ریث
معنی کلمه ریث در لغت نامه دهخدا

ریث

معنی کلمه ریث در لغت نامه دهخدا

ریث. [ رَ ] ( ع اِ ) درنگ. مثل : رب عجلة وَهبت ریثاً و فی التعجب ما اراثک علینا؛ ای ابطأک عنا. ( از منتهی الارب ) ( از ناظم الاطباء ). درنگ. ( آنندراج ). || مقدار. گویند: لم یلبث الا ریث کذا. و گویند: مایلبث الا ریثما کذا. ( از منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). اندازه چیزی. ( آنندراج ). مقدار مهلت از زمان. ( از اقرب الموارد ).
ریث. [ رَ ] ( ع مص ) درنگ کردن. ( از اقرب الموارد ) ( ناظم الاطباء ) ( آنندراج ). درنگی شدن. ( تاج المصادر بیهقی ). مولش. ( فرهنگ فارسی معین ). راث علی خبرک ؛ ای ابطاء. ( ناظم الاطباء ).
ریث. [ رَی ْ ی ِ ] ( ع ص ) بطی ٔ. درنگ کار. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). کاهل. درنگ کننده. ( از آنندراج ).

معنی کلمه ریث در فرهنگ معین

(رَ یا رِ ) [ ع . ] (اِمص . ) درنگ کردن .
(رَ یِّ ) (ص . ) کندرو، بطی ، درنگ کار.

معنی کلمه ریث در فرهنگ فارسی

( صفت ) کندرو بطئ درنگ کار .
درنگ . یا مقدار . اندازه چیزی

معنی کلمه ریث در دانشنامه عمومی

ریث ( به انگلیسی: Reeth ) یک روستا در بریتانیا است که در ریچموند واقع شده است. ریث ۷۲۴ نفر جمعیت دارد.

معنی کلمه ریث در ویکی واژه

درنگ کردن.
کندرو، بطی، درنگ کار.

