زراه

معنی کلمه زراه در لغت نامه دهخدا

زراه. [ زَ ] ( اِ ) مطلق دریا را گویند و به عربی بحر خوانند. ( برهان ). دریا. ( فرهنگ رشیدی ) ( انجمن آرا ) ( آنندراج ). دریا و بحر. ( ناظم الاطباء ). اوستائی «زرایه » ( دریا )، پهلوی «زره »، بلوچی «زیرا» . ( حاشیه برهان چ معین ). رجوع به ماده بعد شود.

معنی کلمه زراه در فرهنگ معین

(زَ ) [ په . ] (اِ. ) دریا.

معنی کلمه زراه در فرهنگ عمید

دریا، بحر.

معنی کلمه زراه در فرهنگ فارسی

مطلق دریا را گویند

جملاتی از کاربرد کلمه زراه

آفرینش نثار فرق تو اند بر مچین چون خسان زراه نثار
که ناگاه آمد نوندی زراه بداد آگهی از شکست سپاه
عشق شد ازراه زهدم سوی رندی رهنمون تا چه ره بود آنکه جزگم گشته تا منزل نبود
کی بود کان خسرو پیروز بخت آید زراه بخت و نصرت بر یسارو فتح و دولت بر یمین
در احادیث از زراه از ابوجعفر(ع) از پیامبر خدا(ص) نقل است که فرمود: زمانی که خورشید غروب کند، درهای آسمان و بهشت گشوده شود و دعاها مستجاب افتد. خوشا حال آن کس که آن هنگام کار نیکی بهر او به آسمان رود.
در سدهٔ بیستم افسانهٔ زندگی فردوسی به کارِ سیاست‌پیشگان هم آمد. رضاشاه، که مرام ملی‌گرایی تبلیغ می‌کرد، شیفتهٔ فردوسی بود. عبدُالْحسین سِپَنتا نیز در زمان رضاشاه فیلمِ فردوسی را به‌سال ۱۳۱۳ ساخت و زندگی فردوسی را از نگاه خود به‌تصویر کشید، که یکی از نخستین نمونه‌های افسانه‌پردازیِ تصویری از زندگی فردوسی به‌شمار می‌رود. پیش از او علی نصر در سال ۱۳۰۰ نمایشنامهٔ فردوسی را تنظیم کرده‌بود. ازدیگرسو، افسانه‌های چپ‌گرایان دربارهٔ فردوسی نیز به کارِ مبارزهٔ سیاسی می‌آمد. ازراهِ‌نمونه، علی حصوری و احمد شاملو فردوسی را سخت نکوهیدند و او را تبلیغاتچیِ سرکوب و محافظه‌کاری در خدمتِ حفظِ نظام طبقاتی دانستند.
زراه اندر ایوان شاه آمدند پراز رنج و دل پرگناه آمدند
یک چند اگر زراه بیفتادی زی راه باز شو که نه شیدائی
زراه پرخطر عشق هیچ نیست عجب که جاده مار شود ره بکاروان ندهد
ببودند وخوردند تا شب زراه بیفشاند آن تیره زلف سیاه
در سال ۱۰۷ هجری قمری، یعنی در زمان هشام بن عبدالملک خلیفه اموی، خزرها ازراه دربند گذشته به استان بیلقان در کنار رود ارس حمله بردند و سپس از ارس گذشته به سوی ایران عازم شدند و تمام آذربایجان را گرفته، غارت کردند و اردبیل را ویران ساختند. خزرها همه مردان بالغ شهر را کشتند و زن و فرزندان آنان را به اسیری بردند.
کابالا از دیرباز در بین یهودیان سفاردی و میزراهی بسیار رایج بود. کابالا به صورت‌های مختلف در بین یهودیان خاورمیانه، آفریقا، ترکیه و ایران مورد انجام قرار می‌گرفت. از قرن ۱۶ مرکز کابالا توسط یهودیان سفاردی به شهر صفد در شمال اسرائیل فعلی منتقل شد. کابالای سفاردی و میزراهی تا به امروز در بین یهودیان شرقی بسیار مورد استقبال است. از جمله رهبران معروف آن می‌توان به شلوم شرابی از کنیسه بت ال، ربی هیدای اورشلیمی، ربی بن آیش چای از عراق و خاندان ابوهاتزیرا اشاره کرد.
به کاه کوه گران سنگ بندد ار از عزم زراه کاه سبک راه کهکشان گیرد