زهردار

زهردار

معنی کلمه زهردار در لغت نامه دهخدا

زهردار. [ زَ ] ( نف مرکب ) صاحب زهر. جانور یا گیاهی که سم دارد. سامه. سوام : مار زهردار. مقابل بی زهر. ( یادداشت بخط مرحوم دهخدا ). حیوان زهردار؛ جانوری که دارای زهر باشد. ( ناظم الاطباء ) :
کشت خال لب توام آری
مگس شهد زهردار بود.میرخسرو ( از آنندراج ). || آلوده به زهر و محتوی از زهر: خنجر زهردار؛ خنجر آلوده به زهر. ( ناظم الاطباء ) :
برآویخته ناچخی زهردار
بوقت زدن تلخ چون زهرمار.نظامی.رجوع به زهر شود.

معنی کلمه زهردار در فرهنگ فارسی

صاحب زهر جانور یا گیاهی که سم دارد

معنی کلمه زهردار در دانشنامه عمومی

زهردار (فیلم). زهردار ( به هندی: Zahreelay ) یا سمی فیلمی محصول سال ۱۹۹۰ و به کارگردانی جویلین کول است. در این فیلم بازیگرانی همچون جیتندرا، سانجی دات، چانکی پاندی، جوهی چاولا، شارات ساکسنا، کیران کومار ایفای نقش کرده اند.

جملاتی از کاربرد کلمه زهردار

کنج دهان چو باشد از گنج ذکر خالی ای زهردار غفلت ماری شمر زبان را
گویند کز تبی ملک الشرق درگذشت ای قهر زهردار الهی چنین کنی
مانند اژدهای دمانست زهردار یا نی بگاه حمله نهنگیست جان ستان
پانزده سال پس از تأسیس، باشگاه رم توانست در ۱۴ ژوئن ۱۹۴۲ با پیروزی ۰–۲ مقابل مودنا اولین اسکودتوی خود را به دست آورد. رم با سرمربی گری آلفرد شافر و متشکل از خط مستحکم دفاعی که توسط دروازه‌بان گویدو ماستی رهبری می‌شد و با ضد حمله‌های زهردار و خطرناک تیم قدرتمندی برا هر حریفی به حساب می‌آمد. اما ستاره تیم آمادئو آمادئی ۲۱ ساله بود که با ۱۸ گل زده نقش مهمی در قهرمانی تیم داشت. وی در فراسکاتی به دنیا آمد و دوران فوتبال خود را در تیم جوانان رم آغاز کرد. وی پس از یک فصل حضور قرضی در آتالانتا به رم بازگشت و آلفرد شافر او را در پست مهاجم مرکزی قرار داد.
از فیلم‌ها یا برنامه‌های تلویزیونی که وی در آن نقش داشته‌است می‌توان به پریا، تونی، انسان زهردار و جهان عشق اشاره کرد.
هر که رخ برتافت از این بوسه‌های زهردار نامش غیر از خائن و وصفش به جز کافر نبود
بر دل کشور نشیند چون خدنگ زهردار آه‌هایی کز ته دل‌، بهر کشور می‌کشی
درون دلش عقده‌ای زهردار بپیچید و خمید مانند مار
ز سر دیده زهرداران بلخ برون گشته چون مغز بادام تلخ
ماریست زهردار جهان زو ببر که هست هم دیدنش مضرت و هم صحبتش زیان
ز افسون تو دریا شعله زار است هوا آتش گذار و زهردار است
با افعی زهردار هم کاسه مشو وز صحبت آب زندگانی مگریز