زاو

معنی کلمه زاو در لغت نامه دهخدا

زاو. ( ص ) قوی و زبردست پرزور را گویند. ( برهان قاطع ) ( فرهنگ نظام ). پهلوان و زورآور و زبردست و قوی و پرزور. ( ناظم الاطباء ) :
اشک میراند او که ای هندوی زاو
شیر را کردی اسیر دم گاو.مولوی. || استاد بنا و گلکار . ( برهان قاطع ) ( ناظم الاطباء ). بنا و سازنده عمارت. ( فرهنگ نظام ) :
بس مناسب صنعت است این شهره زاو
کی نهد بر جسم اسب او عضو گاو.مولوی.زاو، ابدان را مناسب ساخته ست
قصرهای منتقل پرداخته ست
در میان قصرها تخریجها
از سوی بیسوی این صهریجها.مولوی.و رجوع به زاویل و زاویر شود. || استاد هر فن و پیشه ای. ( ناظم الاطباء ). || ( اِ ) شکاف و رخنه هر چیز باشد. ( برهان قاطع ) ( ناظم الاطباء ). مطلق شکاف. ( آنندراج ) ( فرهنگ رشیدی ) ( فرهنگ نظام ) :
اگر مقاطع تیز تو بیند اندر خواب
ز سهم در کمر کوه قاف افتد زاو.شیخ آذری ( از آنندراج ). || دره کوه را نیز گویند. ( برهان قاطع ). دره کوه. ( ناظم الاطباء ) ( آنندراج ). ولف آن را در این بیت شاهنامه بمعنی تنگه کوه آورده است :
وز آنجاکشیدن سوی زاوکوه
بر آن کوه البرز بردن گروه.فردوسی ( فهرست ولف ). || کوه. ( فرهنگ نظام ). || و بمعنی خشت پارچه و نیم خشت هم آمده است. ( برهان قاطع ) ( ناظم الاطباء ). و در اصطلاح بنایان نیمه خشت را گویند. ( آنندراج ). خشت شکسته. ( فرهنگ نظام ).
- زاو افتادن ؛ شکاف افتادن. شکاف پیدا کردن :
اگر مقاطع تیز تو بیند اندر خواب
ز سهم در کمر کوه قاف افتد زاو.شیخ آذری ( از آنندراج ).

معنی کلمه زاو در فرهنگ معین

(اِ. ) ۱ - شکاف ، رخنه . ۲ - درة کوه .
(ص . ) قوی ، نیرومند.

معنی کلمه زاو در فرهنگ عمید

۱. قوی، نیرومند، توانا.
۲. زبردست، استاد: اشک می راند او که ای هندوی زاو / شیر را کردی اسیر دمّ گاو (مولوی: ۱۰۲۸ ).
۳. (اسم ) ‹زو› شکاف، رخنه، درۀ کوه: وز آنجا کشیدن سوی زاو کوه / برآن کوه البرز بردن گروه (فردوسی۴: ۲۴۵ ).

معنی کلمه زاو در فرهنگ فارسی

( صفت ) قوی پر زور نیرومند .
قوی و زبردست پر زور را گویند پهلوان استاد بنا و گلکار دره کوه

معنی کلمه زاو در دانشنامه آزاد فارسی

رجوع شود به:زو

معنی کلمه زاو در ویکی واژه

قوی، نیرومند.
شکاف، رخنه.
درة کوه.

جملاتی از کاربرد کلمه زاو

کسی کو به اصل و به گوهر نکوست ره پادشا را سزاوار اوست
معتکف زاویه اتحاد عهد ازل را گره بیگشاد
زاویه می‌تواند در جهت دیگر باشد و نوشتن فرمول برای مقدار مطلق
این روستا در دهستان زاوکوه قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۵، جمعیت آن ۴۶۱ نفر (۹۸خانوار) بوده‌است.
این ترانه که با شعر آرش سزاوار، آهنگ حسن شماعی زاده و صدای گوگوش توسط آندرانیک آساطوریان اجرا شد فصل تازه‌ای را در موسیقی پاپ در ایران گشود.
ادیسا (گرجی: ედისა، آسی: Едыс) یک سکونتگاه در ناحیه دزاو در کشور گرجستان است.
زانکه ذات نبی بود چون روز زاو شود شیر نر جدا از یوز
بقعه امامزاده‌سیدزین الدین مربوط به دوره قاجار است و در سمنان، محله زاوقان واقع شده و این اثر در تاریخ ۲۵ اسفند ۱۳۸۰ با شمارهٔ ثبت ۵۶۵۵ به‌عنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.
پیمان‌شکنان زاول پیمانه‌شکن بودند پیمانه چو بشکستند، شد نوبتِ پیمان‌ها
به خدمت بود آن سزاوارتر که هر دم کند شکر بسیارتر
این شهر در دوران امپراتوری روسیه به الیزابتوپول یا یلیزاوتوپول (Елизаветпо́ль) تغییر نام داد. پس از پیوستن به اتحاد جماهیر شوروی، نام آن در سال ۱۹۳۵ به کیروف‌آباد (Кироваба́д) تغییر یافت و این نام در بیش‌تر دوره‌های اتحاد شوروی حفظ شد. در سال ۱۹۸۹ میلادی و در دوران پرسترویکا این شهر دوباره به نام اصلی و تاریخی خود گنجه بازگشت که در زبان روسی به شکل Гянджа نوشته می‌شد.
أَ مَنْ اَنْکَرْتَنی عَن عشق سَلْمیٰ تُزاوَّل آن روی نِهْکو بِوادی
یکی از غمزه سویش کرد اشارت که ای زاوصاف تو قاصر عبارت
زاویه دوم انسی از خط سر خط صحت رسد بخط جگر
نار اسرار چو نور است ازانرو که ازاوست طاعتی گر ننمودی گنهی باید کرد
چو کرد آفرینی سزاوار شاه بپرسیدش از کار گیتی پناه