جملاتی از کاربرد کلمه رومی کلاه
کزین ننگ تا جاودان بر سپاه بخندد همی گرز و رومی کلاه
بشد گردیه تا به نزدیک شاه زره خواست از ترک و رومی کلاه
ز برگستوان و ز رومی کلاه یکی توده کردند نزدیک شاه
ابا گنجتان نیز چندان سپاه زرههای رومی و رومی کلاه
بپوشند خفتان و رومی کلاه به رزم اندر آیند هر دو سپاه
برانگیخت پس باره پیروزشاه همیراند با گرز و رومی کلاه
بجوشید ارجاسپ از جایگاه بپوشید خفتان و رومی کلاه
سپه را درم باید و دستگاه همان اسب وخفتان و رومی کلاه
ز آخر گزین کرد اسپی سیاه گرانمایه خفتان و رومی کلاه
وگر نه یکی ترک رومی کلاه به هند و به چین کی زدی بارگاه