سرخس
معنی کلمه سرخس در لغت نامه دهخدا

سرخس

معنی کلمه سرخس در لغت نامه دهخدا

سرخس. [ س َ رَ ] ( اِ ) نام دارویی است که آن را گیل دارو گویند و آن چوبکی باشد سیاه رنگ ، بر کنار دریای خزر که دریای گیلان باشد یابند و آن دو قسم است : نر و ماده. بجهت دفع کدودانه و امراض دیگر مفید است. ( برهان ) ( آنندراج ). سرخس ها در منطقه معتدله بصورت گیاهان بی ساقه اند یعنی برگهای آن از خاک بیرون می آید و ساقه زیرینی دارند که در اصطلاح گیاه شناسی ریزم نامیده میشود، ولی در مناطق گرم بشکل درختان بلند و شبیه به نخل ها میباشند. رجوع به گیاه شناسی گل گلاب صص 161 - 170 شود. گیل دارو. ( قانون ابن سینا چ تهران ص 216 ) ( ذخیره خوارزمشاهی ).
انواع آن : سرخس ماده که ممکن است مانند سرخس نر بکار رود ولی تأثیرش بسیار کمتر است. سرخس مذکر یا سرخس نر دارای برگهای بزرگ و دو بریدگی دارد، ساقه زیرین آن بر ضد کرم کدو بکار میرود زیرا که در لوله های شیرابه آن مواد مختلف یافت میشود. ( ازگیاه شناسی گل گلاب ص 169 ). رجوع به درمان شناسی ص 402 و داروسازی جنیدی ص 178 و تحفه حکیم مؤمن شود.
سرخس. [ س َ رَ ] ( اِخ ) قصبه مرکز بخش سرخس شهرستان مشهد. دارای 5000 تن سکنه است. آب آن از قنات و رودخانه. محصول آن غلات و بنشن است. از ادارات دولتی بخشداری ، شهرداری ، کلانتری ، کلانتر مرز و اداره املاک دارد. مجموع نفوس آن 35483 تن است. آب مزروعی قسمتهای جلگه از رودخانه هریرود تأمین و بعضی سالها که آب هریرود خشک و قابل استفاده نمیباشد در قسمتهای کوهستانی از چشمه سار و قنوات استفاده میشود. محصول عمده بخش غلات به حد وفور، کنجد، زیره ،میوه جات است. گوسفندان آنها قره گل هستند که پوست آنها گران قیمت است. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 9 ).
سرخس. [ س َ رَ ] ( اِخ ) نام یکی از بخشهای شهرستان مشهد است که در خاور شهرستان و کنار مرز ایران و شوروی واقع است. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 9 ). شهری است [ به خراسان ] بر راه و اندر میان بیابان نهاده و ایشان را یکی خشک رود است که اندر میان بازار میگذرد و بوقت انجیر اندر او آب رود و بس و جایی با کشت و برز بسیار است. و مردمانی قوی ترکیب اند و جنگی وخواسته ایشان شتر است. ( حدود العالم ) :
پوپک دیدم بحوالی سرخس
بانگک بربرده به ابر اندرا
چادرکی دیدم رنگین بر او
رنگ بسی گونه بر آن چادرا.رودکی.دگر سو سرخس و بیابان به پیش

معنی کلمه سرخس در فرهنگ معین

(سَ رَ ) (اِ. ) گیاهی است از ردة نهان - زادان آوندی که سردستة گروهی از آن ها به نام گروه سرخس ها می باشد. این گیاه دارای ساقه های زیرزمینی است که از فواصل مختلف آن برگ های هوایی خارج می شوند.

معنی کلمه سرخس در فرهنگ عمید

گیاهی با برگ های درشت و بریدگی بسیار و ساقۀ زیرزمینی که بیش از ۶۰۰۰ نوع از آن وجود دارد و برخی از انواع آن تزئینی است.

