زرنیخ
معنی کلمه زرنیخ در لغت نامه دهخدا

زرنیخ

معنی کلمه زرنیخ در لغت نامه دهخدا

زرنیخ. [ زَ / زِ ] ( اِ ) نام دوایی که به هندی هرتال گویند. ( غیاث اللغات ) ( آنندراج ). و آن پنج قسم است : زرد،سرخ ، سپید، سبز، سیاه و اقسام آن از سمومات است. ( آنندراج ). زرنیق. هرتال و جسم معدنی مرکب از گوگرد و ارسنیک. ( ناظم الاطباء ). سنگی است به فارسی و بهندی آن را هرتال گویند و آن پنج قسم است : زرد، سرخ ، سپید،سبز، سیاه و اقسام آن از سمومات است. ( منتهی الارب ).سنگی که به رنگهای مختلف است و چون با آهک آمیزند جهت ستردن موی بکار آید و این معرب زرنه فارسی است. ( از اقرب الموارد ).... هوبشمان احتمال داده همریشه «زر» ( طلا ) باشد. ارمنی «زریک » ( زرنیخ )، پهلوی «زریک » از «زرنیک » ، اوستا زرنیه بجای «زرنیه » ( طلائی زرین ) بعضی آنرا مأخوذ از ارسنیکون یونانی دانسته اند... در فارسی زرنی ، زرنه ،زرنیق هم آمده ، ماده ای است سخت دارای حرارت معمول ، رنگش ابرش براق... ( حاشیه برهان چ معین ). زرنیق مساوی زرنی. پهلوی «زرنیک » همریشه زریا، یونانی ارسنیکون... جسمی است معدنی و آن عبارت است از ترکیب گوگردو ارسنیک که در اصطلاح شیمی آنرا سولفور ارسنیک گویند و بر دو نوع است زرنیخ زرد... زرنیخ قرمز... ( از فرهنگ فارسی معین ). ارسانیقوس. سم الفار. مرگ موش. شک. هاکول. حرفقان. تراب هالک. این کلمه با ارسنیکوس یونانی از یک اصل است و شاید یونانی آن نیز از زرنیخ فارسی مأخوذ است. ( یادداشت بخط مرحوم دهخدا ) : و اندر کوههای وی ... داروهاست که از کوه خیزد،چون : ناک ، زرنیخ ، گوگرد و نوشادر. ( حدود العالم ).
فرمان بر آهک کن و زرنیخ و براندای
بر روی و برون آر همه رویت از اورت. لبیبی ( یادداشت بخط مرحوم دهخدا ).تا وقت خزان زرد بود باغ چو زرنیخ
تا وقت صبا سبز بود باغ چو زنگار.فرخی.تا باد خزان زرد کند باغ چو زرنیخ
چونانکه صبا سبز کند دشت چو زنگار.فرخی.به دمهای سنجاب نقاش آبان
به زرنیخ تصویر بستان نماید.خاقانی.زرنیخ زرد و نیل کبود ترا ببرد
گوگرد سرخ و مشک سیاه من آب و جاه.خاقانی.لب و کام وحش از دل و روی خصمان
همه رنگ زرنیخ و قطران نماید.خاقانی.نبینی خرگهی بر روی بسته
نه دندان ! یک دو زرنیخ شکسته.نظامی.زر که بر او سکه مقصود نیست

معنی کلمه زرنیخ در فرهنگ معین

(زَ ) [ په . ] (اِ. ) سولفات ارسنیک ، جسمی است معدنی مرکب از گوگرد و ارسنیک .

معنی کلمه زرنیخ در فرهنگ عمید

جسم معدنی مرکب از گوگرد و ارسنیک به رنگ سرخ، زرد، یا سفید که در طب و صنعت به کار می رود.

