سرمد

معنی کلمه سرمد در لغت نامه دهخدا

سرمد. [ س َ م َ ] ( ع ص ، ق ) همیشه و دایم. ( آنندراج ) ( منتهی الارب ) ( غیاث ). پیوسته. ( دهار ). همیشه. ( مهذب الاسماء ) ( السامی ) :
چنو نه هست و نه بود و نه نیز خواهد بود
فراق او متواتر هوای او سرمد.منجیک.بس کس کو گیرد و نبخشد هرگز
بس کس کو گیرد و ببخشد سرمد.منوچهری.بقای سرمد در نیکنامی است بحق
به نیک نامی بادا بقای تو سرمد.سوزنی.مادرم کرد وقت نزع ، دعا
که ترا بانگ و نام سرمد باد.خاقانی.|| شب دراز. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ).

معنی کلمه سرمد در فرهنگ معین

(سَ مَ ) [ ع . ] (ص . ) پیوسته ، جاوید، همیشه ، دایم .

معنی کلمه سرمد در فرهنگ عمید

دائم، همیشه، پیوسته، جاوید.

معنی کلمه سرمد در فرهنگ فارسی

صادق شاعر معاصر (ف.تهران ۱۳۳۹ ه.ش. ). وی در خانواده ای روحانی در تهران متولد شد و از دانشکده حقوق فارغ التحصیل شد . از ۲۳ سالگی بوکالت دادگستری پرداخت و در نمایندگی انتخاب شد . سرمد تا سال ۱۳۲٠ آثار منثور و منظوم خود را در جراید و مجلات ادبی ایران و هندوستان منتشر میکرد . درین سال امتیاز روزنامه (( صدای ایران ) ) را بدست آورد و مدت ۶ سال آنرا منتشر کرد. وی در انواع شعر طبع آزمایی کرده و بیشتر توجهش بقصیده سرایی بود . در بدیهه گویی نیز دست داشت .
دائم، همیشه، پیوسته، جاوید
( صفت ) پیوسته همیشه جاوید توضیح : نسبت ثابت بثابت سرمد است و نسبت ثابت به متغیر دهر است و نسبت متغیر به متغیر زمان است که مراد از اول نسبت ذات باری است بصفات و اسمائ و علوم او و مراد از دوم نسبت معلوماتش است که همواره متجدد و متغیر اند که عبارت از موجودات عالم باشند بمعیت وجودیه و مراد از سوم نسبت معلومات متجدده او بعضی به بعضی دیگرند با معیت زمانی .

معنی کلمه سرمد در فرهنگ اسم ها

اسم: سرمد (پسر) (عربی) (تلفظ: sarmad) (فارسی: سَرمد) (انگلیسی: sarmad)
معنی: پایدار، پیوسته، همیشگی، ( در حالت قیدی ) به طور دائم، ( اَعلام ) سَرمد:، [قرن هجری] شاعر و عارف یهودی از مردم کاشان، که مسلمان شد و به هند رفت و در آنجا به اتهام کفرگویی کشته شد

معنی کلمه سرمد در دانشنامه آزاد فارسی

سَرْمَد
(به معنی همیشه و دایم) در اصطلاح فلسفه، ظرف سنجش امر ثابت به ثابت. بنابراین، شیء سرمدی ازلی بوده و تقدّم آن به لوازمش، تقدّم سرمدی است؛ همچون تقدّم ذات حق بر اسماء و صفاتش.