معنی کلمه سرخس در فرهنگ فارسی

۱- بخشی از شهرستان مشهد (خراسان استان نهم ) واقع در مشرق شهرستان و کنارمرز ایران و شوروی و آن محدود است از مشرق یرودخانه هریرود از شمال به بخش کلات و از جنوب به بخش جنت آباد . موقع آن در دهستانهای کندکلی و نوروز آباد جلگه و در دهستانهای مزدوران و شوریچه کوهستانی است. آب آشامیدنی قریه هایی که از آس تپه تا پل خاتون در مغرب هریرود واقع اند در سه ماه تابستان از آب چاه میباشند . این بخش از ۴ دهستان و ۴۷ آبادی تشکیل شده که جمعا دارای ۳۵۴۸۳ تن سکنه است . آب مزروعی قسمتهای جلگه از رودخانه هریرود تامین میشود . محصول عمده غلات کنجد زیره انواع میوه شغل اهالی زراعت و گله داری است . ۲ - قصبه سرخس مرکز بخش در ملتقای کشف رود به هریرود ( تجن ) در روی خط مرزی مقابل سرخس شوروی واقع است جلگه گرمسیر سکنه ۶۸٠۸ تن . دارای قنات رودخانه محصول غلات شغل اهالی زراعت گله داری کسب قالیچه بافی و کرباس بافی است . سرخس از شهرهای بسیار قدیم ایران است که بواسطه موقع جغرافیایی از لحاظ سیاسی طبیعی و اقتصادی قابل اهمیت است و در تاریخ ( قبل از اسلام و بعد از اسلام ) مراحل بیشماری را پیموده است . در سرخس زمانی مدارس بسیار برای تدریس علوم مختلف دایر بوده و مدرسانی از قبیل سعدالدین تفتازانی در آن تدریس میکردند . فعلا در سرخس دو بنای تاریخی است : یکی بنام (( رباط شرف ) ) که بانی آن شرف الدین ابو طاهر سعد ابن علی بن عیسی القمی ملقب بوجیه الملک وزیر سلطان سنجر سلجوقی است . دیگر مقبره شیخ لقمان سرخسی که در آنجا بنام بابالقمان معروف است . این آرامگاه سابقا منضماتی داشته مانند مدرسه لنگر و خانقاه درویشان ولی امروزه غیر ار بنای تاریخی مقبره که آن هم در حال خرابی است بناهای دیگر بکلی خراب شده است .
( اسم ) گیاهی است از رده نهانزادان آوندی که سر دسته گروهی از آنها به نام سرخس ها می باشد . این گیاه دارای ساقه های زیر زمینی است که از فواصل مختلف آن برگهای هوایی خارج میشوند . انواع مختلف این گیاه متعلق به نواحی معتدل و گرم میباشد و در منطق حاره به صورت درخت در می آید . اکثر انواع آن در طب مورد استفاده است بطازس دیشار جماز . یا سرخس آبی . گونه ای سرخس که برگهایش دارای چهار برگچه کوچک و هاگهای آن در تکمه هایی به نام اسپور و کارپ قرار گرفته اند این گیاه مصرف دارویی ندارد قریطه القریطه . یا سرخس شوکی . سرخس تیغی . یا سرخس تیغی . گونه ای سرخس که جزو گروه بس پایک میباشد . یا سرخس ماده . این گیاه برگدارش فاقد هاگینه میباشد . در تداوی این سرخس نیز مانند سرخس نر به کار میرود ولی تاثیرش کمتر است سرخس مونث سرخس اثنی خنشار . یا سرخس مذکر . سرخس نر . یا سرخس معمولی سرخس . یا سرخس نر . گونه ای سرخس که دارای برگهای بزرگ است و دوبار بریدگی دارد این گیاه جزو سرخسهای علفی است و در شمال ایران فراوان است ساقه زیر زمینی آن جهت مداوای کرم کدو به کار میرود . ارتفاع برگ هوایی این گیاه معمولا ۵ / . متر است ولی گاهی ممکن است تا ارتفاع ۱ / ۴ متر نیز برسد . در پشت برگ گیاه در دو ردیف مجموعه هاگدان ها محصور در پرده نازکی به نام اندوزی وجود دارد . در شیرابه ای که در ساقه زیر زمینی این گیاه جریان دارد مواد مختلف یافت می شود . در تمام نواحی شمالی ایران می روید کیل دارو شرده .
نام دارویی است که آنرا گیل دارو گویند .

