سزاوار

معنی کلمه سزاوار در لغت نامه دهخدا

سزاوار. [ س ِ / س َ ] ( ص مرکب ) در لهجه مرکزی «سزاوار» از: سزا+ وار ( پسوند اتصاف ) پهلوی «سچاک وار» جزء دوم از «واریشن » ( رفتار کردن ، سلوک ). شایسته. قابل. لایق جزا و مکافات. ( از حاشیه برهان قاطع چ معین ). شایسته و سزای نیکی. ( آنندراج ). جدیر. ( دهار ) ( ترجمان القرآن ). خلیق. ( دهار ). درخور. به حق. مستحق :
ای آنکه غمگنی و سزاواری
وز دیدگان سرشک همی باری.رودکی.بمدحت کردن مخلوق روح خویش بشخودم
نکوهش را سزاوارم که جز مخلوق نستودم.کسائی.سزاوار تختی و تاج مهان
نیامد نباشد چو تو در جهان.فردوسی.نشستند و خوان می آراستند
سزاوار رامشگران خواستند.فردوسی.اندام شما بر بلگدخرد بسایم
زیراکه شما را بجز این نیست سزاوار.منوچهری.سپید است این سزای گنده پیران
دورنگ است این سزاوار دبیران.( ویس و رامین ).نتوانست دید کسی را که جای دور سزاوار باشد. ( تاریخ بیهقی ).
سزاوار جان بد اندیش تو
ببینی چو آرم کنون پیش تو.اسدی.بنگر و با کس مکن آن ناسزا
آنچه نداریش سزاوار خویش.ناصرخسرو.چو استر سزاوار پالان و قیدی
اگر از پی استرو زین حزینی.ناصرخسرو.هستی تو سزاوار همه ملک جهانرا
ایزد ندهد ملک جهان جز بسزاوار.معزی.تو برو زاویه زهد نگهدار و مترس
که خداوند سزا را بسزاوار دهد.سنایی.و آن درجت شریف و مرتبت عالی و منیف را سزاوار و موشح نتوانست گشت. ( کلیله و دمنه ).
ای سزاواری که هستی بر سری ابن السری
جز سری ابن السری نبود سزاوار سری.سوزنی.تویی که حجت تو تیغ قاطع است بر آن
که تو بمملکت بحر و بر سزاواری.ظهیرالدین فاریابی.سیاست را زمن گردد سزاوار
بدین سوگندهایی خورد بسیار.نظامی.تو چو خورشیدی و من چون ذره ای
کی من مسکین سزاوار توام.عطار.سزاوار تصدیق و تحسین بود.سعدی.عروسی بس خوشی ای دختررز
ولی گه گه سزاوار طلاقی.حافظ.حق عزوجل اورا سزاوار این آیت کرد. ( تاریخ قم ص 8 ).

معنی کلمه سزاوار در فرهنگ معین

(س ) (ص مر. ) لایق ، مناسب .

معنی کلمه سزاوار در فرهنگ عمید

۱. شایسته، درخور، لایق.
۲. درخور جزا و پاداش.

معنی کلمه سزاوار در فرهنگ فارسی

شایسته، درخور، لایق، درخورجزاوپاداش، سزاور
( صفت ) لایق مناسب شایسته جدیر .

معنی کلمه سزاوار در فرهنگ اسم ها

اسم: سزاوار (پسر) (فارسی) (تلفظ: se(a)zāvar) (فارسی: سزاوار) (انگلیسی: sezavar)
معنی: شایسته، لایق، دارای شایستگی

معنی کلمه سزاوار در ویکی واژه

لایق، مناسب.

