دوسی

دوسی

معنی کلمه دوسی در لغت نامه دهخدا

دوسی. [ دُ ] ( عدد مرکب ، ص مرکب ، اِ مرکب ) دوبار سی. دو ضرب در سی. دو تا سی. شست. شصت. ( یادداشت مؤلف ) :
کسی را که سالش به دوسی رسید
امید از جهانش بباید برید.فردوسی.

معنی کلمه دوسی در فرهنگ فارسی

دوبارسی . دو ضرب درسی .

معنی کلمه دوسی در دانشنامه عمومی

دوسی شهری در شهرستان باگاسی در استان باله در بورکینافاسوی جنوبی است و جمعیت آن ۹۱۳ نفر است.

جملاتی از کاربرد کلمه دوسی

فردوسی دربارهٔ اولین حضور مزدک در دربار قباد می‌نویسد.
خاک چون طوطی خوش جامه سراندر سر نهاد شاخ چون طاوس فردوسی پر اندرپرزدست
شهاب فردوسی در این خصوص می‌فرماید:
فردوسی را چه دهیم؟
ور آن نور دو صد فردوس گفتی هی قنق گلدم شدی این خانه فردوسی چو گل مسکن بخندیدی
سکه‌ای کاندر سخن فردوسی طوسی نشاند تا نپنداری که کس از زمره فرسی نشاند
فرخنده به بزم همچو فردوسی سوزنده به رزم همچو نیرانی
یا در سرودهٔ دیگرش در ستایشِ فردوسی:
فر فردوسیست این پالیز را شعشعهٔ عرشیست این تبریز را
از کوی وی ای زاهد مایل سوی فردوسی گر نغلطم از بستان رو در قفسی داری
آستانه اشرفیه در ۳۵ کیلومتری رشت واقع است و فاصلهٔ آن تا شهر لاهیجان ۷ کیلومتر است. همچنین از شمال به بندر کیاشهر و به فاصلهٔ ۱۷ کیلومتری قرار دارد. شهر آستانه به عنوان پایتخت و مرکز مذهبی سرزمین گیلان و شمال کشور نیز شناخته شده‌است. خیابان باهنر و فردوسی بالا شهر آستانه اشرفیه به حساب می آید.
دست احداث، چو موی سر زنگی کوتاه کلک رومی تو کردست، که هندوسیماست
در شاهنامه فردوسی واژه قیر به صورت قار به کار رفته‌است.
اول فردوسی آن کز خاک طوس است از او روی سخن روی عروس است
هزار سال شد و کاخ نظم فردوسی مصون ز تابش خورشید و باد و بارانست
گفته شده که اردشیر دوم شخص بسیار با اراده‌ای بوده و همچنین در برخی از منابع، از جمله شاهنامه فردوسی، از او با عنوان نیکوکار یاد شده‌است.