سرودن

معنی کلمه سرودن در لغت نامه دهخدا

سرودن. [ س ُ دَ ] ( مص ) از: سرو + دن ( پسوند مصدری )، پهلوی «سروتن » ( آواز خواندن )، اوستا ریشه «سراو» ( شنیدن )، هندی باستان ریشه «چراو» . آواز خواندن. تغنی کردن. سراییدن. ( از حاشیه برهان قاطع چ معین ). نغمه کردن. ( آنندراج ). سراییدن. ( غیاث ). انشاد کردن. نظم کردن. شعر گفتن : پسر رومی در این معنی نیکو سروده است. ( تاریخ بیهقی چ ادیب ص 372 ).
یکی پنج بیتی خوش آمد به گوش
که در محفلی می سرودند دوش.سعدی. || حرف زدن. ( آنندراج ). گفتن :
سخن هیچ مسرای با رازدار
که او رابود نیز همساز و یار.فردوسی.

معنی کلمه سرودن در فرهنگ معین

(سُ دَ ) [ په . ] (مص ل . ) ۱ - آواز خواندن . ۲ - شعر گفتن .

معنی کلمه سرودن در فرهنگ عمید

۱. آواز خواندن.
۲. [قدیمی] شعر خواندن.
۳. شعر گفتن. * سراییدن.

معنی کلمه سرودن در فرهنگ فارسی

سراییدن، آوازخواندن، شعرخواندن، سرودگوی
( مصدر ) ( سرود سراید خواهد سرود بسرا ( ی ) سراینده سروده سرایش ) ۱ - آواز خواندن تغنی کردن سراییدن . ۲ - ساختن سرود و شعر .
حرف زدن . آواز خواندن . تغنی کردن . سراییدن .

معنی کلمه سرودن در ویکی واژه

آواز خواندن.
شعر گفتن.

جملاتی از کاربرد کلمه سرودن

زین سرودند بهایم هایم تو ازین گونه غنایم نایم
هاتف از من نغمهٔ دلکش سرودن خوش مجوی کز نوا افتاده‌ام افتاده‌ام تا در قفس
هاخوردیان سرودن شعر را از همان زمانی آغاز کرد که شروع به خواندن کتاب‌ها و آثار ادبیات فارسی در ارمنستان کرد و چون زبان ارمنی وی ضعیف بود شعرهایش را به زبان فارسی می‌سرود.
به هم ز شوق سرودند کاین همان شخص است که نور او به جهان داده این جلالت و جاه
یکی حدیث سرودند لیک بس فرق است میان بادهٔ فرعون و نکتهٔ منصور
پس از آن جهانجوی پاکیزه خوی بدانسان سرودند اخوان اوی
این شاعر صاحب‌سبک که ۷۵ سال از عمرش به فعالیت‌های فرهنگی و ادبی و سرودن شعر گذرانده است دو بار جایزه ملی شعر آمریکا را در سال‌های ۱۹۷۴ و ۲۰۰۰ از آن خود کرده است. او در سال ۲۰۰۰ در آستانه ۶۰ سالگی موفق شد تا به جهت سال ها فعالیت در حوزه شعر و سرودن اشعاری قدرتمند لقب ملک‌الشعرای آمریکا را از آن خود کند. این شاعر که اشعارش مضامین و درونمایه‌هایی چون طبیعت، حیات‌وحش و سوژه‌های اجتماعی دارد مجموعه‌های مختلفی را تا امروز منتشر کرده است که برخی از آنها به فارسی نیز ترجمه شده است.
فعالیت‌های دیگر او در این دوره نوشتن چندین نمایش‌نامه و فیلم‌نامه، کارگردانی چند فیلم، نوشتن چند کتاب و سرودن اشعار است.
علیرغم ابتلا به بیماری روانی شدید، وی کار سرودن اشعار و ترجمه آثار ادبی نویسندگان برجسته جهان را ادامه داد. هرچند که فقر مالی و وضعیت نامساعد جسمی و روانی او را در تبعیدگاه وورونژ بسیار آزار می‌داد. در سال ۱۹۳۷ وی علی‌رغم مخالفت مقامات روس سفرهایی به مسکو و لنینگراد کرده و ضمن شرکت در مجامع ادبی مختلف برای رفع مشکلات مالی و بیماری‌های خود تلاش کرد که البته چندان موفق نبود.
آر ام سپس به سرودن شعر روی آورد و می‌گوید که شعر او زمانی که با موسیقی ترکیب شود به متن آهنگ تبدیل می‌شود.
به پاسخ سرودند کای رهنما تو داناتری کارها را زما
گه ز سیمرغ و گه از قاف سرودند سخن گاهی از شمع مثل، گاه ز پروانه ردند
یکی پنج بیتم خوش آمد به گوش که در مجلسی می‌سرودند دوش
چند بسرودن نه مستستی به هشیاران گرای مردم هشیار کو...لر...لر
خداوندا روانها در مدیحت با سرودندی بیانها از ثنایت عود سوز مشک سودندی