زن بابا

معنی کلمه زن بابا در فرهنگ معین

(زَ ) (اِمر. ) نامادری .

معنی کلمه زن بابا در ویکی واژه

ناماد

جملاتی از کاربرد کلمه زن بابا

اولدوز با زن بابای بی‌عاطفه‌اش زندگی می‌کند. تنها کسی که اولدوز می‌تواند با او بازی کند، عروسک بزرگش است. روزی که او از کشتن گاوش بسیار ناراحت و غصه‌دار است، عروسکش به سخن در می‌آید و اولدوز و یاشار، پسر همسایه را به دنیای عروسک‌ها در جنگل می‌برد. زن بابا به عروسک اولدوز شک می‌کند و …