روزوشب
جملاتی از کاربرد کلمه روزوشب
مرا توروزوشب اندر برابر نظری میان هجر تودرنعمت وصال توام
می نبودیشاه را در روزوشب هیچ کاری غیر شادی و طرب
زره جامهشان روزوشب جای زین زمین پشت اسپ آسمان گرد کین
عمر جاویدان این عالم همین روزوشبی است پشت وروی این ورق را تاقیامت دیده گیر
روزوشب در باغگردی تا بگردد روز و شب سال و مه خشنود مانی تا بماند سال و ماه
زبن روزوشبی چند چه پیری چه جوانی تا صبح قیامت همه دم شرم دو موییست
بهروزوشب وهفته وماه وسال بود اختر طالعم در وبال
آدمآنست که با نفس خود از روی یقین روزوشب کشمکش وجنگ وجدالیدارد
تا سراغگوهر دل در نظر داریم ما روزوشب گردابوش درخودسفر داریمما
کینهسازی المی نیست که زایلگردد روزوشب سینه پرازتیر بود ترکش را