سادس

معنی کلمه سادس در لغت نامه دهخدا

سادس. [ دِ ] ( ع ص ) ششم. ( مهذب الاسماء ) ( ترجمان علامه جرجانی ) ( غیاث ) ( دهار ) ( آنندراج ). عدد واقع بین خامس و سابع. ( اقرب الموارد ). و آن را به سات و سادی نیز بدل نمایند. رجوع به تاج العروس و منتهی الارب در ماده [ س ت ت ] و سات و سادی در این لغت نامه شود.
- امثال :
کل سادس مخلوع .

معنی کلمه سادس در فرهنگ معین

(دِ ) [ ع . ] (عد. ص . ) ششم ، ششمین .

معنی کلمه سادس در فرهنگ عمید

ششم، ششمین.

معنی کلمه سادس در فرهنگ فارسی

ششم، ششمین
( صفت ) ششم ششمین .

جملاتی از کاربرد کلمه سادس

به روز شنبهٔ سادس ز ماه ذی الحجّه به سال هفتصد و شصت از جهان بشد ناگاه
القسم السادس، فی الابدال یذکر فیه ما ینوب عن کل دواء او غذاء اذا لم یوجد؛
پند سادس آنکه قدر خویش دان تا نیابی اندر این دنیا زیان
معنی شیرین بود شیرین که در سادست لفظ هم شکر باشد شکر بی نقطه گرچه سکرست
چو ایزد خواست کردن این جهان را کزو کون و فسادست این و آن را
السادسه قوله: فَإِنْ أَعْرَضُوا فَما أَرْسَلْناکَ عَلَیْهِمْ حَفِیظاً إِنْ عَلَیْکَ إِلَّا الْبَلاغُ نسختها آیة السیف.
الا تا در جهان کون و فسادست وزیشان خاک مبدا و معادست
نوع الثانی من السادس
عیسی عشق ندارد سر درمان کسی جان کسادست بسی او نخرد جان کسی
سواد خط تو بر روی کاغذ چو مشک سوده بر کافور سادست
گر متاع سخن امروز کسادست کلیم تازه کن طرز که در چشم خریدار آید