( سرآغاز ) سرآغاز. [ س َ ] ( اِ مرکب ) مقابل سرانجام. چیزی که به آن شروع چیزی واقع شود، و با لفظ کردن و زدن مستعمل است. ( آنندراج از بهار عجم ) : ای نام تو بهترین سرآغاز بی نام تو نامه کی کنم باز.نظامی.چو برقع ز روی سخن برفکند سرآغاز آن از دعا درفکند.نظامی.کف صیتش سرآغاز شهی وختم سلطانی بنام نامی ختمی پناهی شاه بطحی زد.زلالی ( از آنندراج ).حبیبی کو بود محبوب دلها سرآغاز بهار و آب و گِلها.زلالی ( از آنندراج ).- سرآغاز کردن ؛شروع کردن. آغاز نمودن : نخستین گره کز سخن باز کرد سخن را بچربی سرآغاز کرد.نظامی.چو شاه این سخن را سرآغازکرد چنان گنج سربسته را باز کرد.نظامی.
معنی کلمه سرآغاز در فرهنگ معین
( سرآغاز ) ( ~ . ) (اِمر. ) دیباچه ، مقدمه ، هرچه با آن چیزی شروع شود.
معنی کلمه سرآغاز در فرهنگ عمید
( سرآغاز ) دیباچه، مقدمه، هرچه که با آن چیزی شروع شود.
معنی کلمه سرآغاز در فرهنگ فارسی
( سر آغاز ) مقابل سرانجام چیزی که به آن شروع چیزی واقع شود و بالفظ کردن و زدن مستعمل است .
معنی کلمه سرآغاز در فرهنگستان زبان و ادب
سرآغاز {teaser} [سینما و تلویزیون] صحنۀ آغازی کوتاه و جالبِ توجهی از فیلم که معمولاً پیش از عنوان بندی یا همراه با آن، برای جلب نظر تماشاچی به نمایش درآید
معنی کلمه سرآغاز در ویکی واژه
دیباچه، مقدمه، هرچه با آن چیزی شروع شود.
جملاتی از کاربرد کلمه سرآغاز
به تاریخ عجم دانندهٔ راز چنین کرد این حکایت را سرآغاز
فیلم روایتکننده تلاشهای دو روزنامهنگار نیویورک تایمز (مگان توهی و جودی کانتور) دربارهٔ انتشار گزارشی است که سوءاستفاده جنسی واینستین از زنان را برملا میکند. این گزارش را میتوان سرآغاز جنبش من هم دانست که از دهها سال تعرض جنسی در سینما پرده برداشت.
سعادتهای گوناگونست دوران را که حسن او به هر انجام فصلی بر سرآغاز میآید
ترجیع سوم را چو سرآغاز نهادیم بس مرغ نهان را که پر و بال گشادیم
حکایت کرد با شیرین سرآغاز که وقت آمد که بر دولت کنی ناز
قلم برگیر و راز دل عیان کن سرآغازش به نام غیب دان کن
سرآغاز در فهرست ۱۰ فیلم برتر بیش از ۲۷۳ منتقد در سال ۲۰۱۰ قرار گرفت و در ۵۵ از آنها دارای رتبهٔ ۱ بود. دومین فیلم پرتکرار در رتبه ۱ و ۲ این فهرستها بعد از شبکه اجتماعی بود و به همراه شبکه اجتماعی، قوی سیاه و سخنرانی پادشاه از تحسینشدهترین فیلمهای سال ۲۰۱۰ بود.
سرآغاز تئاتر تهران در سال ۱۸۷۸ میلادی - ۱۲۵۷ خورشیدی است. در آن سال برای نخستین بار نمایشنامهای در محله ارمنیان واقع در حوالی دروازه قزوین اجرا شد. گروهی از جوانان ارمنی که برخی از آنها تحصیلات خود را در اروپا به پایان رسانده بودند و به هنر تئاتر علاقه بسیار داشتند در همان سال گردهم آمدند و گروه تئاتر تشکیل دادند. چون در آن روزگار در تهران سالن تئاتر وجود نداشت، یکی از ارمنیان علاقهمند به هنر به نام «ماناس آبر»، یک باب خانه مسکونی خود را که دارای اتاقهای وسیع بود، در اختیار گروه تئاتر مزبور قرار داد. اعضای گروه تئاتر بخشی از سالن آن خانه را تبدیل به سِن کردند و سالنی برای اجرای نمایشنامه به وجود آوردند.
سخن کامداد از سرآغاز کرد در دانش از هر دری باز کرد
در مهرماه قانونی گذاردهشد که برپایه آن دانش قاضیان را بیازمایند، پس کسروی برای آزمون روانه تهران شد و وی بالاترین نمره این آزمون را گرفت. دو ماهی در تهران ماند و این زمان را به پژوهش دربارهٔ تاریخ مازندران پرداخت و یادداشتهایی به نام تاریخ طبرستان در هفتهنامه نوبهار نگاشت و پژوهشی دربارهٔ نسخه خطی ابن اسفندیار و سنجش آن با نسخههای بیرون از کشور کرد که او خود این را سرآغاز نویسندگی خود میدانست.
چون کرد میانجی این سرآغاز گشت آن دو سپه ز یکدگر باز
پس از سفر به اسپانیا در پاییز ۱۹۳۳ به خاور نزدیک و ایران سفر کرد و در سال بعد نیز همین سفر تکرار شد. این دو سفر سرآغاز همکاری او با نشریههای مهم آلمانیزبان سوییس بود. او نخستین روزنامهنگار و عکاس سوییسی بود که به ایران و افغانستان سفر میکرد.تابستان ۱۹۳۶ به سوییس بازگشت. اندکی بعد با کلاوس مان راهی سفر برای شرکت در کنگرهٔ نویسندگان شوروی در مسکو شد و پس از پایان این کنگره به ایران آمد و در کاوشهای باستانشناسی ری همکاری کرد.
ماجرای تأسیس و نابودی حکومت خودمختار آذربایجان توسط فرقه به بحران ایران که یکی از سرآغازهای جنگ سرد بود معروف است. تأسیس این گروه بر اساس تصمیم دفتر سیاسی حزب کمونیست شوروی انجام شد و فرقه مورد حمایت شوروی قرار داشت.
چو شاه این سخن را سرآغاز کرد چنان گنج سربسته را باز کرد
سرآغاز هر نامه نام خداست که بی نام او نامه یکسر خطاست