ریشی. ( حامص ) ریش بودن. مجروح بودن. زخمی بودن. زخم بودن. جراحت داشتن. ( از یادداشت مؤلف ) : اربیاسوس گوید: طویل ( از زراوند ) ریشی رحم را موافق تر است. ( ذخیره خوارزمشاهی ). ریشی. ( اِخ ) دهی از بخش صفی آباد شهرستان سبزوار. دارای 110 تن سکنه. آب آن از قنات و محصول عمده آنجا غلات و پنبه و میوه و راه آن اتومبیل رو است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9 ).
معنی کلمه ریشی در فرهنگ فارسی
ده از بخش صفی آباد شهرستان سبزوار
جملاتی از کاربرد کلمه ریشی
در اتریش، یورو در سال ۱۹۹۹ ظاهر شد. با این حال تمام سکههای یوروی اتریش در سال ۲۰۰۲ معرفی شده و برخلاف سایر کشورهای منطقه یورو که سال ضرب روی سکه حک میشود؛ عدد همین سال روی آنها حک شده است. هشت طرح مختلف (یک طرح به ازای هر مقدار) برای سکههای اتریشی انتخاب شد. در سال ۲۰۰۷، اتریش به منظور هماهنگی با طرح «نقشهٔ مشترک» جدید؛ همانند بقیهٔ کشورهای منطقه یورو، روی مشترک سکههای خود را تغییر داد.
اشتروه همچنین یکی از سازمایههای مهم در کیکها و شیرینیهای آشپزی اتریشی است.
خروشان و جوشان پریشیده موی سوی تربت شه نهادند روی
نسب شافعی به عبد مناف میرسد که جد اعلای محمد پسر عبداللهاست؛ بنابراین شافعی از جهت پدر قریشی است. عبدمناف چهار پسر داشت به نامهای هاشم،مطلب،نوفل و عبدشمس که شافعی از نسل برادر هاشم، مطلب است. شافعی در مکه در زمینه علوم فقهی پیشرفت میکند و یکی از علماء برجسته آن دیار میشود. وی بنا به ترتیب زیر سومین فقیه بزرگ از فقهای اهل سنت است.
خود زشت بود که گاو ریشی آید ببر تو رخت بر خر
در نطفه مینگر که به یک رنگ و یک فن است زنگی و هندو است و قریشی باعلو
شاه قریشی نژاد و هاشمی افسر سید بطحا شرافت و مدنی فر
ز داغش بر دلم دیرینه ریشیست که نبود سودمند آن را مگر داغ
که ریشی که او کرد، مرهم کنم دل مردم شهر بی غم کنم
گر ز گردون شکایتی کردم از جگرریشی و دلافکاری
فریتس ماخلوپ دیدگاههای نوعی تفکر اقتصادی اتریشی را فهرست کردهاست.
پس زفان بگشاد ابلیس لعین گفت تو با این سرو ریشی چنین
بر آفتاب پریشیده پرّ و بال غراب به لاله برگ نهان کرده تُنگهای شکر
ناگه افتاد به یادم که مرا ریشی هست که زهر نیک و بدم بود به وقت پناه
سال بلو، مارتین امیس و استیون کینگ، نوشتههای او را تحسین کرده و پاتریشیا کورنول، از او به عنوان یکی از شمایلهای واقعی ادبیات جنایی یاد کرد.