معنی کلمه سرخس در دانشنامه عمومی

سرخس (گیاه). سرخس ها ( نام علمی: Polypodiopsida ) گروهی از گیاهان نهان زاد آوندی هستند که ۱۲۰۰۰ گونه را در برمی گیرد. این گیاهان از طریق تولید هاگ تولید مثل می کنند. رشد برگ در سرخس ها نسبتاً کامل و مدوام و زمین ساقه آن ها پایا است. در سرخس ها مثل سایر نهان زادان آوندی تولید گیاه برگدار با تشکیل تخم آغاز می شود و بنابراین با اسپوروفیت مطابقت دارد.
سرخس ها از نظر اندازه به طور قابل ملاحظه ای با همدیگر فرق دارند و اندازه شان از سرخس های تک سلولی و ریز آبزی گرفته تا گیاهان غول پیکری که در حدود ۲۱ متر بلندی دارند فرق می کند. به غیر از سرخس های درختی، ساقهٔ سرخس های دیگر کاملاً کوچک بوده و کم وبیش در زیر زمین قرار دارد. سرخس ها گیاهان بادوامی هستند به این معنی که می توانند چندین سال زندگی کنند.
بیشتر سرخسها را می توان به آسانی در خانه رویاند، اما غفلت از آنها خسارت زیادی وارد می کند. خاک گلدان سرخس را نباید هیچ گاه خشک نگه داشت. هوای اطراف شاخ و برگ سرخس نیز همواره باید مرطوب باشد.
سرخس گیاهی است روزت مانند ( طوقه برگی ) ، انشعابهای فراوانی دارد و برگ هایش قوسی اند. برگ سرخس از نوع برگ های بزرگ تری است که اصطلاحاً برگ شاخه گفته می شوند. اما انواعی هم یافت می شوند که برگ هایشان نیزه مانندند. بعضی دیگر برگچه هایشان شبیه به برگچهٔ درخت راج یا دکمه مانند است.
سرخس ها بیشتر در جاهای مرطوب زندگی می کنند مثلاً استان های شمالی کشور. در این مناطق سرخس ها به طور خودرو رشد می کنند، یعنی خودشان تولید مثل می کنند و نیازی نیست انسان آنها را بکارد و از آنها مراقبت کند.
سرخس ها سه قسمت مختلف دارند
A:این قسمت همان ریشهٔ سرخس است که آب واملاح را از زمین جذب می کند، و وارد آوند می کند تا به برگ ها برسد
B:قسمت B ساقه زیرزمینی سرخس است. این قسمت در زیر زمین قرار دارد
C:در این قسمت برگ های بزرگ با دمبرگ های طویل به ساقه زیر زمینی وصل شده است. این برگ ها ظاهری شبیه شاخه دارند.
در پشت این برگ ها معمولاً برآمدگی هی نارنجی و قهوه ای رنگی قرار دارند. هر یک از این برامدگی ها شامل چندین هاگدان است. درون این هاگدان ها هاگ ها ساخته می شوند که عامل زاد و ولد سرخس هاهستند وقتی پوشش هاگدان ها باز شود، هاگ ها پراکنده می شوند. با قرار گرفتن هاگ ها در جای مرطوب، این هاگ ها رشد می کنند و هر کدامشان یک سرخس جدید تولید می کنند.
معنی کلمه سرخس در فرهنگ معین
معنی کلمه سرخس در فرهنگ عمید
معنی کلمه سرخس در فرهنگ فارسی
معنی کلمه سرخس در دانشنامه عمومی

معنی کلمه سرخس در دانشنامه آزاد فارسی

سَرَخْس (fern)
سَرَخْس
سَرَخْس
سَرَخْس
سَرَخْس
سَرَخْس
گروهی از گیاهان نهان زاد آوندی، از ردۀ فیلیسینه (سرخس ها). در این رده، برگ ها کاملاً مشخص و فراوان، و ساقه به صورت هوایی یا زیرزمینی (ریزوم) است. در این رده، دو راسته مارزبانو فیلیکال (سرخس)قرار دارند. از معروف ترین جنس های موجود در ایران، متعلق به راستۀ نخست، مارزبان (اوفیوگلوسوم)، در شمال معروف به تیرنگ زبان به معنای زبان قرقاول، و بوتریکوماست. بسفایج (بسپایک؛ پلی پودیوم) و پرسیاوش (آدیانتوم)نیز از جنس های مهم راسته فیلیکال در ایران اند.

