معنی کلمه سحا در لغت نامه دهخدا
مر تن نعمت راطاعت سر است
نامه نیکی را طاعت سحاست.ناصرخسرو.ترا که رشته ایمان ز هم گسست امروز
سحاء خط امان از چه میکنی فردا.خاقانی.ماه نو در سایه ابر کبوتر فام راست
چون سحای نامه یا چون عین عنوان دیده اند.خاقانی.مثال شاه را بر سر نهادم
سحا پوشیدم و سر برگشادم.( خسرو و شیرین ، از شرفنامه ).