سرخدار
معنی کلمه سرخدار در فرهنگ عمید
معنی کلمه سرخدار در فرهنگ فارسی
معنی کلمه سرخدار در فرهنگستان زبان و ادب
معنی کلمه سرخدار در دانشنامه عمومی
در زبان های ایرانی باستان به سرخدار تَخش می گفتند و تیروکمان را هم که معمولاً از چوب این درخت ساخته می شد تخش می نامیدند.
درخت سرخدار و تیروکمان ساخته از آن در زبان سکایی تَخشَه نامیده می شد و یونانیان به احتمال زیاد این واژه را از سکایی وام گرفته اند و واژه امروزی Taxus در زبان های اروپایی از همان وام واژه یونانی آمده است.
معنی کلمه سرخدار در دانشنامه آزاد فارسی
سُرخ دار
سُرخ دار
سُرخ دار
سُرخ دار
سُرخ دار
سُرخ دار
سُرخ دار
سُرخ دار
گروهی از درختان همیشه سبزمخروط دار، از جنس Taxus، تیرۀ سروها. این گیاهان بومی نیمکرۀ شمالی اند. برگ هایی سوزن مانند، پهن، و به رنگ سبز تیره، و دانه هایی به رنگ سرخ روشن و توت مانند دارند که سمی اند. چوب آن ها سخت است و الیاف الوار آن ها با ظرافت به هم پیوسته است. سرخ دار برگ ریز(T. brevifolia) بومی امریکای شمالی است و در باغ های ایران به صورت زینتی کاشته می شود. سرخ دار سری(T. baccata) به فراوانی و برای تزیین کشت می شود. از چوب این درختان پیش تر برای تهیۀ کمان استفاده می کردند. داروی ضدسرطان تاکسولاز پوست درخت سرخ دار برگ ریز به دست می آید. سرخ دارهای قدیمی غالباً در حیاط کلیساها دیده می شوند که نشانۀ طولانی بودن عمر این درختان است. بنا به اعتقادی بی پایه، این درختان از گورستان در برابر طوفان هایی محافظت می کردند که جادوگران آن ها را به پا می کردند.
جملاتی از کاربرد کلمه سرخدار
اندوختگاههای سرخدار افراتخته از رویشگاههای سرخدار جنگلهای شمال ایران است که در آن درختان سرخدار با قدمت بسیار بالا به طور انبوه و گاهی نیز به شکل تودههای خالص روییدهاند. سن برخی از این درختان به بیش از هزار سال میرسد.