زمردین

معنی کلمه زمردین در فرهنگ معین

(زُ مُ رُّ ) [ معر - فا. ] (ص نسب . )منسوب به زمرد، زمردی ، ساخته شده از زمرد.

معنی کلمه زمردین در فرهنگ فارسی

برنگ زمرد، منسوب به زمرد، سبزرنگ
( صفت ) منسوب به زمرد زمردی ساخته از زمرد .

معنی کلمه زمردین در ویکی واژه

معرب
منسوب به زمرد، زمردی، ساخته شده از زمرد.

جملاتی از کاربرد کلمه زمردین

سروبن چون زمردین کاخی قمری‌یی بر سریر هر شاخی
یکی چون لعل فام آتش ولی در آبگون مجمر یکی چون زمردین، ساغر ولی پر آتشین صهبا
گسترد بهار زمردین حلّه ز اقصای بدخش تا در حله
هلال عید پدید آمد از سپهر کبود چو شمع زرین، پیش زمردین محراب
نگه کن در ترنجستان بارآورده تا بینی هزاران لعبت زرین تن اندر زمردین معجر
پالیز از آن یکی شده پرکوزه‌های شهد بستان ازین یکی شده پر زمردین قباب
چو دیبهی که برنگ پرند هندی هست زبر جدینش بود پود و زمردینش تار
زمردین نبود خاتم گدا دریاب که خود چه زهر بود کان ته نگین دارم
تاج مرصع آورد شاخ ز هر شکوفه ای تحت زمردین زند بخت به زیر پای گل
راغ را گل زمردین کردی باغ را شاخ بسدین کردی