معنی کلمه سرخس در ویکی واژه

گیاهی است از ردة نهان - زادان آوندی که سردستة گروهی از آن‌ها به نام گروه سرخس‌ها می‌باشد. این گیاه دارای ساقه‌های زیرزمینی است که از فواصل مختلف آن برگ‌های هوایی خارج می‌شوند.

جملاتی از کاربرد کلمه سرخس

مقبره شیخ ابوالفضل در شهر سرخس ترکمنستان قرار دارد
اهل سرخس می نشناسند حق من تا رحلتی نباشد ازین جایگه مرا
نقلست که در سرخس جوانی بود واله گشته ونماز نمی‌کرد گفتند چرا نماز نمی‌کنی گفت: آب کجاست دستش بگرفتند و بر سر چاه بردند و دلو بدونمودند سیزده شبانه روز دست در وی زده بود شیخ ابوالفضل گفت: او را در خانه باید کرد که دور کردهٔ شرع است.
از چه بی‌زنگار سبزست از ریاحین بوستان از چه بی‌شنگرف سرخست از شقایق کوهسار
آرامگاه مشهور ابوسعید ابوالخیر در ۵ کیلومتری شمال شهرک میهنه، زادگاه وی، ناحیه‌ای بین سرخس و ابیورد و
تب زردست رشتهٔ چَه اوی مرگ سرخست رفتن ره اوی
. . . ن سوی سرخس کنی وز باد شلغم مرد وار تیزها در سبلت مجدودبن آدم زنی
طایفهٔ جانی قربان به تدریج در آن منطقه قدرتی بهم رساندند شهرستان‌های نسا، ابیورد، کلات، سرخس، مرو، هرات و بلخ را زیر سلطهٔ خود آوردند، و مرکز حکمرانی را کلات قرار دادند.
یعنی از درگاه دارا زی سرخس اسب‌ راندم‌ سوی سالو از خری
آصف‌آباد (سرخس)، روستایی از توابع بخش مرکزی شهرستان سرخس در استان خراسان رضوی ایران است.
اسلام قلعه، روستایی از توابع بخش مرکزی شهرستان سرخس در استان خراسان رضوی ایران است.
و اندر سرخس دو پیر بودند: یکی لقمان و دیگر ابوالفضل حسن، رحمة اللّه علیهما. روزی لقمان به نزدیک ابوالفضل اندر آمد، وی را یافت جزوی اندر دست. گفت: «یا اباالفضل، اندر جزو چه جویی؟» گفت: «همان که تو اندر ترک وی.» گفت: «پس خلاف چراست؟» گفتا: «خلاف تو می‌بینی که از من می‌بپرسی که چه می‌جویی. از مستی هشیار شو و از هشیاری بیزار گرد، تا خلاف برخیزدت، بدانی که من و تو چه می‌طلبیم.»
پوپک دیدم به حوالی سرخس بانگک بر برده به ابر اندرا
احمد بن طیب سرخسی با کنیهٔ ابوالعبّاس (؟ -۸۹۹م)، تاریخ‌نگار، سیاست‌دان، زبان‌شناس و فیلسوف ایرانی در سدهٔ سوم هجری بود که در رشته‌های تاریخ، سیاست، موسیقی، ادبیات و زبان عربی سرآمد بود، در بغداد، به‌عنوان مشاورِ خلیفه متعضد عباسی گرامی داشته می‌شد.
از اکابر مشایخ سلسلهٔ علیّهٔ سهروردیه است و نسبت ارادت وی بدین نسبت است. وی مرید شیخ عبدالرحمن نظری بوده و او مرید شیخ جمال الدین و او مرید شیخ حسام الدین و او مرید شیخ عبدالصّمد و او مرید شیخ نجیب الدّین علی سرخسی و او مرید شیخ شهاب سهروردی و او مرید شیخ نجیب سهروردی و او مرید شیخ احمد الغزالی و او به چند واسطه به شیخ معروف کرخی بوّاب و مرید حضرت امام همام علی بن موسی الرضا منتهی می‌شود. وفات جناب شیخ در دوم شوّال در سنهٔ ۸۳۳، تیمّناً و تبرّکاً از او نوشته شد:
آبمال، روستایی است از توابع بخش مرکزی شهرستان سرخس در استان خراسان رضوی.
بیاموز ازین مهره لاجورد که با سرخ سرخست و با زرد زرد