معنی کلمه سرمد در دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] سرمد در لغت به معنی همیشگی و جاویدان است؛ یعنی چیزی که وجود آن قطع نمی شود.
در قرآن کریم آمده است: «قل ارایتم ان جعل الله علیکم النهار سرمدا الی یوم القیامه». سرمد چیزی است که اول و آخر ندارد اما دو چیز دارد؛ یکی دوام وجود در گذشته که به آن ازل می گویند و یکی دوام وجود در آینده که آن را ابد می نامند. بزرگان فلاسفه بر این عقیده اند که سرمد عبارتست از نسبت ثابت به ثابت. به نظر این افراد، موجودات دو دسته اند: یا در زمان هستند که این دسته دارای حرکت است و یا نه حرکت است و نه دارای حرکت است و در نتیجه در زمان هم نیست. این دسته از موجودات اگر جنبه نسبت ثبات آنها با امور متغیر در نظر گرفته شود این معیت و همراهی، دهر نامیده می شود و اگر نسبت ثباتش با امور ثابت در نظر گرفته شود این همراهی را سرمد می نامند.
تفاوت دهر، سرمد و زمان
بنابراین تفاوت دهر، سرمد و زمان، در این است که سرمد نسبت ثابت به ثابت است، دهر نسبت ثابت به متغیر و زمان نسبت متغیر است به متغیر. فلاسفه در تفسیر این کلام گفته اند؛ که مراد از دهر، نسبت ذات واجب متعال است که ثابت است به صفات، اسماء حسنی و علوم فعلی او که آنها نیز اموری ثابت هستند. مراد از سرمد، نسبت علم واجب است که ثابت است به معلومات او که اموری متجدد و متغیرند؛ یعنی همان موجودات عالم، و مراد از زمان، نسبت برخی از معلومات متجدد واجب با برخی دیگر است. اما برخلاف فلاسفه اسلامی که این امور را نسل در نسل نقل و قبول کرده اند، فخر رازی پس از نقل این امور از حکما، در کتاب "المحصل" بر آنها ایراد گرفته است و گفته که این الفاظ ، علی رغم معنای پیچیده و بزرگی که برایش نقل شده است، دارای معنای محصل و به درد بخوری نیستند ولی با توضیحی که برای این الفاظ و معنای آن داده شد و در کتب حکما نیز آمده است، سستی این سخن فخر رازی معلوم می شود.
[ویکی اهل البیت] سرمد در لغت به معنی همیشگی و جاویدان است؛ یعنی چیزی که وجود آن قطع نمی­شود. در قرآن کریم آمده است: «قُلْ أَرَأَیْتُمْ إِنْ جَعَلَ اللَّهُ عَلَیْکُمُ النَّهارَ سَرْمَداً إِلی یَوْمِ الْقِیامَةِ». (سوره قصص، آیه 72)
سرمد چیزی است که اول و آخر ندارد اما دو چیز دارد؛ یکی دوام وجود در گذشته که به آن ازل می­گویند و یکی دوام وجود در آینده که آن را ابد می­نامند. بزرگان فلاسفه بر این عقیده­اند که سرمد عبارتست از نسبت ثابت به ثابت. به نظر این افراد، موجودات دو دسته­اند: یا در زمان هستند که این دسته دارای حرکت است و یا نه حرکت است و نه دارای حرکت است و در نتیجه در زمان هم نیست. این دسته از موجودات اگر جنبه نسبت ثبات آنها با امور متغیر در نظر گرفته شود این معیت و همراهی، دهر نامیده می­شود و اگر نسبت ثباتش با امور ثابت در نظر گرفته شود این همراهی را سرمد می­نامند.
بنابراین تفاوت دهر، سرمد و زمان در این است که سرمد نسبت ثابت به ثابت است، دهر نسبت ثابت به متغیر و زمان نسبت متغیر است به متغیر. فلاسفه در تفسیر این کلام گفته­اند؛ که مراد از دهر، نسبت ذات واجب متعال است که ثابت است به صفات، اسماء حسنی و علوم فعلی او که آنها نیز اموری ثابت هستند. مراد از سرمد، نسبت علم واجب است که ثابت است به معلومات او که اموری متجدد و متغیرند؛ یعنی همان موجودات عالم و مراد از زمان، نسبت برخی از معلومات متجدد واجب با برخی دیگر است.
اما برخلاف فلاسفه اسلامی که این امور را نسل در نسل نقل و قبول کرده­اند، فخر رازی پس از نقل این امور از حکما، در کتاب "المحصل" بر آنها ایراد گرفته است و گفته که این الفاظ، علی­رغم معنای پیچیده و بزرگی که برایش نقل شده است، دارای معنای محصل و به درد بخوری نیستند ولی با توضیحی که برای این الفاظ و معنای آن داده شد و در کتب حکما نیز آمده است، سستی این سخن فخر رازی معلوم می شود.
[ویکی الکتاب] تکرار در قرآن: ۲(بار)
«سَرْمَد»، به معنای دائم و همیشگی است (بعضی آن را از مادّه «سرد»، به معنای «پی درپی» دانسته اند و «میم» آن را زائده می دانند، ولی ظاهر این است که خود این ماده مستقلاً به معنای دائم و همیشگی می باشد).
«سَرْمَدِی» به موجودی گفته می شود که نه آغاز دارد و نه انجام.
دائم. همیشگی. چنانکه در مجمع و مفردات و اقرب گفته است. این کلمه فقط دوبار در قرآن آمده است. بگو: خبر دهید اگر خدا شب را برای شما دائمی کند کیست معبودی غیر از خدا که روشنائی برای شما بیاورد. .

معنی کلمه سرمد در ویکی واژه

پیوسته، جاوید، همیشه، دایم.

جملاتی از کاربرد کلمه سرمد

هریک از چاکران درگه شاهی پیشه نمودند کسب دولت سرمد
به روز اسرار سرمدی شد ظهور جاه موبدی شد
تا بماند شاهی او سرمدی همچو عز ملک دین احمدی
تو آن کسی که ز نام تو یافت استحقاق کمال دولت عالی بقای سرمد را
یافته‌های تصدیق شده از تصنیفات سروده‌های مقدس ریگ ودا از دین هندی باستانی یا دین ودایی، به زبان ودیک سانسکریت که از زبان‌های هند و اروپایی می‌باشد. ریگ ودا به معنای قطعات حمد و ستایش است. هر قطعه یا سروده را به زبان هندی منتره می‌گویند و بیش از هزار و بیست و پنج سرود دارد که اکثر آن‌ها مناجات و ادعیه‌هایی هستند که خطاب به یک یا دو خدا گفته شده و ما بقی در وصف طبیعت و ایزدهای آن‌ها سروده شده‌اند و البته می‌توان گفت که همگی به گونه‌ای زیباترین و جالب‌ترین صورت از پرستش طبیعت را نشان می‌دهند. ریگ ودا شامل ده دفتر سرود است. هندی‌ها معتقد بودند این سروده‌ها در برگیرنده دانشی سرمدی و فوق بشری هستند و در واقع هنگامی بر حکیمان آشکار شده که در حالت مراقبه بوده‌اند.
ای شهسوار عرصه سرمد رکاب زن ملک وجود نعل بهای سمند تست
اگر این جهان زیباست، پس بی‌گمان در ایجاد جهان آنچه را سرمدی است سرمشق قرار داده.
سرمدی، مهرداد، واژه نامهٔ اخترشناسی، فرهنگ معاصرسایت ناشر
دولت سرمد تورا آماده است خوان نعمت تا ابد بنهاده است
بگیر ملک معالی بیمن همت عالی ببند راه حوادث بیمن دولت سرمد
این روز پی خجسته میلاد احمد است روز بروز پرتو انوار سرمد است
زانکه او بوده نیست و سرمدی است کانچه بوده شود نمی‌پاید
این ید بیضا مرا در آستین لطفت نهاد تا شدم از دامن اقبال سرمد کامیاب