سحر حلال

معنی کلمه سحر حلال در فرهنگ معین

(س رِ حَ ) [ ع . ] (اِمر. ) کنایه از : کلام موزون فصیح .

معنی کلمه سحر حلال در دانشنامه آزاد فارسی

سِحر حلال
مثنوی ای در ۵۲۰ بیت، از اهلی شیرازی. این مثنوی در دو وزن سروده شده و موضوع آن داستان عشق جم و گل است که به ازدواج آنان می انجامد. پس از چندی، جم هنگام بازی از اسب می افتد و جان می سپارد. پس از سوزاندن پیکر جم در آتش، گل نیز خود را در آتش می اندازد. شهرت این مثنوی در به کار بردن صنایع ادبی است. اهلی در سرودن سحر حلال به دو مثنوی کاتبی، یعنی مجمع البحرین و تجنیسات، نظر داشته است.

معنی کلمه سحر حلال در ویکی واژه

کنایه از: کلام موزون فصیح.

جملاتی از کاربرد کلمه سحر حلال

سحر حلال خواهی؟ رو لفظ خواجه بشنو نقش بهار خواهی؟ رو روی خواجه بنگر
سخنش را مزاج سحر حلال درگهش را خواص بیت حرام
ماهیان قعر دریای جلال بحرشان آموخته سحر حلال
حدیث جادویی سامری حرام شناس بغمزه چون در سحر حلال بگشاید
چیده گوش از نطق تو در ثمین دیده چشم از کلک تو سحر حلال
و به مروارید گنجینه ها طعنه می زند، و نیز لطیفه هائی صافی تر از می پالوده و نیک تر از روزگاران جوانی، و همچنین اشعاری دلنشین تر از آب زلال و لطیف تر از سحر حلال
گفتهٔ سیدم به جان بشنو زانکه سحر حلال او باشد
دم سحر حلال بیت دامست که بیت لایقش بیت الحرامست
من که بسحر حلال معجز عیسی کنم برد بدستان دلم نرگس جادوی دوست
شعر فرید کرده شرح لب تو شیرین تا او به وصف چشمت سحر حلال کرده