سروده
معنی کلمه سروده در فرهنگ عمید
معنی کلمه سروده در فرهنگ فارسی
معنی کلمه سروده در ویکی واژه
شعر، شعر ساخته شده.
جملاتی از کاربرد کلمه سروده
آبرو میخواهی از اظهار حاجت شرم دار این ترنم را ز قانون حیا نسرودهاند
زاهد برو که نغمه منصوری از ازل ما بر فراز دار فنا خوش سرودهایم
در ماه رجب ۱۳۵۳ هجریقمری سروده شد
گهی طعنه بر لحن مطرب سروده گهی خرده بر نطق همدم گرفته
دیری است که مرغ دل به دامت بدرود سروده آشیان را
همچنانکه اهل دنیا، به کوچکترین چیزی از دین بشرط سلامت دنیاشان خشنودند. شاعری همین معنی را چنین سروده است:
میگفت سرودهای کاری میخواند چو عاشقان به زاری
این نغمه را به لهجه طفلان سرودهام ورنه سزای مدح وی آهنگ دیگرست
مؤلف کتاب نیز به تضمین مصراع معروف جامی «فاح ریح الصبا وصاح الدیک » چنین سروده است: ندیما، دل من فدای تو باد. برخیز و جامها را پیش آور
زین نظم جان گداز که « ترکی » سروده است لوح و، مداد و، خامه و، دفتر، گریسته
زیگونروایزن (آوای کولی) گویی از اعماق وجود آهنگساز سروده شده و با لطافت و ظرافتی معصومانه عجین گشتهاست.