زنم.[ زَ ن ِ ] ( ع ص ) شتر که پاره ای از گوش آن بریده معلق گذاشته باشند. مؤنث : زَنِمة. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ). یقال : ناقة زنمة؛ ماده شتری که پاره ای از گوش آن را بریده آویزان گذارند. ( ناظم الاطباء ). زنم. [ زَن َ ] ( ع اِ ) تندی پس سم گوسفند و مانند آن. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ). زنم. [ زَ ن َ ] ( ع اِ ) صنم. بت. ج ، ازنام. ( از دزی ج 1 ص 608 ).
معنی کلمه زنم در دانشنامه اسلامی
[ویکی الکتاب] تکرار در قرآن: ۱(بار) زنمه به فتح (ز.ن.م) قسمتی از گوش شتر و گوسفند است که پس از شکافتن آویزان میماند (اقرب) و نیز دو چیز زاید دکمه مانند است که از گلوی بعضی از گوسفندان آویزان میشود (مفردات) و از آن کسی اراده میشود که در نسب متّهم است و به قومی چسبانده شده در روایت است که امام حسین علیه السلام ابن زیاد را دعّی بن الدعّی خواند که یعنی او به زیاد چسبانده شده چنانکه زیاد نیز به ابی سفیان چسبانده شده بود. زنیم همان دعّی است طبرسی این شعر را نقل میکند. زنیم لیس بعرف من ابوه بغیّ الام ذو حسب لئیم . زنیم را در آیه متّهم در نسب (حرامزاده)، لئیم معروف بلئامت، شخص معروف به شرارت گفتهاند در مجمع از علی علیه السلام شخص بی اصل و نانجیب نقل شده در صافی از حضرت صادق علیه السلام نقل است که آن را کافر سخت فرموده است. به نظر میآید که مراد از آن در آیه لئیم و شریر است گوئی شرّ و لئامت علامت مخصوص اوست چنانکه زنمه برای گوسفند و بزغاله و عتل چنانکه گفتهاند به معنی بد خلق و خشن است یعنی او مانع خیر و متجاوز و پیوسته گنانکار است با همه اینها بد رفتار و شریر است. این کلمه تنها یک دفعه در کلام اللّه مجید به کار رفته است.
جملاتی از کاربرد کلمه زنم
با توجه به کمبود منابع جامع دربارهٔ فضای معماری و جدید بودن این مبحث، برای تبیین مفهوم فضا در تئوری معماری، بایستی به دیدگاههای معماران و نظریهپردازان در مورد مفهوم فضای معماری استناد نماییم. در میان نظریهپردازان معماری مدرن، برونو زوی و زیگفرید گیدئون از جمله افرادی هستند که به شکل نسبتاً جامعی مفهوم فضای معماری را مورد کنکاش قرار داده و سعی نمودهاند اهمیت آن را در معماری بازنمایانند.
بازگشت به گذشته یا فلاشبک یعنی به میان آوردن صحنهای که روایت را از زمان فعلی داستان به زمانی در گذشته برمیگرداند. از فلاشبک اغلب به منظور بازنمایی رویدادهایی استفاده میشود که از نظر زمانی مقدم بر خط توالی اتفاقات داستان رخ دادهاند یا اطلاعاتی ضروری در مورد پیشداستان (آنچه قبل از شروع داستان رخ داده) به دست میدهند. فلاشبکهای مبتنی بر شخصیت، رویدادهای مهمی را از گذشتهٔ شخصیت بازگو میکنند که در رشد و گستردگی شخصیت نقش داشتهاست.
بتان را سراسر به هم بر زنم صنم را ازین غم به خاک افکنم
تا چند چشم پر زنم در عشق خون بارم ز غم آری، که از غم شسته ام من دست ازین خون بارها
دربارهٔ آگاهی نظریات مختلفی بیان شدهاست: بازنمودگرایی یا نظریات بازنمودی مرتبه اول، نظریات مرتبه بالاتر درباره آگاهی والگوی پیشنویسهای چندگانهٔ آگاهی از دنیل دنت.
«من دولت تعیین میکنم، من تو دهن این دولت میزنم، من دولت تعیین میکنم، من به پشتیبانی این ملت دولت تعیین میکنم… دولت غیرقانونی باید برود، تو [بختیار] غیرقانونی هستی، دولتی که ما می گوئیم، دولتی است که متکی به آرای ملت است، متکی به حکم خداست، تو باید یا خدا را انکار کنی یا ملت را.»