جملاتی از کاربرد کلمه ریث

در سال ۱۹۲۶، به خاطر دستاورد برجستهٔ الکساندر در تجارت و مهندسی، جایزهٔ هارمون به او اعطا شد. در همان سال، او همچنین جایزهٔ لورل ریث، عالی‌ترین جایزهٔ انجمن اخوت کاپا آلفا سای را برای یک عمر دستاورد دریافت کرد.
یکی ماننده کردن خود را به گروهی مر ریا را، و این شرک صریح باشد؛ و دیگر خود را ماننده کردن تا حق تعالی مگر وی را بدان درجت رساند که خود را مانند آن قوم کرده است؛ تا موافق باشد مر آن را که پیغمبر صلی اللّه علیه گفته است: «مَنْ تَشَبَّهَ بِقَومٍ فَهوَ مِنْهم.» پس هرچه در نوع مجاهدات آید اندر راه بیارد و بر درگاه امید می‌باشد تا خداوند تعالی در حقیقت و معانی آن بر وی گشاده گرداند، که یکی ازمشایخ گفت: «المُشاهَداتُ مَواریثُ المُجاهَداتِ.»
مرد خفاف و نعلی و خرّاز از مواریث آنکه داند راز
ازایشان چو عمر و حریث این بدید دل سنگش از غم ز جا بر دمید
وَ لَقَدْ آتَیْنا بَنِی إِسْرائِیلَ الْکِتابَ یعنی التوریة وَ الْحُکْمَ یعنی الحکمة و السنة و قیل القضاء بین الناس وَ النُّبُوَّةَ، فان ابراهیم کان شجرة الأبنیاء وَ رَزَقْناهُمْ مِنَ الطَّیِّباتِ ای الحلالات و هی المن و السلوی و الماء المنفجر من الحجر فی التیه و مواریث فرعون، وَ فَضَّلْناهُمْ عَلَی الْعالَمِینَ ای عالمی زمانهم و قیل خصصناهم بکثرة الانبیاء من بین سائر الامم، قال ابن عباس لم یکن من العالمین احد فی زمانهم، اکرم علی اللَّه و لا احب الیه منهم.
وَ ما تَفْعَلُوا مِنْ خَیْرٍ ممّا امرتم به من قسمة المواریث، فَإِنَّ اللَّهَ کانَ بِهِ عَلِیماً فیجزیکم به.
وَ الَّذِینَ یُتَوَفَّوْنَ مِنْکُمْ وَ یَذَرُونَ أَزْواجاً وَصِیَّةً الآیة.... قراءة ابو عمر و ابن عامر و حمزه و حفص وَصِیَّةً بنصب است، ای اوصی اللَّه وصیة، دیگران برفع خوانند ای کتبت علیهم وصیة. در ابتداء اسلام پیش از آنک آیات مواریث آمد زنان را از شوهران نصیبی از میراث نبود، اما شوهر چون بمردی بر زن یک سال عدت بودی، و در آن یک سال نفقه وی طعام و کسوت و سکنی بر ترکه شوهر بودی، ما دام که از جای عدت بطوع بیرون نیامدی، اگر بیرون آمدی نفقه بیفتادی. پس چون آیات مواریث آمد، از نفقه یک سال منسوخ گشت بنصیب میراث، گاه ربع و گاه ثمن. و یک سال عدت منسوخ شد بچهار ماه و ده روز، و ذلک فی قوله یَتَرَبَّصْنَ بِأَنْفُسِهِنَّ أَرْبَعَةَ أَشْهُرٍ وَ عَشْراً قوله: وَ لِلْمُطَلَّقاتِ مَتاعٌ بِالْمَعْرُوفِ الآیة.... معنی این آیت همانست که از پیش رفت، از ذکر متعت و احکام آن. و زیادت بیان درین آیت آنست که جمله مطلقات را پیش از مسیس متعت واجب کرد. و در آیت پیش خصوصا زنانی را گفت که ایشان را طلاق پیش از مسیس دهند. و بحکم این آیت علی ع گفت: «لکل مؤمنة مطلقة حرة او امة متعة»
از باشگاه‌هایی که در آن بازی کرده‌است می‌توان به باشگاه فوتبال هاکنال تاون، باشگاه فوتبال دیس تاون، باشگاه فوتبال کویینز پارک، باشگاه فوتبال داونهام تاون، باشگاه فوتبال ای‌اف‌سی ویمبلدون، باشگاه فوتبال لانگ ملفورد، باشگاه فوتبال بوستون تاون، باشگاه فوتبال ایست‌بورن تاون، باشگاه فوتبال اریث و بلودر، و باشگاه فوتبال نورتویچ ویکتوریا اشاره کرد.
و از وی می‌آید که گفت: «إذا غَلَبَ الرَّجاءُ عَلَی الخَوْفِ فَسَدَ الوَقْتُ.» چون رجا بر خوف غالب شود وقت شوریده گردد؛ ازیرا که وقت رعایت حال باشد و بنده تا آنگاه راعی حال باشد که خوفی بر دلش مستولی بود. چون آن برخاست وی تارک الرعایه گردد و وقتش فاسد گردد و اگر خوف بر رجا غلبه گیرد توحیدش باطل شود؛ از آن که غلبهٔ خوف از ناامیدی بود و نومیدی از حق شرک بود. پس حفظ توحید اندر صحت رجای بنده باشد و حفظ وقت اندر صحت خوف وی. چون هر دو برابر باشد توحید و وقت محفوظ باشد و بنده به حفظ توحید مؤمن بود و به حفظ وقت مطیع و تعلق رجا به مشاهدتی صِرف بود که اندر او جمله اعتماد است و تعلق خوف به مجاهدتی صِرف که اندر او جمله اضطرار است و مشاهدت مواریث مجاهدت باشد و این معنی آن بود که همه اومیدها از ناامیدی پدید آید، و هر که به کردار خود از فلاح خود نومید شود آن نومیدی وی را به نجاح و فلاح و کرم حق تعالی و تقدس راه نماید و درِ انبساط بر وی بگشاید و دلش را از آفات طبع بزداید و جملهٔ اسرار ربانی وی را کشف گردد.
