زکان

معنی کلمه زکان در لغت نامه دهخدا

زکان. [ زَ / زُ ] ( نف ) شخصی را گویند که از خود رمیده باشد و خود بخود سخن گوید. ( برهان ) ( از ناظم الاطباء ). خود به خود حرف زننده. ( انجمن آرا ) ( آنندراج ).آنکه از خود رمیده بود. و قیل به ازای فارسی. ( شرفنامه منیری ). ژکان. ژگان. در حال زکیدن. زکنده. ( یادداشت بخط مرحوم دهخدا ). رجوع به زکیدن و ژکان شود.
زکان. [ زَ ] ( اِخ ) از قرای سمرقند. رجوع به نزهةالقلوب ج 3 و الانساب سمعانی و زکانی شود.

معنی کلمه زکان در فرهنگ معین

(زَ ) (ص فا. ) کسی که از روی خشم یا دلتنگی با خود حرف بزند.

معنی کلمه زکان در فرهنگ عمید

= ژکیدن

معنی کلمه زکان در فرهنگ فارسی

( صفت ) کسی که خود به خود سخن گوید .
از قرائ سمرقند

جملاتی از کاربرد کلمه زکان

با عطای دل چون بحر تو و دست چو کانت کمترین قطره بحری و غباریست زکانی
وی سابقه عضویت در تیم‌های داماش گیلان، گهر دورود، پرسپولیس، بیرامار، مس کرمان، گیتی پسند، سومقاییت، استقلال جنوب، دارایی تهران و شهدای رزکان کرج را دارد. او سابقه بازی در جام جهانی نوجوانان در نیجریه را دارد.
این روستا در دهستان رزکان قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۵، جمعیت آن ۱۴۳۴ نفر (۳۵۵خانوار) بوده‌است.
چون درون رفت خواجه از سوراخ یافتندش کنیزکان گستاخ
نازکان کین موزهٔ برجسته بر پا می‌کنند چکمه را بهر تنعم زیر و بالا می‌کنند
آذری از گل این باغ به بوئی نرسند نازکانی که زآزردن خار اندیشند
آمیش‌های کهن شیوه در ۲۱ ایالت به سر می‌برند؛ اوهایو بزرگ‌ترین جمعیت را دارد (۵۵۰۰۰)، سپس پنسیلوانیا (۳۹۰۰۰) و ایندیانا (۳۷۰۰۰). بزرگ‌ترین مراکز اجتماع آمیش در هولمزکانتی در ایالت اوهایو، لنکسترکانتی در ایالت پنسیلوانیا و لگرنج در ایالت ایندیانا وجود دارند. با میانگین ۷ فرزند در خانواده، جمعیت آمیش به سرعت در حال رشد است.
وَ کَواعِبَ أَتْراباً (۳۳) و کنیزکان هم بالا هم آسا هم زاد.
بر کان زر ز دست تو گر صورتی کنند زر نقش مهر گیرد و بیرون جهد زکان
بنشست گرد پای و حریفان و فرو نشاند پیشش کنیزکان و غلامان بر قطار
ابرو اوزکان سریال‌ها و فیلم‌های زیادی بازی کرده‌است و همچنین کار مدلینگ هم انجام داده‌است.
کرم نشانه اصل شریف او آمد که اصل گوهر پاکش بود زکان کرم
تو نه مرد قدح و درد مغانی خواجو خون دل نوش که آن لعل زکانی دگرست
مؤمن کیس ممیز کو که تا باز داند حیزکان را از فتی