معنی کلمه زرنیخ در فرهنگ فارسی

جسم معدنی مرکب ا گوگردووارسنیک برنگ سرخ وزرد
( اسم ) جسمی است معدنی و آن عبارت است از ترکیب گوگرد و ارسنیک که در اصطلاح شیمی آنرا سولفور ارسنیک گویند و بر دو نوع است . یا زرنیخ زرد : عبارت است از ترکیب سه ظرفیتی ارسینک با گوگرد رنگ آن زرد است و در نقاشی برای تهیه رنگ زرد و سبز ( مخلوط با آبی پروس ) بکار میرود و همچنین در تهیه واجبی ( نوره ) از آن استفاده میکنند . یا زرنیخ قرمز عبارت است از ترکیب دو ظرفیتی ارسینک و گوگرد رنگ آن قرمز است و در نقاشی مصرف دارد .

معنی کلمه زرنیخ در دانشنامه عمومی

زرنیخ یا اورپیمنت ( Orpiment ) با فرمول شیمیایی As2S3، سولفید آرسنیک، با ساختار بلوری تک شیب، این کانی در ۳۰۰ تا ۳۲۵ درجه سانتی گراد ذوب می شود. این کانی جزو کانی های سمی طبقه بندی می شود. با آب و هیدروکلریک اسید تمیز می شود و در هوا اکسیده می گردد. از کانی های مشابه آن گوگرد و گرینوکیت را می توان نام برد که به وسیلهٔ رخ کامل، جلا، وضعیت رشته ای و ورقه ای و چگالی بالاتر از گوگرد قابل تفکیک است.
این کانی تقریباً کمیاب است و در روسیه، یوگسلاوی، آمریکا، پرو و در ایران در معادن زرشوران تکاب یافت می شود. بلورهای بزرگ آن در روسیه تا ۶۰ سانتی متر و ۳۰ کیلوگرم وزن می رسد.
در چین باستان به عنوان سم حشرات استفاده می شده است
همچنین در روم و چین باستان برای زهرآلود کردن نوک نیزه و تیر بکار میرفته است
تا قرن نوزدهم میلادی که سمی بودن آن شناخته نبوده به عنوان رنگدانه در صنعت به کار می رفته است
در ایران و کشورهای خاورمیانه تا چند سال قبل مخلوط آن با آهک به عنوان واجبی برای بردن مو به کار میرفته است که به نظر می آید مسئولان بهداشتی اخیرا اقدام به اجبار برای تغییر ماده شیمیایی کرده اند.
خودکشی زندانیان توسط خوردن این ماده نشان از دانستن سمی بودن آن داشته است.
معنی کلمه زرنیخ در فرهنگ معین
معنی کلمه زرنیخ در فرهنگ عمید
معنی کلمه زرنیخ در فرهنگ فارسی

معنی کلمه زرنیخ در ویکی واژه

سولفات ارسنیک، جسمی است معدنی مرکب از گوگرد و ارسنیک.

جملاتی از کاربرد کلمه زرنیخ

فرو بردنش هست زرنیخ زرد برآوردنش نیل با لاجورد
به دمهای سنجاب نقاش آبان به زرنیخ تصویر بستان نماید
گوشش که بریده باد از بیخ چون کفچه بود به روی زرنیخ
نمی کرد در طبع آن بی نظیر نه زرنیخ کاری، نه ماء الشعیر
شراب و شهد خورد بی تو گر بلنداقبال شود به خاصیت این همچو آهک آن زرنیخ
روی زردش ز داغهای برص چون سفالی پر آهک و زرنیخ
همایند کانی‌شناسی (پارانژ) آن برتیئریت- بیسموتینیت- گالن- منیزیت- پیرولوزیت- زرنیخ- رآلگار- طلا- برتیئریت- سینابر- آرسنوپیریت- مارکاسیت است
هستش بن گوش ظرف زرنیخ وآن ریش گهی به طرف زرنیخ
به سرخ رویی شنگرف و لب کبودی نیل به زرد فامی زرنیخ و دل سیاهی قار
پیکرش را گوئیا ایزد تعالی آفرید ز آهک و زرنیخ و گوگرد و کنین و کاسیا
واجبی از آهک و زرنیخ تشکیل یافته‌است. گفتنی است که پایه اصلی کرم‌ها و اسپری‌های موبر از همین دو ماده می‌باشد.
هرچه در این پرده نُه میخی است بازی این لعبت زرنیخی است