جملاتی از کاربرد کلمه سزاوار

داریوش رحمانیان استاد دانشگاه می‌گوید: «مفهوم و تعبیر مثلاً اسلامی کردن دانشگاه … چیزی جز آب در هاون کوبیدن نیست و هزینه‌های سنگین روی دست کشور گذاشته چون علم و… دانش بشری، در ذات خودش سکولار است. به گفته وی: «در همین دانشکده خود ما، استادان بسیار سزاوار و شایسته‌ای هستند که فخر دانش ایرانند اما همچنان در وضعیت تعلیق و اخراج قرار دارند. همچنین روزنامه اعتماد ۹ شهریور، نوشت که نام ۵۲ نفر دیگر از استادانی که از شهریور ۱۴۰۰ تا ۸ شهریور امسال، از کادر آموزش عالی اخراج شده‌اند، به فهرست قبلی استادان اخراجی منتشر شده در این روزنامه، اضافه شده‌است.
در موضوع چند قطعه از فرامین گذشتگان که در اختیار فدوی است به عرض می‌رساند که آن‌ها سرمایه و افزار کار بنده است و در موقع خود خواه ناخواه در جایی ضبظ و باقی خواهد ماند . ازین که به فکر جمع و ضبط مآثر قدما یعنی مرآت تمدن و فرهنگ نیاکان این مرز و بوم هستید در خور نحسین و سزاوار آفرین بوده و خواهد بود . دعاگو . »
سزاوار آهم من از روت دور گنه کار شایسته آتش است
خدائی مر مرا باشد سزاوار که گر خواهم بیامرزم به یک بار
بلا بیش از شمردن دیده جانش سزاوار شمردن استخوانش
مرگ‌کش زندگی ز ارکانست نه سزاوار عالم جانست
که مرا بندۀ سزاواری نشود ضایع آنچه میکاری
در منابع تاریخی هیچ اشاره ای به ازدواج وی پس از علی ابن ابی طالب نشده‌است حتی هنگامی که برخی از همسران علی بن ابی طالب برای مشورت دربارهٔ ازدواجشان به او مراجعه می‌کردند به آنان می‌گفت سزاوار نیست پس از علی با مردی دیگر پیمان همسری ببندید.
بحث در سقیفه بالا گرفت و ابتدا هر گروه فضیلتی از خویش بیان می‌کرد و خود را از گروه دیگر به امر خلافت محق‌تر می‌دانست. یکی از انصار از فضایل انصار گفت و ابوبکر در سخنرانی خود با قبول فضایل مهاجرین عنوان نمود که اعراب پس از فوت محمد تنها از فردی از قبیله خود پیامبر اطاعت خواهند نمود و انصار نمی‌توانند جامعه‌ای که محمد به وجود آورده‌اند را حفظ نماید. بعد از آن که این کار نتیجه نداد ابوبکر از هر دو گروه خواست تا از اختلاف دوری کنند و به عمر و ابوعبیده ابن الجراح اشاره کرد و از جمع خواست تا با یکی از آن دو بیعت کنند. در این لحظه عمر گفت که با وجود شخصی چون تو بر ما سزاوار نیست که خلیفهٔ مسلمین شویم.
که کاری کان سزاوار تو باشد نه کار ماست هم کار تو باشد
به بدی در همه جا نام برآرم که مباد خون من ریزی و گویند سزاوار نبود
طبق این تفاهم‌نامه که توسط مدیرعامل گروه صنعتی گلرنگ مهدی فضلی، مدیر عامل شرکت پاکشو مسعود سزاوار ذاکریان از یک سو و کریستین سالازار رئیس یونیسف در ایران از سوی دیگر به امضاء رسید، قرار بر آن شد که گلرنگ به عنوان حامی یونیسف مبلغ مشخصی را در اختیار یونیسف قرار دهد. با امضای این تفاهم‌نامه رسماً این همکاری با پیام «با کودکان‌مان مهربان باشیم» آغاز شد.
کدیور یکایک سپاهی شدند دلیران سزاوار شاهی شدند
ملک عبدالله، از بخیت خواست تا قدم‌های سریع، محکم و عملی برای راه‌اندازی روند اصلاحات سیاسی واقعی بردارد. وی افزود که اصلاحات باید اردن را در مسیر «تقویت دموکراسی» قراردهد، و برای اردنی‌ها «زندگی شرافتمندانه‌ای که آن‌ها سزاوارش هستند» را فراهم کند.
سزاوارست با مه چرخ گردان ازیرا مه بدو داده‌ست یزدان
اگر ماتم زده باشی درین کار ترا نوحه گری باشد سزاوار