زه کشی
معنی کلمه زه کشی در فرهنگ معین
معنی کلمه زه کشی در فرهنگ عمید
معنی کلمه زه کشی در فرهنگ فارسی
عمل خشکاندن باتلاق بوسیله کندن گودالهایانهر
معنی کلمه زه کشی در فرهنگستان زبان و ادب
معنی کلمه زه کشی در دانشنامه آزاد فارسی
در کشاورزی، حذف آب اضافی از خاک، با استفاده از شبکه ای از نهرهای کم عمق یا، در صورتی که وضعیت خاک و شیب زمین اقتضا کند، به کمک مجراهای زیرزمینی. گاه از پمپ نیز برای زه کشی زمین های پهناور استفاده می کنند. در حدود ۴۰۰پ م، زه کشی در حوضۀ نیل و روم باستان صورت می گرفت. زه کشی مناسب، ساختار خاک را اصلاح می کند؛ بازده کودهای فسفردار را افزایش می دهد؛ نیتروژن خاک را حفظ می کند؛ و از ماندابی شدن زمین، آب شستگی، و شورشدن خاک در نتیجۀ آبیاری جلوگیری می کند.
معنی کلمه زه کشی در ویکی واژه
جملاتی از کاربرد کلمه زه کشی
چو شد رزم تیر و کمانشان پدید کمان یک گرفت و یکی زه کشید
کز پناهت نشدی پاس خدا ای غافل کوشش هرزه کشیدی به پناه که تو را
تا کی چو ترازو از زبانی در گردن زه کشیده باشم
گر ساغر سی روزه کشیدم، چه توان گفت؟ ور توبه چل ساله شکستم، چه توان کرد؟
ای غازه کشیده سرخ بر گونه از خون دل هزار نامآور
نیزه کشید آفتاب حلقهٔ مه در ربود نیزهٔ این زر سرخ حلقهٔ آن سیم ناب
کمند طره نهادی به پای طاقت و تابم سپاه غمزه کشیدی به غارت دل و دینم
شب عربیوار بود بسته نقابی بنفش از چه سبب چون عرب نیزه کشید آفتاب
بهروزی و روزی ز فلک نتوان خواست کان ریزه کشی از در روزیده ماست
هر نیر بلا که سوی دلها از غمزه کشید بر نشان زد