سفالت. [ س َ ل َ ] ( ع مص ) رجوع به سفالة شود. سفالة. [ س َ ل َ ] ( ع مص ) دون شدن. ( تاج المصادر بیهقی ) ( المصادر زوزنی ) ( دهار ). ناکسی. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ).
معنی کلمه سفالت در فرهنگ معین
(سَ لَ ) [ ع . سفالة ] ۱ - (مص ل . ) حقیر شدن . ۲ - (اِمص . ) حقارت .
معنی کلمه سفالت در فرهنگ عمید
پست شدن، فرومایه شدن، فرومایگی، پستی، ناکسی.
معنی کلمه سفالت در ویکی واژه
سفالة حقیر شدن. حقارت.
جملاتی از کاربرد کلمه سفالت
ای خاکنشینکسب ادب مفت سفالت اندیشهٔ چینی مکن این جنس خطاییست
چو خوش می می خوری از خون نابم اگر ننگی نیاید زین سفالت
روستای ارقین دارای مدرسه ابتدایی و دبیرستان دوره اول، خانه بهداشت، مسجد و حسینیه و دو نانوایی بربری و لواشی بوده و از امکاناتی همچون جاده آسفالته، برق، شبکه آب شرب و گاز طبیعی برخوردار می باشد. عمده مشکل این روستا عدم آنتن دهی تلفن همراه می باشد.
وان سفالت به سفل سازد جا درک اسفلت کند مأوا
سفالت این جهان ریحان او عمر به آب عشق ریحان تازه گردان
از فیلمها یا مجموعههای تلویزیونی که وی در آنها نقش داشته است، میتوان به آسفالت، دردسر قریبالوقوع و ایهرو اشاره نمود.
می خورم خون ز سفالی که تو می نوشی که چرا در لبت آلوده سفالت بینم
فاصله این روستا از کلیبر ۴۰ کیلومتر می باشد که از این میزان ۲۸ کیلومتر راه آسفالته (تا عمارت) و ۱۲ کیلومتر مابقی خاکی می باشد.
ال تپه سی مربوط به عصر آهن است و در شهرستان ماهنشان، بخش انگوران، دهستان انگوران، ابتدای روستای انگوران، غرب جاده آسفالت، در مجاورت خانهها واقع شده و این اثر در تاریخ ۲۷ بهمن ۱۳۸۷ با شمارهٔ ثبت ۲۴۵۸۱ بهعنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.
و بدان ای ملک که ایزد، تَعالی، ترا راعیِ رعیت و مراعیِ مصالح ایشان کردست، ازیشان بتیغ ستدن و بتازیانه بخشیدن و از آن ترک کلاه و طرفِ کمر آراستن مورثِ دو وبال و موجبِ دو نکالست یکی سفالتِ سائلی، چنانک گفتهاند: