاریخ ۱۹ مرداد ۱۳۸۴ با شمارهٔ ثبت ۱۲۹۵۰ به‌عنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.
زمین سفلیان را آسمان است سرای علویان را آستان است
آزاربن سفلی، روستایی از توابع بخش رانکوه شهرستان املش در استان گیلان ایران است.
چون درآمد به مرکز سفلی گفت دین را هنوز تو طفلی
از آن بعالم سفلی درآمدم که مرا غریب دوست نهاد است و آشنا بی زار
بود بر خط حکمش سر چه سفلی را چه علوی را که آن را کاروان سالار و عالم کاروان بینی