سفاک

معنی کلمه سفاک در لغت نامه دهخدا

سفاک. [ س َ ف ْ فا ] ( ع ص ) خون ریزنده. ( مهذب الاسماء ) ( دهار ). بسیار خونریز. ( آنندراج ) ( منتهی الارب ) : و این سعدالدین فضلی و خطی داشت اما مردی پراکنده افاک و سفاک بود. ( المضاف الی بدیعالزمان ص 10 ). || بلیغ توانا بر سخن. ( منتهی الارب ).

معنی کلمه سفاک در فرهنگ معین

(سَ فّ ) [ ع . ] (ص . ) خونریز.

معنی کلمه سفاک در فرهنگ عمید

۱. خون ریز، بی رحم.
۲. [قدیمی] بسیارریزنده.

معنی کلمه سفاک در فرهنگ فارسی

بسیارریزنده، خونریز
( صفت ) خونریز .

معنی کلمه سفاک در ویکی واژه

خونریز.

جملاتی از کاربرد کلمه سفاک

«خمینی را در آینده، خون‌ریز، سفاک و فتاک، لقب خواهند داد».حسینعلی منتظری، در جلسهٔ خصوصی با حسین‌علی نیری، مصطفی پورمحمدی، سید ابراهیم رئیسی و مرتضی اشراقی در تاریخ ۲۴ مرداد ۱۳۶۷.
نگاه چشم سفاکش به سوی عاشقان هردم بدان ماند که ترک روم بر روی فرس باشد
عقل سفاک است و او سفاک تر پاک تر چالاک تر بیباک تر
او که سخن حقیقت دزدیده گوید تا ترا بخود تقرب افزاید اللّه به عقل در دیده و گوشها ببرد تا دیوانه شود. و او که از یافت گوید، اما از خبر گوید نداند کی او را باید گفت. و کی باید گفت؟ و مردمان را ننگرد، نداند کی دامن سوخته را نباید گفت، و مطمین را بنواید گفت آن مرد سفاک است او در سر آن شود آن سخن را ورا بکشد.
گاه با بهرام سفاکی به جنگ گه در آغوش آوری ناهید تنگ
ز یک نوعید با همنوع خود تا چند بی‌باکی چرا اینقدر بی‌رحمی چرا اینقدر سفاکی
این مهاجرت‌ها، بیشتر از قرن دوم به بعد بوده‌است؛ و لذا کمتر می‌توان به فرار آن‌ها به ایران از ترس حجاج بن یوسف شاهدی ذکر کرد. با این حال بعضی، اولین دسته از سادات علوی مهاجر را کسانی دانسته‌اند که از ظلم و جور امویان و به ویژه سفاکی‌های حجاج به این حدود پناه آورده‌اند.
الهی این ذره خاک را بار امانتی که افلاک از حمل آن ناله اشفاق بر آوردند بر پشت نهادی و دربیابانیکه هزار غول بیباک و دیو سفاک در مرغولهای نفاق اتفاق دارند روی دادی یاری کن تا چون شهاب ساطع از این میانه گذار آرم و مددکاری کن که چون نجم لامع از این ظلمت بیکرانه قدم برکنار گذارم (الهی) این مرغ حرین را در نهال امانت آشیان حاصل کردی و مار مبین نفس خیانت آئین را بعد در مقابل آن آوردی از گلزار توفیق گلی کرامت کن که درکام این مار بد انجام خار هلاکت زنم و از چنگ خیانت آن سامان ایمان بیرون افکنم.
ز ابرو فکنی سهام سفاک بی چله کس این کمان ندارد
ز سفاک گفتن چو گل برشکفته درین شیوه خود را مسلم گرفته
«خمینی را در آینده، خونریز، سفاک و فتاک لقب خواهند داد.»
ای ارتش عراق! اطاعت از این مخالف اسلام و قرآن نکنید و به ملت بگرایید و دست آمریکا را که از آستین صدام بیرون آمده است قطع کنید و بدانید اطاعت از این سفاک، مخالفت با خدای متعال است و جزای آن عار و نار است.»
خمینی را در آینده، خون‌ریز، سفاک و فتاک، لقب خواهند داد.
چو خط به خون شبابت نوشت چین جبین چو پیریت به سرآرند حاکمی سفاک
ز بی مهری و بدعهدی این گردون دون پرور ز سفاکی و دم سردی این خونخواره عالم