از باشگاه‌هایی که در آن بازی کرده‌است می‌توان به باشگاه فوتبال شفیلد ونزدی، باشگاه فوتبال مارگیت، باشگاه فوتبال چارلتون اتلتیک، باشگاه فوتبال پرستون نورث اند، باشگاه فوتبال کویینز پارک رنجرز، باشگاه فوتبال دارلینگتون، باشگاه فوتبال ترانمره راورز، باشگاه فوتبال مکلسفیلد تاون، باشگاه فوتبال اسکانتورپ یونایتد، باشگاه فوتبال تیانجین تایگرز، باشگاه فوتبال هیبرنین، باشگاه فوتبال ابسفلیت یونایتد، باشگاه فوتبال استیونج، باشگاه فوتبال هیبریج، باشگاه فوتبال هادرزفیلد تاون، باشگاه فوتبال اریث و بلودر، و باشگاه فوتبال پورت ویل اشاره کرد.
این مرتب‌سازی به کار هرمان هولریث در سال ۱۸۸۷ روی ماشین‌های جدول بندی بر می‌گردد.
به معنی «رود جادوگری» نام رودی در گاندور است که سرچشمهٔ آن در سیریث آنگول قرار دارد از میناس مورگول می‌گذرد و به سوی آندوئین جاری است. این رود در امتداد راه قدیم نومنور از میناس مورگول به اسگیلیاث است. راه هاراد با یک پل از روی آن رد می‌شود.
همزمان با این که اهداف جامعهٔ ثروتمند و دولت نهان در خدمت تکنوساختارِ غیرعقلایی قرار می‌گیرد، فضای عمومی فرسوده و فقیر می‌شود. گالبریث از صحنه‌های سخن می‌گوید که در آن از پنت‌هاوس‌های مجلل می‌رسیم به پیاده‌روهای بدون سنگفرش؛ یا از باغ‌های تزئین‌شده می‌رسیم به پارک‌های عمومی کثیف. گالبریث در کتاب اقتصاد و اهداف عمومی منتشرشده در سال ۱۹۷۳، از یک «سوسیالیسم جدید» (سوسیال دموکراسی) طرفداری می‌کند و آن را راه حل مشکلات ذکرشده می‌داند. در این سوسیالیسم جدید خدمات عمومی مانند پایش سلامت و تولیدات نظامی ملی می‌شوند و برای کاهش نابرابری و جلوگیری از تورم، کنترل قیمتی و دستمزدهای منظم خواهیم داشت.
گالبریث در کتاب کشور صنعتی جدید که در سال ۱۹۶۷ منتشر کرد، می‌گوید که تصمیمات اقتصادی توسط یک بوروکراسی خصوصی برنامه‌ریزی می‌شود و در این بوروکراسی یک تکنوساختار از متخصصانی حضور دارند که در پشت پرده، کانال‌های روابط عمومی و بازاریابی را دست‌کاری می‌کنند. در این هرم قدرت شکل‌گرفته، افراد بالای هرم فقط به فکر اهداف خودشان هستند و نه تنها دیگر سودآوری انگیزهٔ اصلی نیست، بلکه حتی هیئت‌مدیرهٔ شرکت‌ها هم تصمیم‌گیرنده نیستند. کمپانی‌ها که برنامه‌ریزان جدید به حساب می‌آیند از ریسک بیزارند، به همین دلیل، اقتصادی متعادل و بازارهایی باثبات می‌خواهند. آن‌ها دولت‌ها را به کار می‌گیرند تا در سیاست‌گذاری مالی و پولی، خواسته‌های آن‌ها را اجرا کنند.
إِنَّ اللَّهَ بِکُلِّ شَیْ‌ءٍ عَلِیمٌ من الفرائض و المواریث و غیر ذلک.
سوم: آنچه به حکم شرع، یا رضای مالک، از زنده یا مرده، بدون عوض به دیگری منتقل شود مثل صدقات و بخشش و میراث و این قسم، حلال است هرگاه آن کسی که تحصیل اینها را کرده بود از مداخل حلال بدست آورده باشد و سایر شروطی را که در کتاب هبه و مواریث و وصایا و صدقات از فقه مضبوط است جامع باشد.
پیش از این میثم رسیدی هر کجا نزد عمر و بن حریث با وفا
پس از جنگ حلقه آراگورن پادشاه آرنور و گاندور می‌شود. آرون وارد میناس تیریث شده و آنها باهم ازدواج می‌کنند. او به فرودو یک گردنبند با سنگ سفید که به او در هنگام تاریکی به او کمک می‌کند، هدیه می‌دهد.
جریان پایینی آندوئین از دهانهٔ انت-واش، وست ونگ یا نیندالف و یکی از جزیره‌های گاندور (کِر آندوراس) می‌گذرد. از میان کوه‌های سپید و کوه‌های تاریکی رد می‌شود. آندوئین در نهایت در دلتایی به نام دهانهٔ آندوئین یا اتیر آندوئین به دریای بزرگ (بلگائر) می‌ریزد. اما پیش از اتمام از کنار اُسگیلیاث (پایتخت قدیمی گاندور)، هارلوند در جنوب میناس تیریث و پلارگیر در گاندور رد می‌شود.
جان کنت گالبریث (۲۰۰۶–۱۹۰۸) در دوران توزیع جدید در وزارت کشاورزی آمریکا کار می‌کرد. گابریث خیلی دیر به کار تألیف پرداخت و در زمان شروع تألیفاتش خیلی بالغ‌تر از نهادگرایانی بود که پیش‌تر ذکر شد. او در طول نیمهٔ دوم قرن بیستم، منتقد اقتصاد متعارف (ارتدکس) بود. گالبریث در کتاب جامعهٔ ثروتمند که در سال ۱۹۵۸ منتشر شد، مستدلا اظهار می‌کند رأی‌دهندگانی که به سطح مشخصی از ثروت مادی می‌رسند، رفته رفته برخلاف منافع عمومی رأی می‌دهند. وی برای اشاره به تفکرات متداولی که زیربنایِ اتفاقِ نظرهایِ محافظه‌کارانه را تشکیل می‌دهند، از اصطلاح خِرَد عرفی (که پیش‌تر در کتاب وبلن آورده شده بود) استفاده می‌کند.