ساروی
معنی کلمه ساروی در فرهنگ معین
معنی کلمه ساروی در فرهنگ عمید
معنی کلمه ساروی در دانشنامه آزاد فارسی
از گویش های مرکزی مازندرانی رایج در ساری. مصوت های ساروی عبارت اند از a, e, i, o, u و مصوت های مرکب u، ay و ou. در ساروی همچون فارسی 23 صامت وجود دارد. اسم و صفت در ساروی روی هجای پایانی تکیه می پذیرند. صامت d در آخر و نیز در ترکیب مرز دوهجا حذف می شود، مانند belen «بلند». نیز صامت های k و m و t پایانی حذف می شوند، مانند das «دست». -ab تبدیل به -u می شود. مصدر فعلی از ستاک گذشته ساخته می شود، xord- «خوردن». شماری از واژگان ساروی: davessi «بقچه، بسته»، jul «گود، ژرف» و se «سیب».
50010800
معنی کلمه ساروی در ویکی واژه
اهل سا
جملاتی از کاربرد کلمه ساروی
جعفر سلماسی محمود ملاقاسمی جهانبخت توفیق عبدالله مجتبوی علی میرزایی محمدابراهیم سیفپور محمد پذیرایی اسماعیل علمخواه محمدعلی صنعتکاران ابوطالب طالبی شمسالدین سیدعباسی ابراهیم جوادی علیرضا حیدری یوسف کرمی مراد محمدی احسان لشگری سعید عبدولی کیمیا علیزاده محمدهادی ساروی امیرحسین زارع
هر از چندگاهی خورشید برای دیدن عموی خود، که بر تخت سلطنت نشستهبود، از تمیشه به سارویه، که پایتخت وقت طبرستان بود، میرفت. فرخان کوچک کنیزی به نام «ورمجه هرویه» داشت که آشنا با فنون شعبدهبازی بود؛ این کنیز هرگاه خورشید به سارویه میرفت، او را با شعبده سرگرم میکرد. این روند تا جایی ادامه یافت که خورشید عاشق کنیز شد و با او نامهنگاری میکرد. فرخان کوچک نیز به او تعهد کرد که آن گاه که به سن قانونی رسد، این کنیز را به وی میدهد؛ لیکن تا آن زمان کنیز نزد او به ودیعت میماند.
نزار و تافته گشتم بسان ساروی تو مکن بترس ز ایزد ز عاقبت بندیش
مردم این شهر از قومیت طبری هستند و به زبان طبری با لهجه ساروی سخن میگویند.بر اساس سرشماری سال ۱۳۹۵ جمعیت این شهر برابر با ۱۴۱۶ نفر بودهاست.
ایل خورشیدی یکی از ایلات طبری در دهستان چاشم شهرستان مهدی شهر استان سمنان و شهرستان دودانگه شهرستان ساری میباشد که به گویش ساروی از زبان طبری صحبت میکنند.
گاه نزع جان ببیند هرکسی رخساروی امتیاز مؤمن و کافر در این دیدار نیست
گویشهای تبری یا مازندرانی شامل:الیکایی (ایل) ،شهمیرزادی، کتولی، کجوری، ساروی، آملی، بابلی، کلارستاقی، تنکابنی، سوادکوهی، فیروزکوهی، هزارجریبی و لفوری میباشد.