زفان
معنی کلمه زفان در فرهنگ معین
معنی کلمه زفان در فرهنگ عمید
معنی کلمه زفان در فرهنگ فارسی
جملاتی از کاربرد کلمه زفان
گر زفان گردد دو گیتی سالها هم نیارد داد شرح حالها
از زفان من بگو با کردگار کوفکندی در جهانم بی قرار
چون زفان را میکند این حال لال از زبان لال باید گفت حال
پس زفان در خشم او بگشاد شاه گفت تا چندی کنی بر خود نگاه
زفان را خوی کم ده بر سخن تو ز سی دانش در سی بند کن تو
پای از سر کردهٔ سر از زفان میخرامی از شبه گوهرفشان
پیش سیمرغ آن کسی اکسیر ساخت کو زفان این همه مرغان شناخت
چند اندیشم که جان من بسوخت وز تف جانم زفان من بسوخت
تا زفان سرخ دارد ساکنی تو به سرسبزی نشسته ایمنی
زبان مردم طبرستان زبان طبری بوده است و به زبان مردم طبرستان زبان طبری و زفان طبری میگفتند که از قرن هفتم نام مازندرانی جایگزین نام طبری گشت. در کتاب انتخابات البهیه به نقل از کتاب مسالک الممالک اصطخری در باب زبان مازندرانی آمده است: طبرستان زمینی هامون است و کشاورزی کنند و ستور دارند و زبانی دارند نه تازی نه پارسی و بومی هستند که دیگر دیلمان زبان ایشان را ندانند و تا روزگار حسن بن زید(۲۵۰–۲۷۰) مردم طبرستان و دیلمان کافر بودند.
چون نمیآمد زفانش کارگر اشک میبارید و میخارید سر