شب چو به خواب می رود گوش کشانش می کشم چون به سحر دعا کند وقت دعاش می زنم
هر گهم صورت شیرین نفسی پیش آید ای بسا آه که بر حسرت فرهاد زنم
گسترش آیین زرتشتی از عوامل مهم توسعه و تعمیم این داستانها در ایران بوده و به ویژه داستانهای نقاط دیگر، پس از پذیرش این کیش، به صورت داستانهای دیویَسنان و فرهنگ مطرود درآمده و به سرعت نابود شدهاست. چنانکه هنگام به شاهی رسیدن ساسانیان، ایرانیها از تاریخ خود، کم و بیش همان مطالبی را میدانستند که بعدها در خدای نامه ثبت شد و بازنمون آن در شاهنامه دیده میشود.
ز دردت از کجا اینجا زنم باز از آنم در حقیقت صاحب راز
در این جلسه فرهاد مشایخ گفت در سه چهار روز گذشته، غلامرضا منصوری با او تماس گرفته و از او خواسته که در جلسه دادگاه بگوید که ۵۰۰ هزار یورو را «قرض» داده ولی او قبول نکرده و به منصوری گفتهاست: «چرا باید این حرف را بزنم». به گفته فرهاد مشایخ، این پول با درخواست حسن نجفی، یکی از دیگر از متهمان پرونده که او نیز از کشور خارج شده، به منصوری پرداخت شدهاست.
ز مهر روی تو دم میزنم، از آن باشد که نالهام ز نفسهای صبح ممتازست
بده تا درآیم چو شیر ژیان به هم بر زنم کار سود و زیان
ناله نزنم چه زنم چه زنم از دور زمان داد و بیداد
مرا بگذار تا همراه فرزند به صحرا خوش زنم با وی دمی چند
در رابطه با مذهب نورس قدیم و تا حدی بتپرستی آنگلوساکسون، منابع مکتوب در اروپای مرکزی ماهیتی بسیار پراکنده دارند. برای مثال، افسونهای مرسبورگتنها متن پیش از مسیحیت است که به آلمانی باستانی نوشته شدهاست و شامل ذکر خدایان فولا، وودان و فریگ است. در متون دیگر، از جمله وقایع نگاریها و بازنماییهای تاریخی، اشاراتی به دین بتپرستی، مانند تخریب بناهای مربوط به آن توسط شارلمانی در نوشتههای ایرمنسول بیان شدهاست
از زمان پدر هوجو تاکاتوکی، هوجو ساداتوکی، نشانههای فروپاشی حکومت شوگونی مشهود بود. به دلیل دو حمله مغول به ژاپن، زندگی گوکهنینها فقیرانه شده بود. علاوه بر این، دولت شوگون به دلیل شورش شیموتسوکی در سال ۱۲۸۵ و شورش هیزنمون در سال ۱۲۹۳ بیثبات شد.
ولی ز حال دل خود نفس همی نزنم که همچو شمع همی سوزد آتشم ز زبان
از فیلمها یا مجموعههای تلویزیونی که وی در آنها نقش داشتهاست، میتوان به پسر عاشق و بخواهم سوت بزنم، سوت میزنم اشاره نمود.
کلمباری در سال ۱۲۶۴ برای سفر به فرانسه و ازدواج با بانو لور بیوهٔ دکتر لئون لابا حکیمباشی مخصوص محمدشاه درخواست ۸ ماه مرخصی میکند، اما مرگ محمدشاه، شورش تهران، فرار آقاسی و تحصن او در شاه عبدالعظیم و بر تخت نشستن ناصرالدینشاه، سفر کلمباری را به تعویق میاندازد. او نهایتاً در محرم ۱۲۶۵ با اجازهٔ میرزا تقی خان فراهانی، صدراعظم جدید، ایران را ترک میکند. وی در پاریس با بانو لور ازدواج میکند و ظاهراً دیگر به ایران بازنمیگردد. پس از آن به جز انتشار چند مقاله در مجلات فرانسوی زبان اطلاع دیگری از وی در دست نیست. تاریخ مرگ او نیز مشخص نیست.