زعفرانی

زعفرانی از عطش رنگ شقیق گشته از تاب درون نیلی عقیق

کشید از بر پرند زعفرانی برون آمد مه از ابر کتانی

رنگ رخ زرد عاشقان است هر جای که برگ زعفرانی است

رخم از درد پنهان زعفرانی تراود خون ز چشم ارغوانی

الزعفرانیة یک منطقهٔ مسکونی در سوریه است که در حمص واقع شده‌است.

بس که سودم روی زرد خویش بر خاک درت باد هردم ز آستانت زعفرانی یافت نو

اصول آنالیز حقیقی کتابی از ربرت جی بارتل با ترجمهٔ جعفر زعفرانی است که در سال ۱۳۶۶ منتشر و در مراسم کتاب سال جمهوری اسلامی ایران به‌عنوان کتاب برگزیده معرفی شد.

پس از مرگ پدرش، شخصی به نام صباح زعفرانی، او و برادرش زید را به بغداد و نزد ابوعبدالله محمد مهدی خلیفهٔ عباسی برد. ابوعبدالله محمد مهدی، او و برادرش را تحت سرپرستی خود قرار داد. احمد در بغداد زندگی می‌کرد تا این که با مرگ محمد امین، اوضاع خلافت در بغداد به هم ریخت. برادرش زید قبلاً بر اثر بیماری مرده بود و احمد از این فرصت استفاده کرد و فرار کرد.

زعفرانی ساخت در عشق تو ما را ضعف تن کاه ما از جذبه رنگ کهربا را کرده حفظ

شده زعفرانی گل و روی او پریشان بر و سنبل مشکبو

بتان را چهره های ارغوانی شده چون بت پرستان زعفرانی

متمرکز کردن جهانگردان در یک منطقه که در آن تسهیلات و شرایط محیطی مناسب تری فراهم شده باشد راهکاری مطمئن برای توسعه پردشگری به نظر می‌رسد. برای دهکده گردشگری تهران که در اراضی کهمیز دره در شمال اسدآباد شمیرانات محصور میان دربند و دخولنجک و اسدآباد (شمال زعفرانیه) راه اندازی می‌شود امکانات گردشگری همچون پارک کوهستانی، کلبه‌های آرامش، آبشارهای مصنوعی، برج‌های چوبی، رستوران و کافه، فروشگاه‌های گردشگری و تئاتر روباز طراحی شده است.

فکند از سایه آن ماه قصب پو ش زمین را زعفرانی حله بر دوش

زردی است آنکه شادمانی ازوست ذوق حلوای زعفرانی ازوست